سرفصل های مهم
پنجم - دایره لغات
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح خیلی سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
سلام دوستان. حالتون چطوریاس؟ به بخش دایره لغات واسه درس شماره ۵ خوش اومدین. آمادهاین؟ بیاید شروع کنیم.
اولی، “tradition”، tradition. یعنی عقاید، نظرات، و رسومی که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند. یه اسمه. بذارید مثالها رو ببینیم. الف) پدر سعی کرد پسرش را متقاعد کند که سنت ازدواج مهم است. ب) همه مذاهب، باورها و سنتهای متفاوتی دارند. ج) باگذشت زمان، سنتهایی را که بیمعنی هستند از بین خواهیم برد.
بسیارخب، کلمهی بعدمون “rural” هستش. Rural یعنی در روستا؛ مرتبط با بخش روستایی. یه صفته. الف) گوجه فرنگی در غرفهی کشاورزی روستایی ارزانتر است. ب) مناطق روستایی پرجمعیت نیستند. ج) زندگی روستایی بسیار آرامتر از زندگی شهری است. این درسته، مگه نه؟
کلمهی بعدی که داریم “burden” هستش. خب، به تصویره نگاه کنید. Burden یعنی چیزی که حمل میشه؛ بار. یه اسمه، درسته؟ الف) بار امنیت کشور در دستان رئیس جمهور است. ب) «ایرما» دریافت که جعبه بزرگ برای او بار سنگینی است. ج) «ریکی» بار مسئولیت را در طول دوران دانشجویی به دوش کشید. پس، یه بار دیگه، burden، یه بار.
کلمهی بعدی که داریم “campus” هستش. به تصویر نگاه کنید. یعنی محوطهی دانشکده، دانشگاه، یا مدرسه. دوباره، ما یه اسم اینجا داریم. الف) محوطه به گونهای طراحی شد که از تمام ساختمانهای دانشکده استفاده کند. ب) «جف» وقتی به این نتیجه رسیدکه زندگی درخانه ارزانتر است، خوابگاه دانشگاه را ترک کرد. ج) میخواستم که به دانشگاه «پن استیت» بروم برای اینکه محوطه زیبایی دارد. پس، campus، محوطه و ساختمانهای یک دانشگاه یا دانشکده.
کلمهی بعد “majority” هستش. Majority یعنی تعداد بیشتر؛ قسمت عمده؛ بیش از نیم. یه اسمه. الف) برای اینکه لایحه تصویب شود، اکثریت آراء لازم بود. ب) اکثر مردم ترجیح میدهند گوشت را به قیمت عمدهفروشی خریداری کنند. ج) در بعضی از کشورها، دولت نمایندهی اکثریت مردم نیست. پس، majority، بخش عمده؛ بیش از نیم.
کلمهی بعدی که داریم “assemble” هستش. Assemble یعنی گرد آوردن؛ جمعآوری کردن. یه فعله. بذارید مثالها رو ببینیم. الف) شورشیان، بیرون کاخ سفید اجتماع کردند. ب) میخواهم ماکت یک سفینه فضایی را مونتاز کنم. ج) تمام افرادی که برای پیکنیک جمع شده بودند، با شروع باران ناپدید شدند. یه بار دیگه، assemble، گرد آوردن.
بعدی “explore” هستش. پس، explore یعنی با دقت سیاحت کردن؛ بدقت بررسی کردن؛ وارسی کردن. Explore، یه فعله. الف) وکیل «اسپنس» دلایل اصلی جنایت را بررسی کرد. ب) ادارهی هواشناسی اثرات هوای بارانی را بررسی کرد. میدونید که bureau یعنی چی؟ خب، یعنی یه دفتر یا سازمان. ج) «سارا» میخواست بداند آیا تمام روشهای حل مسئله بررسی شدهاند. Explore، بدقت بررسی کردن چیزی.
کلمهی بعدی که داریم “topic” هستش. Topic به سادگی یعنی موضوعی که افراد راجع بهش فکر میکنن، مینویسن، یا حرف میزنن. یه اسمه. الف) پیشبینی وضع هوا موضوع مورد علاقهی گفتگوی ماست. ب) «والری» تنها درباره موضوعاتی که خوب میدانست، بحث میکرد. ج) موضوع اصلی سخنران چگونگی از بین بردن گرسنگی در این جهان بود.
بسیار خب، کلمهی بعدیمون “debate” هستش. یه فعله، و یه اسم، و یعنی بحثی که در آن دلایل موافق و مخالف چیزی آورده میشود. یه به عنوان یه فعل، بحث کردن راجع به یه موضوع. الف) بحث میان دو نامزد داغ بود. ب) بحث در مجلس سنای آمریکا پنج روز طول کشید. ج) دانش آموزان تصمیم گرفتند به جای فریاد کشیدن، در مورد موضوع با هم بحث کنند.
کلمهی بعدمون “evade” هستش، evade. همونطور که میتونید توی این تصویر ببینید، یه دزد داره از دزد پلیس فرار میکنه. Evade یعنی دور شدن از چیزی به واسطهی کلک یا زرنگی؛ فرار، درسته؟ یه فعله. بذارید مثالها رو ببینیم. الف) «جوان» با عوض کردن موضوع سعی کرد از بحث دوری کند. ب) «ارنی» برای فرار از دام پلیس، ریش گذاشت. ج) زندانی جنگی با تظاهر به بیماری، از بازجویی گریخت. پس، evade یعنی دور شدن از چیزی.
