در پارک

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی درس

در پارک.

پولدار بودن= پولدار، پولدار بودن.

آقای سانچز مرفه و پولدار است.

آنها زیاد پولدار نیستند، ولی خوشحالند.

او پولدار بود تا اینکه کل پولش را در یک سرمایه گذاری بد از دست داد.

شنیدم که خانواده کارول پولدارند.

بله مادرش طراح مد است.

برای همیشه= دذ نهایت، تا ابد، برای همیشه.

رابطه مان برای همیشه تمام است.

قصد دارد برای همیشه به نیویورک نقل مکان کند.

مغازه شان را در مرکز شهر برای همیشه بستند.

خبرهای خوب! برای همیشه سیگار را ترک کردم.

تبریک! خوب حالا، قماربازیات چطور؟

چه برسد به= بی اهمیت حتی کمتر، چه برسد به اینکه.

او حتی نمی تواند شنا کند، چه برسد به اینکه به عنوان نجات غریق کار کند.

به زحمت می توانم از پس هزینه این آپارتمان بربیایم، چه برسد به هزینه های یک خانه

او هیچ چیزی تایپ نمی کند، چه برسد به اینکه فایل ها را مرتب و ساماندهی کند.

دوست داری در تیم بیسبال ما باشی؟

من؟ ها؟ من به زحمت می توانم یک توپ را پرت کنم، چه برسد به اینکه به آن ضربه بزنم.

به گذشته فکر کردن= به خاطر آوردن، به گذشته فکر کردن.

او گاهی به کودکی اش فکر می کند.

خاطرات خوب زیادی از زمان دبیرستان هست که می توانم به آنها فکر کنم.

او دوست ندارد به خاطرات زندگی اش در آریزونا فکر کند.

وقتی به زندگی ات در گذشته فکر میکنی، حسرت میخوری؟

آره ای کاش آن همه پول را در بورس سرمایه گذاری نکرده بودم.

از کوره در رفتن= پرخاشگرانه رفتار کردن از روی عصبانیت یا نگرانی،از کوره در رفتن.

در یک بحث، مهم است که از کوره در نروید.

وقتی آن زن به او گفت دارد آنجا را ترک می کند از کوره در رفت.

در درک یک شرایط اضطراری، مهم است کنترلتان را از دست ندهید.

تد، آن خرس دارد صاف می آید سمت ما!

کنترلت را از دست نده! فقط وانمود کن خوابی و او از اینجا خواهد رفت.

شکلک در آوردن= با چشم و دهان ظاهر خنده دار و احمقانه درست کردن، شکلک در آوردن.

دارد برای دخترها شکلک در می آورد.

نوزاد وقتی برایش شکلک در آوردم خندید.

شکلک در نیار! کلم بروکلی ات را بخور. اهمیتی نمیدهم از آن خوشت نمی آید.

چرا بازداشت شدی؟

برای ملکه شکلک درآوردم.

بی توجه به= بی اهمیت، بدون توجه، بی توجه به.

او بی توجه به اینکه بقیه چه فکر می کنند تصمیم گرفت لباس های مورد علاقه اش را بپوشد.

او بدون توجه به اینکه چقدر هزینه دارد قصد دارد به اسپانیا برود.

او بی توجه به اینکه مردم دیگر چه فکر می کنند، از کارش استعفا داد و به سیرک ملحق شد.

استیو آدم دیوانه ای است؟

آره او بی توجه به خطراتش با کروکودیل ها بازی می کند.

منجر شدن به= هدایت به ، دلیل ، منجر شدن به.

دوباره دیر سر کار آمدن منجر به این خواهد شد که کارش را از دست بدهد.

زمین لرزه منجر به مرگ سی نفر شد.

سیگار کشیدن اغلب منجر به مشکلات سلامتی می شود.

رانندگی با سرعت زیاد می تواند منجر به جریمه ترافیکی شود.

میدانم، ولی برای عروسی دیرمان شده!

مقاومت در برابر کسی=جنگیدن، جلوی کسی ایستادن اغلب شخصی قوی تر، مقاومت در برابر کسی.

