سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
در این درس لغات مهم استفاده شده در درسنامهی اصلی برای شما به طور مفصل توضیح داده میشود.
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
درس واژگان “جشن ازدواج”
سلام و خوش اومدین به درس واژگان مکالمهی “جشن ازدواج”. تو این مکالمه جو با یکی از دوستامون به نام ویل صحبت میکنه. اونا مشغول صحبت درمورد جشن ازدواج ویل هستند. خب، بریم مکالمه رو شروع کنیم. جو اولش میگه: هی ویل، اوضاع چطوره؟ اوضاع چطوره. این جمله مخفف How is it going هستش. بنابراین how’s it goin رو در نوشتار انگلیسی نمیبینید، اما قطعا تو مکالمات انگلیسی how’s it goin رو میشنوید. همچنین به معنی “چطوری” هست. ویل میگه: هی، چه خبرا؟ چه خبرا؟ این مخفف what is going on هستش. و این چیزیه که تو نوشتار انگلیسی میبینید، اما تو انگلیسی محاورهای میشنوید what’s goin on. همچنین به معنی “چیکار میکنی” هست. بعد ویل میگه: خبر خاصی نیست. این یه جورایی خندهداره. چون این میتونست جوابی باشه که جو به ویل میده وقتی که ویل گفت: سلام جو، اوضاع چطوره؟ و بعد ویل میگه: چیز خاصی نیست. بنابراین این جوابی بود که جو میتونست بده. خبر خاصی نیست. اما بنا به دلایلی که من دقیقا نمیدونم چرا، ویل میگه خبر خاصی نیست. خب بگذریم.
بعد جو میگه: پسر، میدونی چیه الان که اینجا میبینمت. یا میتونی بگی now that I see you here فکر میکنم که حدودا—–هست که ندیدمت یا تقریبا. مثلا شش هفته. و ویل میگه: آره داره با جو موافقت میکنه. و جو میگه: کجا قایم شده بودی؟ حالا where you been hidin. طوری که این جمله رو تو نوشتار انگلیسی میبینید اینطوریه: where have you been hiding؟ اما جو داره به صورت نرمال مکالمه میکنه، داره کوتاهترش میکنه. کجا قایم شده بودی؟ و این جمله به این معنی نیست. درواقع نمیپرسه که ویل از جو کجا خودشو قایم کرده بود. بلکه داره میگه، یا جو داره اینو میگه که: مدت زیادیه که تو رو ندیدم. پس اگه یکی بگه کجا قایم شده بودی، فقط داره اینو میگه که اون شخص رو مدت طولانیای ندیده بوده. کجا قایم شده بودی؟ برای مثال: من دوست سوزان رو برای مدت طولانیای ندیده بودم. بنابراین وقتی دیدمش گفتم: سلام، کجا قایم شده بودی؟
و بعد ویل جواب میده: نمیدونم. خیلی وقته ندیدمت ولی (مشتاق دیدار) long time no see. این یعنی از آخرین باری که همدیگه رو دیدیم خیلی گذشته. برای مثال: من دوستم سوزان رو مدت طولانیای ندیده بودم. بنابراین وقتی دیدمش گفتم: خیلی وقته ندیده بودمت. و جو میخنده و میگه: آره. بعد ویل میگه: چیکارا کردی این مدت؟ بنابراین داره میپرسه که مشغول چی بودی؟ اوضاع چطوره؟
و جو میگه: آره، اوضاعم خوبه.
doin مخفف doing هستش.
و جو میگه: من، میدونی چیه، از جشن ازدواجت تا حالا ندیدمت. جشن ازدواج/عروسی. این به مراسم ازدواج گفته میشه. یا وقتی که دو نفر ازدواج میکنن. و ویل میگه: میدونم. میدونم، میخوام همهچی رو برات تعریف کنم. باورم نمیشه نتونستی بیای.
نتونستی بیای. حرفی که ویل داره میزنه اینه که نتونستی اونجا باشی. باورم نمیشه نتونستی اونجا باشی. نتونستی بیای. یه مثال براش میزنم: خیلی بد شد که نتونستی بیای جشن من.