کلمهی بعدی که داریم “probe” هستش. Probe یعنی کاوش در چیزی؛ کاملا بررسی کردن؛ تحقیق کردن. یه فعله. الف) وکیل ذهن مرد را کاوش کرد تا بفهمد آیا او بیگناه است. ب) بعد از بررسی فرضیهی دانشمند ثابت کردیم این نظریه صحیح است. ج) اعمال شاه هنری بدقت توسط اشرافیان بررسی شد.
و آخرین کلمهمون واسه این درس “reform” هستش. Reform یعنی بهتر کردن؛ بهبود بخشیدن با رفع اشکالات. دوباره، یه فعله. الف) بعد از شورش در زندان، شورا تصمیم گرفت نظام تأدیب را اصلاح کند. ب) «براد» وقتی دید قانونی شکنی غیر از خودش، دیگران را نیز آزار میدهد، اصلاح شد. ج) تنها قوانینی گازهای خطرناک را از هوای محیط ما پاک خواهند نمود که شرکتها را مجبور به اصلاح میکنند. پس، reform، یه بار دیگه، بهتر کردن؛ بهبود دادن با رفع اشکالات.
بسیار خب، اینم از این. اینم از پایان بخش دایره لغاتمون واسه درس شماره ۵. شما نیاز دارید که این بخشها رو تکرار کنید، میدونین. توی بعدی میبینمتون، موفق باشین!
متن انگلیسی درس
Hello guys. How are you doing? Welcome to the vocabulary part for lesson number 5. Are you ready? Let’s get started.
The first one, “tradition”, tradition. It means beliefs, opinions, and customs handed down from one generation to another. It’s a noun. Let’s see the examples. A) The father tried to persuade* his son that the tradition of marriage was important. B) All religions have different beliefs and traditions. C) As time goes on, we will eliminate* traditions that are meaningless.
Alright, our next word is “rural”. Rural means in the country; relating to the countryside. It’s an adjective. A) Tomatoes are less expensive* at the rural farm stand. B) Rural areas are not densely* populated. C) The rural life is much more peaceful than the city one. That’s right, isn’t it?
The next word we have is “burden”. So, look at the picture. Burden means what is carried; a load. It’s a noun, right? A) The burden of the country’s safety is in the hands of the President. B) Irma found the enormous* box too much of a burden. C) Ricky carried the burden throughout his college career. So, one more time, burden, a load.
The next word we have is “campus”. Look at the picture. It means grounds of a college, university, or school. Again, we have a noun here. A) The campus was designed to utilize* all of the college’s buildings. B) Jeff moved off campus when he decided it was cheaper to live at home. C) I chose to go to Penn State because it has a beautiful campus. So, campus, the grounds and buildings of a university or college.
The next word is “majority”. Majority means the larger number; greater part; more than half. It’s a noun. A) A majority of votes was needed for the bill to pass. B) The majority of people prefer to pay wholesale* prices for meat. C) In some countries, the government does not speak for the majority of the people. So, majority, the greater part; more than half.
The next word we have is “assemble”. Assemble means to gather together; bring together. It’s a verb. Let’s see the examples. A) The rioters assembled outside the White House. B) I’m going to assemble a model of a spacecraft. C) All the people who had assembled for the picnic vanished* when the rain began to fall. One more time, assemble, gather together.
The next one is “explore”. So, explore means to go over carefully; look into closely; examine. Explore, it’s a verb. A) Lawyer Spence explored the essential* reasons for the crime. B) The Weather Bureau explored the effects of the rainy weather. Do you know what does bureau mean? Well, it means an office or a department. C) Sarah wanted to know if all of the methods for solving the problem had been explored. Explore, to closely look into something.
The next word we have is “topic”. Topic simply means the subject that people think, write, or talk about. It’s a noun. A) Predicting* the weather is our favorite topic of conversation. B) Valerie only discussed topics that she knew well. C) The speaker’s main topic was how to eliminate* hunger in this world.
Alright, our next word is “debate”. It’s a verb, and a noun, and it means a discussion in which reasons for and against something are brought out. Or as a verb, to argue about a subject. A) The debate between the two candidates was heated. B) Debate in the US Senate lasted for five days. C) Instead of shrieking* at each other, the students decided to have a debate on the topic.
Our next word is “evade”, evade. As you can see in this picture, a thief is evading the police. Evade means to get away from by trickery or cleverness; escape, right? It’s a verb. Let’s see the examples. A) Juan tried to evade the topic by changing the subject. B) In order to evade the police dragnet, Ernie grew a beard. C) The prisoner of war evaded questioning by pretending to be sick. So, evade means to get away from something.
The next word we have is “probe”. Probe means to search into; examine thoroughly; investigate. It’s a verb. A) The lawyer probed the man’s mind to see if he was innocent. B) After probing the scientist’s theory, we proved it was correct. C) King Henry’s actions were carefully probed by the noblemen.
And our last word for this lesson is “reform”. Reform means to make better; improve by removing faults. Again, it’s a verb. A) After the prison riot, the council decided to reform the correctional system. B) Brad reformed when he saw that breaking the law was hurting people other than himself. C) Only laws that force companies to reform will clear the dangerous vapors* from our air. So, reform, one more time, make better; improve by removing faults.
Alright, that’s it. That’s the end of our vocabulary part for lesson number 5. You need to repeat these parts, you know. See you in the next one, good luck!
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.