گفت‌وگو

دوره: برنامه‌ی VIP آقای ای جی هوگ / فصل: مهاجرت / درس 2

برنامه‌ی VIP آقای ای جی هوگ

122 فصل | 572 درس

گفت‌وگو

توضیح مختصر

در این درس مکالمه‌ای به زبان انگلیسی در رابطه با یک موضوع جالب و جذاب می‌شنوید.

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح متوسط

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی درس

مهاجرت - درس مکالمه

اِی‌جی: سؤال متداولی که واقعاً زیاد ازم می‌پرسن مربوط به گرین کارته. می‌دونی، مردم ازم می‌پرسن، «چطوری می‌تونم گرین کارت بگیرم؟ بهترین راه برای گرفتن گرین کارت چیه؟» و فکر کنم گرین کارت همون کارت اقامت دائم آمریکاست.

کریستین: آره.

اِی‌جی: این امکان رو می‌ده که اینجا زندگی کنی و کار کنی.

کریستین: درسته.

اِی‌جی: می‌دونی، ما که وکیل مهاجرت نیستیم. نمی‌دونم چرا مردم همیشه این رو از من می‌پرسن. من انگلیسی درس می‌دم، متخصص مهاجرت نیستم. شاید چون همسرم گرین کارت داره. اما تا اونجا که من می‌دونم، سه راه رایج برای گرفتن گرین کارت وجود داره. شماره یک، ساده‌ترین راه ازدواج با یه آمریکایی‌ئه.

کریستین: آره.

اِی‌جی: مشخصاً این همون کاریه که همسر من انجام داد. دومی، فکر می‌کنم که یه سیستم قرعه‌کشی وجود داره. که جایی مثل سفارت آمریکاست که ثبت‌نام می‌کنید و اون‌ها قرعه‌کشی می‌کنن، یعنی فقط یه شماره‌ی مشخص رو انتخاب می‌کنن.

این خیلی سخته چون من فکر می‌کنم تعداد افراد کمی برای بیشترِ کشورها هستن، پس گرفتن گرین کارت از این راه دشواره. اما خب یه راهه.

و فکر می‌کنم راه متداول دیگه اینه که توسط یه شرکت حمایت بشی، درسته؟ بعضی از شرکت‌ها ازت حمایت می‌کنن و می‌گن به‌ت پیشنهاد کار دادن و ازت حمایت می‌کنن که بیای و حداقل ویزای کار بگیری، نمی‌دونم گرین کارت هست یا نه، اما حداقل به‌ت اجازه می‌دن بیای و زندگی کنی و کار کنی.

کریستین: اوهوم.

اِی‌جی: اما من فکر می‌کنم این هم سخته چون، می‌دونی، شاید برای بعضی از شغل‌ها و چیزها با فناوری پیشرفته بتونی از این نوع حمایت‌ها بگیری، اما برای بیشترِ مشاغل دیگه خیلی دشواره.

کریستین: آره، سخته و من می‌دونم که سخته. من دوستی دارم، او اصالتاً اهل هنده و وضعیت این‌طوریه که وقتی بیای، نمی‌تونی شغلت رو تغییر بدی.

اِی‌جی: اوه.

کریستین: او دوست داره کاری کاملاً متفاوت انجام بده، اما نمی‌تونه، مگر اینکه شهروند بشه و داره سعی می‌کند این کار رو انجام بده، اما این یه چیز دیگه‌ست که اون‌ها یه‌جورهایی برای احتمال شهروند شدن وعده‌ی سر خرمن می‌دن.

اِی‌جی: آها.

کریستین: اما او نمی‌دونه چه زمانی براش ممکنه که درخواست بده.

اِی‌جی: آها، درسته.

کریستین: خلاصه همچنان به‌عنوان یه مقیم دائم کار می‌کنه.

اِی‌جی: آره، درسته.