نمی توانم جلوی پدرم بایستم.

نمی توانی بگذاری آنها اینطوری به تو دستور بدهند. جلویشان بایست!

بالاخره جلوی مادرش ایستاد و به او گفت که به اندازه کافی بزرگ شده که ازدواج کند.

می خواهم یک رقصنده شوم، ولی پدرم می گوید باید عضو ارتش شوم.
فکر می کنم باید جلویش بایستی و به او بگویی واقعا چه میخواهی.

برای چه= چرا، برای چه.

ابنجا. من این رو گرفتم! برای چی؟

او به من پنج دلار داد.

برای چی؟

باید به اداره برگردم.

برای چی؟

بیا برای تولد جیم به او پول بدهیم.

برای چی؟ او آنها را برای خرید بازی های ویدئویی هدر خواهد داد.

گفتگو.

در پارک.

چه اتفاقی برای تو افتاد؟

آن مرد بزرگ به من ضربه زد.

برای چی؟

مطمئن نیستم.

فکر کردن به اینکه چه اتفاقی افتاده چیزی رو عوض نمی کنه.

حتماً کاری کرده اید که باعث شده بهت ضربه بزنه.

داشتم با چند تا بچه بازی می کردم. فکر میکنم پسرش بود.

چه بازی می کردید؟

برای هم شکلک در می آوردیم.

بعد حتماً قیافه ترسناکی ایجاد کرده ام چون بچه شروع کرد به گریه کردن، اما من به بچه دست نزدم، چه رسد به اینکه بهش صدمه بزنم.

بعد پدر بچه بهت ضربه زد؟

اره، من فکر میکنم وقتی صدای گریه بچه اش را شنید کنترلش را از دست داد و به من حمله کرد.

بیا بریم چند تکه یخ برای چشمت بگیریم.

وحشتناک به نظر می رسد.

اصطلاحات در متن.

من قبلا در یک محله خیلی مرفه نامه تحویل میدادم.

وقتی به آن دوره فکر می کنم، باید بخندم.

بیشتر آدمهای آن محله خیلی پولدار بودند و خانه های بزرگی داشتند، ولی آنها اغلب سگهای کوچک را ترجیح می دادند.

آن سگها کوچک بودند، ول بدجنس هم بودند.

در واقع، بعد از آنکه یکی از آن سگ های کوچولو گازم گرفت برای همیشه آن کار را کنار گذاشتم.

یک چیزی که در مورد برخورد با سگها یاد گرفتم این است که وقتی آنها شروع می کنند به پارس کردن به شما باید جلوی آنها بایستید.

برایشان شکلک در نیاورید. اگر دندان هایتان را به آنها نشان دهید، این صرفا منجر به عصبانی کردن آنها میشود.

و، به عنوان یک قاعده، بهتر است تکان نخورید، چه برسد به اینکه پشتتان را به آنها بکنید.

صرف نظر از اینکه یک سگ چقدر پارس کند، آنجا بایستید و منتظر بمانید تا حوصله اش سر برود.

از کوره در نروید و نترسید. آنها معمولا گاز نمی گیرند جز اینکه کاری تهاجمی انجام دهید.

یک بار یک سگ کوچولو داشت به من پارس میکرد که یکی از آدمهای آن محله از طرف دیگر خیابان رد شد.

او فریاد زد: از سگ بپرس آیا می خواهد دوش بگیرد!

من از او پرسیدم :برای چه؟

مرد در جواب فریاد زد: اگر از او بپرسی، در میرود.

بنابراین این را امتحان کردم. من از سگ پرسیدم: میخواهی دوش بگیری؟»

و سگ دست از پارس کردن کشید، به من نگاه کرد و بعد در رفت!

به مرد آن طرف خیابان گفتم: واو! آن سگ واقعا از حمام بدش می آید.

او گفت: نه، او عاشق حمام است. همین الان دارد میدود که برود خانه دوش بگیرد.

متن انگلیسی درس

be well off = rich, be well off

Mr Sanchez is well off.

They aren’t very well off, but they’re happy.

He was well off until he lost all of his money in a bad investment.

