سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
واژگان
بخش ۲۵
لیست کلمات
هواگرد
اسم. aircraft وسیلهی نقلیهای است که در آسمان پرواز میکند، مانند هواپیما یا هلیکوپتر.
در موزهی فرودگاه میتوانید تعداد زیادی از هواگردهای قدیمی را مشاهده کنید.
فرد مشهور
اسم. سلبریتی کسی است که مشهور است.
اتفاق مهم عصر وقتی افتاد که سلبریتیها از راه رسیدند.
بتن
اسم. بتن مادهای است که از سنگ ساخته میشود.
مرد زمین را با بتن پوشاند.
قاطع
صفت. اگر کسی قاطع باشد، سریع تصمیم میگیرد.
رئیس ما بسیار قاطع است، بنابراین سازماندهی پروژه طولی نکشید.
گرامی / محترم
صفت. اگر شخصی محترم باشد، بسیاری از افراد او را دوست دارند یا به او احترام میگذارند.
یک دانشمند محترم برای صحبت دربارهی اکتشافاتش به دانشگاه میآید.
اخلاقی
صفت. اگر چیزی اخلاقی باشد، کار درستی است.
بسیاری از مردم اعتقاد دارند که کمک به افرادِ نیازمند اخلاقی است.
منقرضشده
صفت. اگر گیاهان یا حیوانات منقرض شوند، دیگر هیچکدام از آنها باقی نمیماند.
قبلاً در همهی دنیا دایناسورها وجود داشتند، اما اکنون آنها منقرض شدهاند.
سرسخت
صفت. اگر فرد یا گیاهی hardy باشد، قوی است و میتواند در شرایط سخت زندگی کند.
کشاورز مردی سرسخت است و بدش نمی آید که بیرون کار کند.
مؤسسه
اسم. مؤسسه سازمانی است که به تحقیق یا تدریس علاقهمند است.
من میخواهم در مؤسسهی تاریخی دربارهی روم باستان سخنرانی کنم.
حسادت
اسم. حسادت نوعی احساس خواستن چیزی است که کسی دارد.
او وقتی دوستش را با ماشین جدید دید خیلی حسادت کرد.
مهاجرت کردن
فعل. مهاجرت یعنی حرکت از مکانی به مکان دیگر.
بسیاری از پرندگان در زمستان به کشورهای گرمتر کوچ میکنند.
پرورش دادن
فعل. پرورش چیزی بهمعنای مراقبت از آن در هنگام رشد یا تکامل است.
رابرت گیاهانش را پرورش داد و به همین دلیل است که بسیار خوب رشد میکنند.
بالای سر
قید. اگر چیزی بالای سر باشد، بالای شما قرار دارد.
همان طور که بالای تپه نشسته بودیم، یک هواپیما از بالای سرمان پرواز کرد.
اصل
اسم. اصل اعتقادی دربارهی نحوهی صحیح رفتار است.
برای حفظ اصول، با دقت تماشا کردن، گوش دادن و صحبت کردن بسیار حیاتی است.
روستایی
صفت. اگر مکانی روستایی باشد، بهجای شهر در حومهی شهر است.
من میخواهم در خانهای کوچک در یک منطقهی روستایی زندگی کنم.
دورافتاده
صفت. اگر مکانی دورافتاده باشد، با مکان دیگری فاصله دارد.
یک نیمکت دورافتاده در پارک بود.
گونه
اسم. گونه نوعی گیاه یا حیوان است.
۲۱ گونهی مختلف پروانه در این جنگل وجود دارد.
باتلاق
اسم. باتلاق منطقهای بسیار مرطوب از زمین است.
حیوانات وحشی زیادی در باتلاق زندگی میکنند.
گذشتن
فعل. to traverse بهمعنای جابهجایی یا گذشتن از یک منطقه است.
کاوشگر صحرا را بهتنهایی روی شتر طی کرد.
جانورشناسی
اسم. جانورشناسی موضوعی است که در آن افراد به مطالعهی حیوانات میپردازند.
هلن میخواهد جانورشناسی بخواند، زیرا همیشه حیوانات را دوست داشتهاست.
متن انگلیسی درس
Vocabulary
Unit 25
Word List
aircraft
n. An aircraft is a vehicle that flies in the sky, such as an airplane or helicopter.
At the museum in the airport, you can see a lot of old aircraft.
celebrity
n. A celebrity is someone who is famous.
It was the highlight of the evening when the celebrities arrived.
concrete
n. Concrete is a substance made from stones.
The man covered the ground with concrete.
decisive
adj. If someone is decisive, they make decisions quickly.
Our boss is very decisive, so it did not take long to organize the project.
esteemed
adj. If someone is esteemed, many people like or respect them.
An esteemed scientist is coming to the university to talk about his discoveries.
ethical
adj. If something is ethical, it is the right thing to do.
Many people believe that it is ethical to help others in need.
extinct
adj. If plants or animals are extinct, there are none left.
There used to be dinosaurs all over the world, but now they are extinct.
hardy
adj. If a person or plant is hardy, it is strong and can live through difficult conditions.
The farmer is a hardy man and doesn’t mind working outside.
institute
n. An institute is an organization that is interested in research or teaching.
I am going to a lecture about Ancient Rome at the Historical Institute.
jealousy
n. Jealousy is a feeling of wanting something that somebody eke has.
She felt a lot of jealousy when she saw her friend with a new car.
migrate
v. To migrate means to move from one place to another.
Many birds migrate to warmer countries in the winter.
nurture
v. To nurture something means to care for it as it grows or develops.
Robert nurtured his plants, and that is why they grow so well.
overhead
adv. If something is overhead, it is located above you.
As we sat on the top of the hill, a plane flew overhead.
principle
n. A principle is a belief about the correct way to behave.
To maintain principles, it’s vital to watch, listen, and speak carefully.
rural
adj. If a place is rural, it is in the countryside instead of the city.
I want to live in a small house in a rural area.
secluded
adj. If a place is secluded, it is far away from any other place.
There was a secluded bench in the park.
species
n. A species is a type of plant or animal.
There are 21 different species of butterfly in this forest.
swamp
n. A swamp is a very wet area of land.
There are lots of wild animals living in the swamp.
traverse
v. To traverse means to move or travel through an area.
The explorer traversed the desert alone on a camel.
zoology
n. Zoology is a subject in which people study animals.
Helen wants to study zoology, because she has always liked animals.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.