کریستین: اما به هر حال، آره، روند اومدن، وقتی با یه آدم آمریکایی ازدواج می‌کنید و از این طریق گرین کارت می‌گیرید، خیلی کاغذبازی داره. یادت هست زمانی که ما در تایلند زندگی می‌کردیم و من این کار رو برای وات انجام می‌دادم—

اِی‌جی: آره.

کریستین: —که بیاد اینجا—

اِی‌جی: آره.

کریستین: —و من دلم می‌خواست موهام رو بکنم. به هر حال، من از کاغذبازیِ زیاد متنفرم.

اِی‌جی: آره.

کریستین: اما من یادمه که این— یک عالمه کاغذبازی بود، یک عالمه خرده‌گیری‌هایی که باید تحمل می‌کردم و باید مطمئن می‌شدم که همه‌چیز بی‌عیب‌ونقص جواب داده شده.

اِی‌جی: آره.

کریستین: باید می‌رفتیم و اطراف خونه‌مون عکس می‌گرفتیم تا به نظر برسه که ما واقعاً با هم زندگی می‌کنیم.

اِی‌جی: اوه، درسته.

کریستین: مثلاً این‌طوری نباشه که من سعی کنم فقط او رو داخل کشور بیارم و ما واقعاً زن و شوهر نبوده باشیم.

اِی‌جی: درسته، درسته.

کریستین: و—

اِی‌جی: مصاحبه هم هست، درسته؟ مصاحبه رو گرفتید؟

کریستین: بله، گرفتیم— آخرین چیز بود که به‌خاطرش خیلی نگران بودیم، و به سفارت آمریکا رفتیم، من با او رفتم، و تقریباً پنج دقیقه یا کمتر بود.

اِی‌جی: اوه، خب، شما خوش‌شانس‌تر از من بودید. عجیبه.

کریستین: اوه واقعاً؟

اِی‌جی: آره، من فکر می‌کردم که تایلند سخت‌گیرانه‌تر عمل می‌کنه، اما من و توموئه مصاحبه‌مون رو انجام دادیم، فکر می‌کنم توکیو بود، سفارت آمریکا در توکیو.

و اون‌ها یه‌جورهایی سخت بودند. منظورم اینه که— اون‌ها یه‌جورهایی مشکوک رفتار می‌کردن، می‌دونی، که ما یه زوج واقعی بودیم و چقدر با هم بودیم. اما لحن اون یارو غیردوستانه بود.

کریستین: اوه.

اِی‌جی: و او شروع به پرسیدن سؤال‌های خاص‌تر کرد، می‌دونی، مثلاً کجا ملاقات کردید؟ چند وقته که با هم هستید، با هم چه کارهایی کردید— این‌جوری بود که— می‌گفت: «انگاری شما مدت زیادی با هم نبودید. چرا ازدواج می‌کنید؟»

کریستین: وای خدا. خب، راستش این همون چیزی بود که من انتظار داشتم.

اِی‌جی: آره.

کریستین: اما این‌جوری شد که، مردی که ما داشتیم خیلی خوب و دوستانه بود. سؤال‌های خیلی مشابهی پرسید اما لحنش واقعاً خوب بود—

اِی‌جی: آها.

کریستین: —و واقعاً خیال هر دوی ما رو راحت کرد.

اِی‌جی: آره، حدس می‌زنم که، نمی‌دونم که من آدم بدی گیرم اومد یا چی، اما شبیه بازجویی بود.

کریستین: آره. اما، می‌دونی، حالا که حرفش شد، چون الان وات، مشخصاً ما دیگه با هم نیستیم، اما هنوز دوستمونه، من و جو، هر دومون، به‌خصوص جو، به‌ش کمک کردیم تا تابعیتش رو بگیره.

اِی‌جی: آره.

کریستین: و او در واقع یه وکیل مهاجرت رو استخدام کرد که وقتی درباره‌ش فکر می‌کنم می‌گم که، خدایا ای کاش ما پول این کار رو داشتیم تا فرایند لازم برای گرفتن گرین کارتش رو بگذرونیم تا بتونه بیاد توی کشور. واقعاً به اوضاع خیلی زیاد کمک کرد.

