24.ماجراجویی در زبان: آیا زبان ژاپنی دشوار است؟

دوره: راه زبانشناس / فصل: ماجراجویی در زبان / درس 20

راه زبانشناس

5 فصل | 62 درس

24.ماجراجویی در زبان: آیا زبان ژاپنی دشوار است؟

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی درس

24. ماجراجویی در زبان: آیا زبان ژاپنی دشوار است؟

من به طور منظم از مردم ژاپنی پرسیدم که زبان ژاپنی سخترین زبان برای یادگیری است. اگر مخالف این موضوع باشید آنها ناراحت می شوند. اما هر زبانی مشکلات منحصر به خود را دارد و با مواجه شدن کافی، تمام مشکلات را می توان برطرف کرد. هیچ زبانی که نتوان آن را یادگرفت وجود ندارد. مسلما لژیون از معلمان جوان زبان انگلیسی که به ژاپن آمد تا انگلیسی تدریس کند، اثبات می کند که ژاپنی ها هیچ مشکلی برای کسی که می خواهد با جامعه ژاپن ادغام شود، ندارند.

بسیاری از این خارجی ها ،سخنرانان خوب ژاپنی می شوند. جوانان ژاپنی به طور کلی باز و خوش معاشرت هستند و من اغلب فکر می کنم که این معلمان خارجی از اقامت خود در ژاپن بیشتر از دانشجویانی که سعی در یادگیری زبان انگلیسی دارند، سود ببرند.

مانع اصلی یادگیری زبان ژاپنی، مشکل شخصیت های چینی یا کانجی است که در ژاپنی خوانده می شوند. بسیاری از زبان آموزان می توانند بدون توانایی خواندن، به خوبی صحبت کنند، اما اگر می توانید آن را همانگونه که می شنوید، بخوانید، آسان تر است که به احساس خود پیرامون زبان پی ببرید. خواندن نوعی حس قدردانی از زبان است که با گوش دادن کاملا متفاوت است و قوه ادراک شما از زبان را تقویت می کند. پس از آموختن بسیاری از کاراکترهای مورد نیاز از زبان ژاپنی، من یک مزیت داشتم. با این حال، تلفظ در زبان ژاپنی می تواند یک مشکل باشد. بر خلاف زبان چینی، اغلب روش های متعددی برای تلفظ یک کاراکتر وجود دارد. معنای کاراکتر های ژاپنی گاهی اوقات می تواند متفاوت از معنای چینی باشد.

من مجبور بودم برنامه یادگیری خودم را بر اساس منافع و توانایی هایم طراحی کنم. این به سادگی در عصر دیجیتال امروز انجام می شود، اما زمانی که من در توکیو زندگی می کردم، بسیار دشوار بود. دانستن شخصیت های کانجی، حداقل در زبان چینی ، من روی محتوای ژاپنی تمرکز داشتم که نسبت به شخصیت های چینی مانند روزنامه ها و اخبار رادیویی اهمیت داشت، و سپس بیشتر به گفتگو روزانه رسید. من خیلی زود قادر به انجام کار در ژاپن شدم ، اما تا مدت ها اپرای تلویزیونی را درک نمی کردم.

زندگی در یک محیط ژاپنی و خواندن روزنامه های ژاپنی، روزانه ذهن من را برای خواندن کاراکترهای این زبان تمرین میداد. من مشاهده کردم که توانایی من برای خواندن چینی بهبود یافته در حالی که من در ژاپن بودم، اگرچه من اساسا هرگز مطالب چینی نخواندم. من فکر می کنم که توانایی من برای صحبت کردن با چینی ها نیز بهبود یافته است؛ زیرا مغز من حتی قادر به پردازش زبان های مختلف شده است. مطمئنا یادگیری زبان های جدید هرگز با زبان هایی که قبلا آموخته ای قاطی نمی شود ویا مرا گیج نکرد.

رابطه بین نظام نوشتن و مغز جالب است و طبیعت فراوان یادگیری زبان را نشان می دهد. به گفته رابرت اورنشتاین در ذهن درست:

تقریبا تمام سیستم های تصویر سازی [از نوشتن] به طرح عمودی لطمه می زند، در حالی که اکثر سیستم های فونوگرافی افقی هستند. و از چند صد سیستم فونوگرافی که دارای حروف صدادار هستند، تقریبا همه به سمت راست نوشته می شوند، در حالی که از بیش از پنجاه زبان که هیچ نشانه ای برای حروف صدق نمی کنند، همه به سمت چپ نوشته شده اند. این به شدت نشان می دهد که دلیل خوبی برای ارتباط بین نوع سیستم و جهت وجود دارد. و احتمالا بیشترین کاندیدای این است که چشم و مغز ما به روش های مختلف بسته به نوع اسکریپت هایی که آنها در حال خواندن هستند کار می کنند. این احتمال وجود دارد که در هنگام تولد، مغز ابتدا با فرهنگ مواجه شود و چند سال اول بر نحوه تشکیل نیمکره ها تاثیر می گذارد.