خیلی به همگیمون خوش گذشت. نتونستی بیای.
و جو میگه: آره، میدونی چیه، بهت گفتم که تنها دلیلی که نتونستم بیام اینه که داییم تو شرق داشت ازدواج میکرد.
منظور جو از شرق، بخش شرقی آمریکا هستش. بنابراین خانوادهای داره که تو قسمت شرقی آمریکا زندگی میکنن. همونجایی که داییش ازدواج کرد. تو ایالتی در شرق آمریکا.
و جو میگه: خب، میدونی، کل هفته رو رفته بودم اونجا. یا داره میگه: تمام هفته رو اونجا بودم. تمام هفته.
و بعد جو میگه: ولی من از این موضوع خیلی ناراحت شدم.
خیلی ناراحت. این یعنی ناراحت بودن. پس جو داره میگه خیلی ناراحت بوده یا خیلی غمگین بوده که نتونسته بره عروسی ویل. خیلی ناراحت. برای مثال: بابت اینکه مهمونی تورو از دست دادم خیلی ناراحت بودم. کاش میتونستم بیام. خیلی ناراحت.
و بعد ویل میگه: خب، چیز خوبیم از دست دادی.
خب، a good one. داره درمورد عروسی حرف میزنه. عروسی خوبی رو از دست دادی. چیز خوبیو از دست دادی.
و بعد جو میگه: آره، آره، میدونم. منظورم اینه که.
یا جو میگه: چیزی که سعی دارم بگم اینه که.
خیلی ناراحت بودم که نمیتونستم با همهی دوستامون اونجا باشم. و میدونی، من هیچوقت این شانس رو نداشتم. یا هیچ وقت فرصتی نشده.
که خونوادهی ایزابل رو ببینم. پس، میدونی، خیلی ناراحتم که این [فرصت] رو هم از دست دادم. ایزابل.همسر ویله.
و ویل میگه: آره، آره، خیلی خوب بود که همه از اسپانیا اونجا بودن. وقتی میگه out داره درمورد سنفرانسیسکو حرف میزنه. بنابراین ایزابل، همسرش، اهل اسپانیاست. خانوادهش یا بعضی از اعضای خانوادهش برای عروسی از اسپانیا به سنفرانسیسکو اومدن. و جو میگه: آره
بنابراین فقط داره با ویل موافقت میکنه. yeah اصطلاح عامیانه یا معمولی یا غیررسمی برای yes هست.
و بعد ویل میگه: و اوقات خوبی رو گذروندیم. و جو میگه: شما دوتا چقدر با هم دوست بودین؟
یا منظورش اینه که قرار میذاشتین.
قبل از اینکه ازدواج کنین؟
اینجا کلمهی guys. خیلی جاها به معنی مردان یا پسران هست. اما همچنین میتونه معنی ترکیبی از مرد و زن یا پسرها و دخترا هم داشته باشه.پس اینجا معنی guys، تو حرفی که جو داره میزنه اینه که تو و ایزابل چه مدتی باهم قرار میذاشتین یا باهم بودین قبل از اینکه ازدواج کنید. داره میگه قبل از اینکه شما دوتا باهم ازدواج کنید.
و ویل میگه: دو سال. و بعد جو میگه: وای، خدای من. مثلا [یعنی] باورم نمیشه.
زمان مثل برق و باد میگذره.
زمان سریع میگذره. این یعنی از میزان زمانی که گذشته شگفت زده بود. یه مثال برای اصطلاح time flies میزنم: وقتی که خوش میگذره زمان خیلی زود میگذره. زمان سریع میگذره.
و بعد ویل میگه: آره.
صرفا داره با جو موافقت میکنه.
و جو میگه: یادمه، میدونی، وقتی اولین بار به آگهی درخواست هماتاقیت جواب داد، خب.
چیزی که جو داره میگه اینه که یادمه ویل آگهی نیازمند هماتاقی بودن رو زده بود تو روزنامه. یا به یکی نیاز داره که باهاش زندگی کنه تا بتونه اجاره رو پرداخت کنه. وقتی که این آگهی رو گذاشتی تو روزنامه رو یادمه. و بعد ایزابل آگهی رو دید و باهات تماس گرفت.