اِی‌جی: آره، مطمئناً اگر بتونی یه وکیل مهاجرت خوب بگیری— آره، همه‌چیز رو راحت‌تر پیش می‌بره. من فکر می‌کنم حداقل فقط به این دلیل که به نظر می‌رسه دولت به اون‌ها احترام بیشتری می‌ذاره تا بتونند یه‌جورهایی— و اون‌ها می‌دونن انتظار چه چیزی رو داشته باشن، می‌دونن چه کاری رو نباید انجام بدن.

کریستین: بله.

اِی‌جی: آره، آره. می‌دونم. می‌دونی، موضوع پیچیده‌ایه. خیلی از مردم درباره‌ش سؤال می‌پرسن و من می‌دونم که خیلی از مردم می‌خوان برای زندگی یا کار به آمریکا بیاین، و این واقعاً خیلی آسون نیست. چیزی که عجیبه اینه که غیرقانونی اومدن تقریباً آسون‌تره.

کریستین: آره.

اِی‌جی: یعنی، همسرم— چیزی که الان خنده‌داره اینه که او گرین کارت داره و الان هر بار که بعد از سفر به کشور می‌آیم توی مهاجرت او رو بازجویی می‌کنن. حالا برعکسه.

قبلاً مشکوک بودن که: «چرا می‌خواید به آمریکا بیاید؟ شما زوج واقعی هستید؟» حالا وقتی می‌ره مشکوک می‌شن. می‌پرسن: «چند وقت بود که نبودی؟ واقعاً هنوز توی آمریکا زندگی می‌کنی؟» حتی گاهی با من هم این کار رو می‌کنن. خدای من اون‌ها اصلاً دوستانه نیستن.

کریستین: آره.

اِی‌جی: مهاجرت آمریکا وحشتناکه.

کریستین: آره، مطمئناً می‌تونه وحشتناک باشه وقتی که از یه پرواز خارجی می‌آی.

اِی‌جی: آره.

کریستین: آره.

اِی‌جی: و، می‌دونی، فقط آمریکا نیست. می‌دونم که این نوع کاغذبازی توی اکثر کشورها وجود داره. یعنی مثلاً من می‌دونم که یه زمانی به این فکر کرده‌م که می‌خوام مدتی توی اروپا زندگی کنم. فقط، نمی‌دونم، فقط برای اینکه انجامش داده باشم، تفریحی.

کریستین: اوهوم.

اِی‌جی: شاید مثلاً توی اسپانیا زندگی کنم و کمی اسپانیایی تمرین کنم. اما برای یه آمریکایی فوق‌العاده سخته که به‌طور قانونی مقیم اسپانیا یا هر کشور اروپایی بشه.

کریستین: اوه، آره، این رو به‌م گفته بودی.

اِی‌جی: همون‌جوریه. باید تحت حمایت یه شرکت باشی. باید نشون بدی که اون‌ها نمی‌تونن یه اروپایی رو برای انجام این کار استخدام کنن. واقعاً واقعاً سخته. و مردم هم همین رو به من گفته‌ن که اوه، غیرقانونی انجامش بده، خیلی راحت‌تره. فقط به‌عنوان توریست به اسپانیا پرواز کن و بمون. اون‌ها تو رو به زندان نمی‌ندازن. من می‌گم که خب— نمی‌دونم. اینکه انجامش بدم احساس عجیبی داره.

کریستین: آیا مجبوری ژاپن رو ترک کنی اگه مدت زمان مشخصی توی این کشور بودی؟

اِی‌جی: من سه ماه می‌گیرم، آره، هر سه ماه باید برم.

کریستین: وای خدای من!

اِی‌جی: آره.

کریستین: متوجه‌ش نشده بودم.

اِی‌جی: آره، آره.

کریستین: این بدتر از تایلنده، چون می‌دونی تاد سالی یک بار باید اینجا رو ترک کنه.

