32. ماجراجویی زبانی: زبان کانتونی

دوره: راه زبانشناس / فصل: ماجراجویی در زبان / درس 28

راه زبانشناس

5 فصل | 62 درس

32. ماجراجویی زبانی: زبان کانتونی

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی درس

32.ماجراجویی زبانی: زبان کانتونی

پس از پنجاه سال (زندگی) در ونکوور، تصمیم گرفتم که واقعا روی (زبان) کانتونی کار کنم، چون بسیاری از مردم در ونکوور به این زبان را صحبت می کنند.. وقتی که من با اقوام چینی همسرم بودم، همیشه برخی از(عبارات) کانتونی را شنیده بودم. با این حال، توانایی من فراتر از سفارش دادن غذا در رستوران نبود، و حتی در آن هم اشتباهاتی داشتم.

من هرگز در مورد استفاده چیزی از دانش زبانی اندکی که دارم، خجالت زده نیستم.یک بار در یک رستوران زمانی که می خواستم دوازده رول های چشمی یا چون گون را سفارش دهم، من یک دوجین چون دوی یا “کیسه های بهار” را سفارش دادم. در چینی، کلمه chun به معنای بهار است و ارتباط با مسائل جنسی دارد. (من متوجه شدم که این ارتباط بسیار شاعرانه است.) متأسفانه برای من، , chun doi یا کیسه های بهار به ارگان جنسی مرد اشاره دارد و نه به یک نوع غذا .پس از شوک اولیه در آنچه که خشک گفته شد، همه چیز خنده دار بود.

همسر من با تکلم به زبان کانتونی بزرگ شده است. با این حال ، او و من همیشه در خانه، به زبان انگلیسی صحبت می کردیم و ما در سدد تغییر عادت سی ساله خود نبودیم. من قادر بودم تا روزنامه های چینی در ماندارین را بخوانم اما نتوانستم کاراکتر ها یا شخصیت ها را به زبان کانتونی تلفظ کنم. من رو کمک دوستم ،گوینده کانتونی ، حساب کردم اما واقعا پیشرفت نکردم.

من فکر می کنم حدود ده درصد از آنچه در گفتگو در رادیو گفته شد را درک کردم. من معتقدم که یک فرد نیاز دارد که بیش از نود درصد از بیشتر موقعیتها را به درستی درک کند. من راه زیادی برای رفتن داشتم . مشکل این بود که من نگرش بدی داشتم. ناخودآگاه احساس کردم که تلفظ با 9 تن آوایی ، به سادگی دشوار بود. من همچنین احساس کردم که ماندارین، زبان ملی، به اندازه کافی خوب بود و واقعا به کانتونی نیاز نداشتم. من تعهد نداشتم.

من شروع به بررسی کتاب فروشی های چینی در ونکوور برای یافتن منابع آموزشی زبان کانتونی کردم. من یک کتاب را پیدا کردم که به یک پیشرفت عظیم دست یافتم. این کتاب مسئله 9 صدا زبان کانتونی را رد کرد. این سیستم تاکید کرد که شش تن کافی است. این به نظر من بسیار حساس به نظر می رسید چون احساس کردم حتی نمی توانستم شش تن را به درستی دریافت کنم و هنوز هم بتوانم به طور مناسب ارتباط برقرار کنم. علاوه بر این، نویسنده نشان داد که این تن های مشابه در زبان انگلیسی وجود دارد، نه به معنای کلمات، بلکه برای تأکید بر جملات. من ناگهان متوجه شدم که پدیده ی این همه تن ها قبلا برای من به سبب زبان انگلیسی آشنا بود. من یک زندانی درون ترسم نسبت به تن ها بودم. در حال حاضر مانع صداها حذف شد و درب باز شد.

سپس به منابعی نیاز داشتم تا بدان ها گوش دهم. من از افرادی خواسته بودم که منابع ساده ای را برای من بفرستند تا بارها و بارها به انها گوش دهم. سپس من یک پلیر کوچک خریدم که به راستی یک ابزار واقعا انقلاب گونه(متحول کننده) برای یادگیرنده زبان است . این می تواند صدای رادیو و تلویزیون را به خوبی دانلود از کامپیوتر، ضبط کند. این می تواند صدای شما را ضبط کند. و منابع عالی را ذخیره کند. هنوز هم برای حمل کردن، سبک است و کیفیت صدا فوق العاده است.

من زود شروع به ضبط برنامه های رادیویی کانتونی، از جمله برنامه های نمایش سخنرانی کردم. همانطور که زبان کانتونی من بهبود پیدا کرد، من شروع به صحبت کردن در سخنرانیای رادیویی کانتونی برای ارائه دیدگاههایم در خصوص موضوعات مختلف کردم. من همه اینها را ضبط کردم و خودم را با گویندگان نیتیوزبان مقایسه کردم. من اعتقاد دارم این دستگاه ضبط کننده کوچک، من را قادر ساخت تا به درجه ای از تمرکز در یادگیری ام دست یابم که به پیشرفت عظیمم در دستیابی به زبان کانتونی، کمک کرد.متأسفانه من قادر به یافتن متون الکترونیکی در کانتونی نیستم که مربوط به محتوای صوتی است که در دسترس است. من مطمئن هستم که این اتفاق خواهد امد و یادگیری کانتونی را آسانتر خواهد کرد.