و بعد ویل میخنده. و جو میگه: شما دوتا قانون طلایی رو شکستین. منظورش اینه که شما قانون طلایی رو شکستین. یا نادیده گرفتین یا بهش توجهی نکردین. قانون طلایی. این یعنی مهمترین چیز در مورد چیزی. قانون طلایی.یه مثال برای قانون طلایی میزنم: جو معتقده که قانون طلایی زندگی اینه که با مردم جوری رفتار کنی که تو دوست داری باهات رفتار کنن. قانون طلایی.
و بعد جو میگه: میدونی، قانون همخونهای بودن اینه که با همخونهایت،وقتی که نقل مکان میکنه به خونت، نخوابی. خوابیدن با. این یعنی رابطهی جنسی داشتن. خوابیدن. پس داره میگه تو این قانون رو شکستی. این قانون که نباید با همخونهایت، یا همخونهایت وقتی نقلمکان میکنه به خونهت بخوابی.
و ویل میگه: درسته. و جو میخنده و میگه: اما همهی اینا خوب پیش رفت. نتیجه داد. یعنی تهش خوب تموم شد. خوب پیش رفت. برای مثال: هرچند که شغلم رو از دست دادم اما آخرش خوب شد، چون یه شغل دیگه پیدا کردم. خوب پیش رفت.
و ویل میگه: ارزشش رو داشت. این دفعه ارزشش رو داشت.
ارزشش رو داشت. ویل داره میگه که خوشحاله اون کار رو کرده. یا این حرفو در کل وقتی از انجام دادن کاری خوشحالی میگی. ارزشش رو داشت. برای مثال وقتی سنم کمتر بود از مدرسه رفتن لذت نمیبردم اما آخرش ارزشش رو داشت چون کلی چیز یاد گرفتم. ارزشش رو داشت.
و بعد جو میگه: آره، خوب پیش رفت. پس منم خوشحالم. یا شادم. که اینو میبینم، میدونی. و ویل میگه: کاملا. چیزی که اینجا داره میگه یعنی قطعا یا حتما.داره با جو موافقت میکنه.
و جو میگه، آره. خب، میدونی، باید جزئیات رو برام تعریف کنی. یا منظور جو اینه که باید برام درموردش تعریف کنی.
میدونی، من هیچ عکسی ندیدم، شایدم هنوز از عکاس تحویل نگرفتیشون.
عکاس کسیه که عکس میگیره.
و ویل میگه: خب، بیصبرانه منتظرم.
یا منظور حرفش اینه که: البته که دوست دارم عکسا رو نشونت بدم، ولی یکم وقت داری؟ اینجا ویل داره میپرسی وقت داری؟ وقت داری؟
و بعد ویل میگه: از عروسی برات بگم. و جو میگه: آره، آره، حتما. و منظور جو اینه که آره. آره، حتما. وقت دارم.
و بعد جو میگه: میخوام درموردش بشنوم.
یا میخواهم. wanna مخفف want to هستش.
و بعد ویل میگه: خب. یا اوکی.
خب، ما یه جورایی خودمون کارای عروسیمون رو کردیم.
do-it-yourself. این عبارت یعنی یه کاری رو بدون پول دادن برای کمک، انجام دادن. بنابراین ویل و ایزابل همهی کارها یا اکثر کارهای عروسی رو خودشون انجام دادن. احتمالا برای پسانداز کردن پول. برای مثال: اونها یه مهمونی شامی داشتند که خودشون ترتیبش رو دادند. do-it-yourself.
و بعد ویل میگه: ما تو ساختمون دولتی ازدواج کردیم. city hall. این یه نوع ساختمون دولتیه.
و بعد ویل میگه: و بعد مراسم اصلیمون یا عروسی واقعیمون .
تو استرن گرو بود.
استرن گرو مکانی تو سنفرانسیسکوست که درختای زیادی اونجا وجود داره. خیلی مکان قشنگیه. پس داره میگه مراسم واقعی اونجا بود. بخش قانونی یا دولتیش تو city hall بود، ساختمون دولت.