اِی‌جی: خب، برای تایلند بدتره، اما من ویزای توریستی دارم. او ویزای ازدواج داره.

کریستین: اوه، چرا ویزای ازدواج رو نمی‌گیری؟

اِی‌جی: داریم درباره‌ش فکر می‌کنیم. ممکنه بگیریم. اما الان اقامتگاه رسمی‌مون رو توی آمریکا نگه می‌داریم.

کریستین: اوه، که این‌طور.

اِی‌جی: برای گرین کارت او، برای کسب‌وکارمون و مالیات بر درآمدمون، همه‌ی این‌ها. ما ساکن آمریکا هستیم و از ژاپن دیدن می‌کنیم.

کریستین: پس اگه با ویزای ازدواج اونجا بودی، چطوری— اصلاً مجبور به رفتن می‌شدی؟

اِی‌جی: فکر نمی‌کنم اصلاً مجبور باشم برم، نه.

کریستین: اوه، باشه.

اِی‌جی: نه.

کریستین: باید هم این‌طور باشه.

اِی‌جی: آره، من می‌تونم اقامت ژاپن رو بگیرم چون با یه فرد ژاپنی ازدواج کرده‌م. و بعد، نسخه‌ی گرین کارت اون‌ها رو بگیرم. و بعد می‌تونم بمونم.

کریستین: آره.

متن انگلیسی درس

Y’know, a common question I get a lot actually is about green cards. Y’know, people ask me, “How do I get a green card? What’s the best way to get a green card?” And the green card’s the, what, I guess permanent residency card for the United States.

Yeah.

Allows you to live here and work here.

Right.

So, y’know, we’re not immigration lawyers. I don’t know why people always ask me that. I’m a, y’know, teach English, I’m not an immigration expert. Maybe because my wife has a green card. But as far as I know, there are three, y’know, the three most common ways to get a green card. Number one, the easiest one, is to marry an American.

Yeah.

it’s what my wife did, obviously. The second one, I believe there’s a lottery system. That’s where you sign up at like an American embassy and they just do a lottery, so they just pick a certain number.

That’s pretty tough because I think it’s a small number of people for most countries, so it’s hard to get the green card that way. But that’s one way.

And then I think the other common way is to be sponsored by a company, right? So some company will sponsor you saying they offered you a job and they’ll sponsor you to come over and get at least a work visa, I don’t know if a green card, but at least allow you to come and live and work.

Mm-hm.

But I think that’s also tough because, y’know, maybe for some high-tech jobs and things, you can get those kind of sponsorships but for most other kinds of jobs it’s very difficult.

it is tough and I know. I have a friend, she’s originally from India and the situation with that is that once you come, you can’t change jobs.

Oh.

Like she would like to be doing something completely different, but she can’t, unless she became a citizen and she’s trying to do that, but that’s something else is that they kind of dangle the possibility of becoming a citizen, they dangle that like a carrot.

Uh-huh.

But she doesn’t know when that might be possible for her to apply.

Uh-huh, right.

So she keeps on working as just a, y’know, permanent resident.

Yeah, right.

But anyway, yeah, the process of coming, when you marry someone, an American, going through getting the green card that way, it’s so much bureaucracy. Remember when we were living in Thailand and I was doing that for Wat—

Yeah.

to come over here—

Yeah.

and I thought I was going to pull my hair out. I hate, y’know, a lot of bureaucracy anyway.

Yeah.

But I can remember there were all these—there was a ton of paperwork, all these nit-picky things I had to go through and make sure everything was answered perfectly, no mistakes.

Yeah.

We had to go and take pictures around our house to make it look like we were actually really living together.

Oh, right.

Like that I wasn’t trying to just bring him into the country and we weren’t actually a couple.

Right, right.

And—

Interview, too, right? Did you get the interview?

Yes, we did— that was the final thing, which we were so nervous about and we went to the American embassy, I went with him, and it was like five minutes or less.

Oh, well, you got luckier than I did. That’s weird.