یونانیان، و همچنین افراد دیگر در این جهان، الفبای خود را از الفبای فینیکس توسعه دادند. در اواسط 700 سال قبل از میلاد، الفبای یونانی جدید در حال استفاده بود اما از سمت راست به چپ همانطور که نیاکانشان می نوشتند. در حدود صد و پنجاه سال یا بیشتر در بوستورپون این الفبا به طور متناوب از راست به چپ و ازچپ به راست نوشته میشد. اما حدود 550 سال قبل از میلاد آن را از چپ به راست نوشتند.

به غیر از سیستم نوشتن، یکی دیگر از موانع اولیه که در ژاپن یافت شد شباهت صداها بود. این یک واکنش رایج هنگام شروع یک زبان جدید است، اما زبان ژاپنی، در واقع، صداهای کمتری نسبت به اکثر زبانها دارد. کسب واژگان در ابتدا آهسته بود. (اما) این مشکل حل شد. زیرا من به دیدن و شنیدن واژه ها در متن های طبیعی متکی بودم. مشکلات در مراحل اولیه یادگیری زبان می تواند دلسرد کننده باشد. با این حال، قرار گرفتن در معرض زبان و داشتن ذهن باز، به تدریج به شما اجازه می دهد تا بر این مشکلات غلبه کنید.

متن انگلیسی درس

24. A Language Adventure. Is Japanese Difficult?

I am regularly asked by Japanese people if Japanese is the most difficult language to learn. They are disappointed if I do not agree that it is. But every language has its own unique difficulties, and with enough exposure all difficulties can be overcome. There is no unlearnable language. Certainly the legions of young English language teachers who come to Japan to teach English are proof that Japanese presents no major problems for the person who wants to integrate with Japanese society. Many of these foreigners become good Japanese speakers. Young Japanese people are generally open and sociable and I often think these foreign teachers benefit more from their stay in Japan than their students who are trying to learn English.

A major obstacle to learning Japanese is the problem of the Chinese characters, or Kanji as they are called in Japanese. Many language learners can learn to speak well without reading, but it is easier to gain a feeling for the language if you can read it as you listen. Reading is a form of sensual appreciation of the language quite different from listening, and it strengthens your understanding of the language. Having learned most of the characters I needed from Chinese, I had an advantage. However, the pronunciation in Japanese can be a problem. Unlike Chinese, there are often several ways to pronounce the same characters. The meaning of Chinese characters in Japanese can sometimes be different from the meaning in Chinese.

I had to design my own learning program based on my interests and abilities. This is easily done in today’s digital age but was very difficult to do when I lived in Tokyo. Knowing the Kanji characters, at least in Chinese, I concentrated on Japanese content that was weighted towards Chinese characters, such as the newspapers and the radio news, and then progressed to more day- to- day conversation. I was able to conduct business in Japanese fairly soon, but did not understand television soap operas until later.

Living in a Japanese environment and reading the Japanese newspapers daily trained my mind to read characters. I observed that my ability to read Chinese improved while I was in Japan although I essentially never read Chinese. I think that my ability to speak Chinese also improved because my brain was becoming even more capable of processing different languages. Certainly learning new languages has never crowded out previously learned languages or confused me.

The relationship between writing systems and the brain is interesting and illustrates the many sided nature of language learning. According to Robert Ornstein in The Right Mind:

Almost all pictographic systems[ of writing] favor a vertical layout, while most phonographic systems are horizontal. And out of several hundred phonographic systems that have vowels, almost all are written toward the right, while of over fifty languages that do not have any signs for vowels, all are written to the left. This strongly suggests that there is a good reason for the connection between type of system and direction. And the most likely candidate is that our eyes and brain work in different ways depending on what sorts of scripts they are reading. It is likely that the culture one encounters at birth and first few years affects the way the hemispheres are organized.

The Greeks, as well as just about everybody else in the world, developed their alphabet from the Phoenician alphabet. By mid-700 s BC, the new Greek alphabet was in use but being written from right to left in the same way as its parent. Within a hundred and fifty years or so it was written in boustrophedon, referring to the route an ox plows a field- alternately right to left and left to right. But by about550 BC it had settled down into the familiar left to right.

Aside from the writing system, another early obstacle I found in Japanese was the similarity of the sounds. This is a common reaction when starting a new language, but Japanese has, in fact, fewer different sounds than most languages. Vocabulary acquisition was slow at first. This problem disappeared as I got used to seeing and hearing words in their natural contexts. Difficulties encountered at the early stages in language learning can be discouraging. However consistent exposure and an open mind will gradually allow you to overcome these problems.

مشارکت کنندگان در این صفحه

مترجمین این صفحه به ترتیب درصد مشارکت:

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.