سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
واژگان
بخش ۱۲
لیست کلمات
جایگزین
اسم. alternative چیزی است که شما میتوانید بهجای اولین انتخاب خود انتخاب کنید.
اولین برنامهی او برای کسب درآمد اضافی ضعیف به نظر میرسید، بنابراین او گزینهی دیگری را انتخاب کرد.
خیابان
اسم. avenue جادهی بزرگی است که اغلب ساختمانهایی در هر طرف دارد.
از این خیابان رد شوید و سپس به چپ بپیچید تا به پارک برسید.
شکم
اسم. belly شکم شخص یا حیوان است.
شکمش پر شده بود، چون غذای زیادی خورده بود.
پیشنهاد
اسم. bid برای انجام کاری یعنی تلاش برای انجام آن.
او پیشنهاد داد تا رئیس بعدی دانشگاه شود.
فوت کردن / دمیدن
فعل. دمیدن بهمعنای حرکت هوا یا حرکت چیزی از طریق هوا است، مانند باد.
امروز باد بسیار شدید میوزد. باید داخل بمانیم.
تعارض
اسم. conflict درگیری بین افراد یا گروههای مختلف است.
این دو ملت با هم درگیری داشتند که یکی از آنها میتواند از آب رودخانه استفاده کند.
قاره
اسم. قاره یکی از هفت منطقهی وسیع روی زمین است.
آسیا بزرگترین قاره است.
جریان
اسم. current جریان یکنواخت و مداوم هوا یا آب در رودخانه یا اقیانوس است.
جریان های اقیانوس کشتی را بسیار دورتر به دریا می برد.
بیاحترامی
اسم. بیاحترامی بیادبی یا رفتاری است که نبودِ احترام را نشان میدهد.
او در جلسه با مشاجره با رئیسش بیاحترامی نشان داد.
اشتیاق
اسم. شوق یک احساس خوب بسیار قوی دربارهی چیزی است.
جمعیت با تشویق بلند اشتیاق خود را برای تیم فوتبال نشان دادند.
خشن
صفت. وقتی چیزی خشن باشد، بسیار ناخوشایند است.
کویر میتواند محیط بسیار سختی باشد.
خم شدن
فعل. to lean یعنی خم شدن در یک جهت خاص.
زن چون خسته بود به پیشخوان تکیه داد.
در ضمن
اسم. meantime زمان بین دو واقعه است.
تد شروع به چیدن میز کرد. در این فاصله، من شروع به تهیهی غذا کردم.
شیطنت
اسم. شیطنت رفتاری است که قصد فریب یا ایجاد دردسر برای مردم را دارد.
بن وقتی کن را متقاعد کرد که صورتش را نقاشی کند، قصد شیطنت داشت.
ماهیچه
اسم. ماهیچه تودهای از بافت متصل به استخوان است که به شما در حرکت کمک میکند.
او برای تقویت عضلاتش به باشگاه رفت.
نجات دادن
فعل. نجات کسی بهمعنای دور کردن او از خطر است.
آتشنشان مرد را از ساختمان در حال سوختن نجات داد.
جانشینی
اسم. succession به مواردی گفته میشود که یکی پس از دیگری دنبال میشوند.
دانشجو حروف الفبا را پشت سر هم گفت.
زمین
اسم. terrain زمین و تمام خصوصیات فیزیکی یا قطعات آن است.
زمین زیر، صخرهای و پر از تپه بود.
خجالتی / معذب
صفت. اگر کسی معذب باشد، ترسیده، خجالتی یا نگران است.
کودک معذب هر وقت غریبهای را میبیند، پشت مادرش پنهان میشود.
خشونت
اسم. خشونت عملی زوری است که برای آسیب رساندن یا کشتن مردم است.
این پسر در یک اقدام خشونتآمیز برادرش را زد.
متن انگلیسی درس
Vocabulary
Unit 12
Word list
alternative
n. An alternative is something that you can choose instead of your first choice.
Her first plan to make extra money seemed weak, so she chose an alternative.
avenue
n. An avenue is a road, often a large one with buildings on each side.
Drive down this avenue and then turn left to get to the park.
belly
n. The belly is the stomach of a person or animal.
His belly was full, because he had eaten a lot of food.
bid
n. A bid to do something is an attempt to do it.
He made a bid to become the university’s next president.
blow
v. To blow means to move air or move something through the air, as in the wind.
The wind is blowing very hard today. We should stay inside.
conflict
n. A conflict is a fight between different people or groups.
The two nations had a conflict over which one could use the water in the river.
continent
n. A continent is one of the seven large areas of land on the Earth.
Asia is the largest continent.
current
n. A current is a steady and constant flow of air or water in a river or ocean.
The ocean currents took the ship far off into the sea.
disrespect
n. Disrespect is rudeness or behavior that shows a lack of respect.
He showed disrespect by arguing with his boss during a meeting.
enthusiasm
n. Enthusiasm is a very strong good feeling about something.
The crowd showed their enthusiasm for the soccer team by cheering loudly.
harsh
adj. When something is harsh, it is very unpleasant.
The desert can be a very harsh environment.
lean
v. To lean is to bend in a particular direction.
The woman leaned against the counter because she was tired.
meantime
n. The meantime is the time between two events.
Ted began setting the table. In the meantime, I began preparing the food.
mischief
n. Mischief is behavior that is meant to trick or cause trouble for people.
Ben was up to mischief when he persuaded Ken to paint his face.
muscle
n. Muscle is a mass of tissue attached to bone that helps you move.
She went to the gym in order to make her muscles stronger.
rescue
v. To rescue someone means to remove them from danger.
The firefighter rescued the man from the burning building.
succession
n. A succession is a number of things that follow one after the other.
The student said the letters of the alphabet in succession.
terrain
n. The terrain is the land and all of its physical features or parts.
The terrain below was rocky and full of hills.
timid
adj. If someone is timid, they are afraid, shy, or nervous.
The timid child hides behind her mother whenever she sees a stranger.
violence
n. Violence is forceful action that is meant to injure or kill people.
The boy hit his brother in an act of violence.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.