Oh really?

Yeah, I would have thought that Thailand they would have been more strict but we had our interview, Tomoe and I, it was Tokyo I think, the Tokyo American embassy.

And they were kind of, it was kind of tough. I mean they were— acted kind of suspicious, y’know, that were we a real couple and how long had we been together. But the guy’s tone was kind of unfriendly.

Oh.

And he started asking more specific questions, y’know, like where did you meet? Y’know, how long have you been together, what have you done together like he was kind of and he would say things like, “It seems like you haven’t been together very long. Why are you getting married?”

Oh, gee. Well, quite honestly, that’s what I was expecting.

Yeah.

But it ended up, the guy we had anyway was very nice, very friendly. Asked very similar questions but his tone was just really nice—

Ah.

and it really put both of us at ease actually.

Yeah, I guess, y’know, I don’t know if I just got a bad guy or something, y’know, but it was like an interrogation.

Yeah. But, you know, speaking of that, because now Wat, obviously we’re no longer together but him still being a friend, y’know, Joe and I both, especially Joe, has helped him get his citizenship.

Yep.

And so he actually hired an immigration attorney which, thinking about it, it’s like god, I wish we’d had the money to do that to have gone through the process for him to get the green card and be able to come into the country. It just really helped things tremendously.

Yeah, for sure, if you can get a good immigration lawyer, it makes yeah, it just makes things go more smoothly. I think at least just because it seems the government respects them more so they can sort of and they know what to expect, they know what not to do.

Yes.

Yeah, yeah. I know. Y’know, it’s a complicated topic. So many people ask about it and I know, y’know, a lot of people want to come to the States to live or get jobs, and it really isn’t so easy. What’s weird is it’s almost easier to come illegally.

Yeah.

I mean, my wife what’s funny now is she has a green card and now they interrogate her at immigration every time we come into the country after we travel. Now it’s like the opposite.

So before they were suspicious like, “Why do you want to come to America? Are you a real couple?” Now they’re suspicious when she leaves. They’re asking, “How long were you gone? Are you really living in America still?” They even do that to me sometimes. It’s like, oh my god, they’re so unfriendly.

Yeah.

American immigration is horrible.

Yeah, they definitely can be when you’re coming in from a flight overseas.

Yeah.

Yeah.

And, y’know, it’s not just America. I know that, y’know, this kind of bureaucracy exists in most countries. I mean, for example, I know that at some points I’ve thought about wanting to live in Europe for a while. Just, I don’t know, just to do it, for fun.

Mm-hm.

Maybe like live in Spain and practice Spanish a bit. But it is super, super difficult for an American to legally be a resident of Spain or of any European country.

Oh, yeah, you’ve told me that.

It’s the same thing. You’ve got to be sponsored by a company. You have to show that, y’know, they couldn’t hire a European to do that job. It’s really, really difficult. And I’ve been told the same thing by people that, oh, just do it illegally, it’s much easier. Just fly into Spain as a tourist and stay. They won’t throw you in jail. It’s like okay, well I don’t know. I just feel weird about doing that.

Do you have to leave Japan if you’ve been in the country for a certain amount of time?

I get three months, yeah, so every three months I have to leave.

Oh my god!

Yeah.

I didn’t realize that.

Yep, yep.

That’s worse than Thailand, because you know Todd has to leave once a year.

Well, it’s worse for Thailand, I’m on a tourist visa though. He’s on a marriage visa.

Oh, why don’t you do the marriage visa?

We’re thinking about it. We might. But right now we’re keeping our official residence in America.

Oh, I see.

For her green card, for our business and income taxes, all that. We got, we’re residents of the United States and we visit Japan.

So if you were there on a marriage visa, how would you have to leave at all?

I don’t think I’d have to leave at all, no.

Oh, okay.

No.

That’s how it should be.

Yeah, I could get Japan residency because I’m married to a Japanese person. And then, like their version of a green card. And then I could just stay.

Uh-huh.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.