I heard that Carol’s folks are well off.

Yes, her mother is a fashion designer.

for good = finally; forever, for good

Our relationship is over for good.

He plans to move to New York for good.

They closed their store downtown for good.

Good news! I quit smoking for good!

Congratulations! Now, what about your gambling?

let alone = never mind; even less, let alone

He can’t even swim, let alone work as a lifeguard!

I can barely afford this apartment, let alone a house.

She won’t do any typing, let alone organize the filing.

Would you like to be on our baseball team?

Me? Hah! I can barely throw a ball, let alone hit one.

look back on = remember, look back on

He sometimes looks back on his childhood.

There are many good memories I can look back on from high school.

She doesn’t like to look back on her life in Arizona.

When you look back on your life, do you have any regrets?

Yeah I wish I hadn’t invested all that money in stocks.

lose one’s head = act irrationally (from anger or worry)lose one’s head

In an argument, it’s important not to lose your head.

He lost his head when she told him she was leaving.

In an emergency, it is important not to lose your head.

Ted, that bear is coming right at us!

Don’t loose you head! Just pretend to be asleep and it will go away.

make faces = move one’s eyes and mouth to create a silly or funny appearance, make faces

He’s always making faces at the girls.

The baby laughed when I made faces at him.

Don’t make faces! Just eat your broccoli. I don’t care if you don’t like it.

Why were you arrested?

I made faces at the queen.

regardless of = no matter; without considering, regardless of

He decided to wear his favorite outfit regardless of what the others thought.

She plans to go to Spain regardless of the cost.

Regardless of what other people thought, he quit his job and joined the circus.

Steve is a crazy guy!

Yeah, He plays with crocodiles regardless of the danger.

result in = lead to; cause, result in

Coming to work late again will result in him losing his job.

The earthquake resulted in the deaths of thirty people.

Smoking often results in health problems.

Speeding could result in a traffic fine.

I know, but we’re late for the wedding!

stand up to = fight; be against (usually someone stronger)stand up to

I just can’t stand up to my father.

You can’t let them push you around like that. Stand up to them!

She finally stood up to her mother and told her she was old enough to get married.

I want to be a dancer, but my father says I have to join the army.

I think you should stand up to him and tell him what you really want.

what for = why, what for

Here. I got you this! What for?

“She gave me five dollars.” “What for?”

“I have to go back to the office.” “What for?”

Let’s give Jimmy some money for his birthday.

What for? He’ll just waste it on video games.

Dialogue

In the park

What happened to you?

That big guy over there hit me.

What for?

I’m not sure. Looking back on what happened, it doesn’t make any sense.

You must have done something to result in his hitting you.

I was playing with some kid. I guess it was his son.

How were you playing?

We were just making faces at each other. Then I must have made a scary face because the kid started crying but I didn’t touch the kid, let alone hurt him.

So the kid’s father hit you?

Yeah, I guess when he heard his son crying, he lost his head and attack me.

Let’s go get some ice for your eye. It looks terrible.

Idioms in context

I used to deliver the mail in a very rich neighborhood. When I look back on that time, I have to laugh. Most people in that neighborhood were very well off and had big houses, but they all tended to prefer small dogs. Those dogs were little, but they were also mean! In fact, I quit that job for good after one of those little dogs bit me.

One thing I learned about dealing with dogs is that you have to stand up to them when they start barking at you.

Don’t make faces at them. If you show them your teeth, it will just result in making them angry.

And, as a rule, it’s best not to move, let alone turn your back on them. Regardless of how much a dog barks, just stand there and wait for it to get I bored. Don’t lose your head and panic. They usually won’t bite unless you do something aggressive.

Once a little dog was barking at me when one of the people from the neighborhood passed by on the other side of the street. He yelled, “Ask the dog if he wants a bath!”

I asked him, “What for?”

The man yelled back, “If you ask him, he’ll run away.”

So I tried it. I asked the dog, “Do you want a bath?” And it stopped barking, looked at me, and then ran away! I told the man across the street, “Wow! That dog must really hate baths.”

He said, “No, he loves them. He’s running home now to get one.”

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.