با تمرکز بر محتویاتی که از شنیدن آنها لذت میبردم و با دانش زبان ماندارین که به من کمک کرد، قدرت درک من به تدریج بهبود یافت. این موضوع تمام تجربه های قبلی من از یادگیری زبان را تقویت کرد. یک بار دیگر نقش حیاتی یادگیرنده در دستیابی به موفقیت و اهمیت یافتن منابع جالب را خاطر نشان کرد. همچنین موفقیت من در زبان کانتونی به من ثابت کرد که این سن برای یادگیری موثر زبان مانع نیست، اگر یادگیرنده آماده تعهد باشد.

در حالی که من کاملا روان نیستم، می توانم مکالمه ای را انجام دهم، حتی زمانیکه ببه نمایش های رادیویی زنگ میزنم تا صحبت می کنم. شش ماه دوره عالی ترین تلاشم را اکنون پشت سر گذاشتم. و من فقط با گوش دادن به رادیو و ملاقات با افراد ادامه خواهم داد. من اخیرا چندین روزرا در شن ژن و گوانگ ژو (کانتون) پس از غیبت بیست سال گذشته صرف کردم. البته من از تغییر این مکان ها شگفت زده شدم. من کاملا از توانایی صحبت کردن به زبان کانتونی با افرادی که ملاقات می کردم، لذت بردم. که تا حد زیادی به لذت ملاقات هایم اضافه شده است.کار سختی که من در یادگیری زبان ها و ایجاد یک محیط یادگیری شخصی ایجاد کرده ام، با اینترنت و سیستم های نرم افزاری مدرن به مراتب ساده تر شده است. آنچه که من با تلاش عالی انجام دادم اکنون می تواند به طور موثر و لذت بخش تر انجام شود. من مشتاقانه منتظر هستم که زبانهای خودم را یاد بگیرم و همچنان به ارتقای مهارت در زبانهایی که قبلا صحبت کرده ام ادامه دهم.

متن انگلیسی درس

32. A Language Adventure. Cantonese

It was after the age of fifty in Vancouver that I decided to really work on Cantonese, since so many people in Vancouver speak that language. I had always heard some Cantonese when I was with my wife’s Chinese relatives. However, my ability did not go far beyond ordering food in a restaurant, and even there I made mistakes.

I am never shy about using what little language knowledge I have. Once in a restaurant when I wanted to order a dozen spring rolls or chun gyun, I ordered a dozen chun doi or” spring bags.” In Chinese the word chun means spring, and has the connotation of sex. ( I find that a very poetic association.) Unfortunately for me, chun doi or spring bags refers to the male sex organ and not to an item of food. After the initial shock at what I had said subsided, there was laughter all around.

My wife grew up speaking Cantonese. However, she and I always spoke English at home and we were not about to change the habits of thirty years. I was able to read the Chinese newspaper in Mandarin but could not pronounce the characters in Cantonese. I enlisted the help of my friend, the Cantonese speaking Vancouver journalist Gabriel Yiu, but really did not make much progress.

I suppose I understood about ten percent of what was said in conversation or on the radio. I believe a person needs to understand well over ninety percent of most situations to be considered fluent. I had a long way to go. The problem was that I had a bad attitude. Subconsciously I felt that the pronunciation, with nine tones, was simply too difficult. I also felt that Mandarin, the national language, was good enough and that I really did not need Cantonese. I did not have commitment.

I started searching Chinese bookstores in Vancouver for Cantonese learning material. I found a book that amounted to a breakthrough. This book demystified the issue of the nine tones of Cantonese. This system emphatically stated that six tones were enough. This seemed very sensible to me since I felt I could not even get six tones right and would still be able to communicate adequately. In addition, the author showed that these same tones existed in English, not to distinguish the meaning of words, but to provide emphasis in sentences. I suddenly realized that the phenomenon of all these tones was already familiar to me from English. I had been a prisoner of my fear of the tones. Now the obstacle of the tones was removed and the doors opened.

Next I needed material to listen to. I asked people to tape simple content for me that I listened to over and over. Then I bought a Minidisc player, which is a truly revolutionary tool for the language learner. It can record from radio or television as well as download from a computer. It can record your own voice and store a great deal of material. Yet it is light to carry and the sound quality is outstanding.

I soon started recording Cantonese radio programs, including talk show programs. As my Cantonese improved, I started to phone in to the Cantonese radio talk shows to offer my opinions on different subjects. I recorded this all and compared myself to the native speaker announcers. I believe the Minidisc recorder enabled me to achieve a degree of concentration in my learning that contributed to my breakthrough in acquiring Cantonese. Unfortunately I have not been able to find electronic texts in Cantonese which correspond to the audio material that is available. I am sure this will come and that it will facilitate the learning of Cantonese.

By concentrating on content that I enjoyed listening to, and with my knowledge of Mandarin to help me, my comprehension gradually improved. This reinforced all my previous experiences with language learning. It pointed out once again the crucial role of the learner in achieving success, and the importance of finding interesting material. Also, my success at Cantonese confirmed to me that age is no barrier to effective language learning, if the learner is prepared to make the commitment.

While I am not totally fluent, I am able to carry on a conversation, even to the point of phoning in to radio talk shows. My six month period of greatest effort is now behind me, and I will continue to improve just by listening to the radio and meeting with people. I recently spent a few days in Shen Zhen and Guang Zhou( Canton) after an absence of twenty years. Of course I was amazed at the changes in those places. I thoroughly enjoyed being able to speak Cantonese with people that I met, which greatly added to the enjoyment of my visit.

The hard work that I have put into the learning of languages and creating a personalized learning environment has been made dramatically easier with the Internet and modern software systems. What I did with great effort can now be done more effectively and more enjoyably. I am looking forward to learning more languages myself, and continuing to upgrade skills in the languages that I already speak.

مشارکت کنندگان در این صفحه

مترجمین این صفحه به ترتیب درصد مشارکت:

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.