ازیریس و نیل

فصل: کتاب دوم / درس: ازیریس و نیل / درس 1

ازیریس و نیل

توضیح مختصر

افسانه‌ی ازیریس

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی درس

ازیریس و نیل

مدت‌ها پیش، ازیریس پادشاه مصر بود، و ایزیس ملکه. آن‌ها زمین حاصلخیز را در کنار رود نیل مدیریت می‌کردند. نه تنها به کارهای روزمره علاقه‌مند بودند، بلکه به‌خاطر هوششان، ایده های انتزاعی را هم جست‌وجو می‌کردند.

ازیریس به مصریان نحوه‌ی ساخت چرخ و وسایل خانه را آموزش داد. ایزیس به آن‌ها آموخت که چگونه لوازمی از خاک رس و پارچه درست کنند. مردم فکر می‌کردند پادشاه و ملکه مستحق هدیه دادن هستند. بنابراین برای ازیریس و ایزیس هرمی ساختند.

همه ازیریس را دوست داشتند به‌جز برادرش، ست. ست می‌خواست پادشاه شود.

ازیریس سفر سالانه‌اش را به اطراف مصر انجام می‌داد و رویدادهای مذهبی را رهبری می‌کرد. مردم صدف‌های زیبا و پرهای رنگارنگ به او هدیه می‌دادند.

وقتی ازیریس بازگشت، ست جعبه‌ی چوبی زیبایی از پشت پرده آورد. ست گفت: «اگر کسی درون این جعبه قرار بگیرد، من آن را به او می‌دهم.» ازیریس وارد آن شد. کاملاً ایده‌آل و مناسب بود!

ناگهان ست جعبه را بست و آن را به داخل رودخانه انداخت. ست گفت: حالا من پادشاه خواهم شد!»

جعبه پس از سیل در ساحلی خارجی به گل نشست. ایزیس جنازه‌ی او را به خانه آورد و در مصر برای او قبر تهیه کرد. خدایان مصر فکر می‌کردند ایزیس کار بسیار عاشقانه‌ای انجام داده‌است.

به خاطر همین عشق، خدایان ازیریس را خدای جهان زیرین قرار دادند. و ازیریس هر بهار برای کمک به کشاورزان برمی‌گشت.

حتی امروزه نیز مردم می‌گویند ازیریس محصولاتشان را زنده نگه می‌دارد.

متن انگلیسی درس

Osiris and the Nile

Long ago, Osiris was the king of Egypt, and Isis was the queen. They controlled the fertile land by the Nile River. They were not only interested in everyday things, because of their intelligence, they explored abstract ideas as well.

Osiris taught the Egyptians how to make wheels and furniture. Isis taught them how to make things from clay and cloth. The people thought the king and queen deserved a gift. So they built Osiris and Isis a pyramid.

Everyone loved Osiris except his brother, Set. Set wanted to be king.

Osiris made his annual trip around Egypt and led religious events. The people gave him beautiful shells and colorful feathers as gifts.

When Osiris returned, Set brought a beautiful wooden box from behind a curtain. “If someone fits inside this box, I will give it to him or her,” Set said. Osiris got in it. It was an ideal fit!

Suddenly, Set closed the box and threw it into the river.“Now I will be king” Set said.

The box washed up on a foreign shore after a flood. Isis brought his body home and obtained a grave for him in Egypt. The Egyptian gods thought Isis had done something very romantic.

Because of this love, the gods made Osiris the god of the underworld. And Osiris returned every spring to help the farmers.

Even nowadays, people say Osiris keeps their crops alive.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.