اما مراسم واقعی، عروسی واقعی با دوستان و خانوادهمون تو استرن گرو بود.
و بعد ویل میگه: میدونی کجاست؟ و جو میگه: آره، آره، آره، درست تو خیابون ۱۹هم.
پس داره میگه آره. تو خیابون نوزدهمه.
و ویل میگه: اینجا تو سنفرانسیسکو. و جو میگه: آره. و ویل میگه: زیر درختان چوبقرمز.
خب. تعداد زیادی درخت چوبقرمز تو استرن گرو وجود داره. درختان چوبقرمز در واقع به رنگ قرمز هستند و میتونن خیلی بزرگ شن. بنابراین تو این مکان، استرن گرو، تعداد زیادی درخت قرمز رنگِ بزرگ وجود داره.
و میگه: آره زیر درختان چوبقرمز ازدواج کردیم. زیر درختان چوبقرمز.
و جو میگه: اوه، باید زیبا بوده باشه. و ویل میگه: خیلی خوب بود. و بعد جو میگه: هوا مساعد بود؟
خب، سوالی که جو داره میپرسه اینه که هوا خوب بود؟ یه مثال برای جملهی did the weather cooperate میزنم: امیدوار بودیم که هوا برای جشنی که برنامه داشتیم در پارک بگیریم باهامون راه بیاد/ مساعد باشه. نمیخواستیم بارون بباره. آیا هوا مساعد بود یا تو این مثال امیدوار بودیم که هوا باهامون همکاری کنه.
و بعد ویل میگه: راستش ما روز خیلی خوبی داشتیم که این غیرعادیه. یا منظورش اینه که متدوال یا نرمال نیست.
[روز غیرعادیای] برای تابستونای سنفرانسیسکو بود. و جو میگه: آره، داره باهاش موافقت میکنه.
و بعد ویل میگه: خودتم اینو خوب میدونی. بنابراین ویل داره میگه خودت میدونی. خودت میدونی که معمولا هوا تو تابستونای سنفرانسیسکو خوب نیست.
و جو میگه: کاملا.
پس جو داره میگه:آره. میدونم. میدونم چی داری میگی. باهات موافقم.
و بعد ویل میگه: ما برای مه برنامهریزی کرده بودیم.. مه به ابر با ارتفاع کم گفته میشه. سنفرانسیسکو تو تابستون مثل باقی اوقات سال خیلی مهآلوده که میتونه باعث شه هوا خنک یا یکم سرد بشه.
پس ویل میگه: برای مه برنامهریزی کرده بویم اما هوا خیلی خوب بود. و جو میگه: عالیه. همه بدون مشکل رسیدن؟
رسیدن. جو داره میگه همه بدون اشکال رسیدن؟ یه مثال میزنم: پرواز خانوادهم دیر رسید. رسیدن.
و جو میگه: چون اینو میدونم که خوانوادهش راه طولانیای داشتن برای اومدن. یادتون باشه که خانوادهش داشتن از اسپانیا میومدن.
و ویل میگه: آره. همشون اومدن. مادرش، پدرش، دوستاشون، خواهر و برادرش البته و دوست صمیمیش از اسپانیا به نمایندگی از تمام دوستاش اومد. نمایندگی. چیزی که ویل داره اینجا میگه یعنی دوست ایزابل از اسپانیا اومد و چون بقیهی دوستاش نمیتونستن بیان، دوست صمیمیش بهجای همگیشون اومد. بهجای اونا اومد، برای تمامی دوستاش اومد.
و بعد ویل میگه: ما قراره بریم اونجا.
gonna مخفف going to هستش.
قراره به زودی بریم اونجا و خونواده و دوستاش رو ببینیم، میدونی، کسایی که نتونستن بیان. اما اینکه گروهی از خانواده و دوستاش برای عروسی تو سنفرانسیسکو بودن خیلی خوب بود. و جو میگه: اوه عالیه. اهل کجای اسپانیاست؟ و ویل میگه: اهل شهر بیلبائوعه. و جو میگه: اوه آره، میدونی، قبلا اینو بهم گفته بود اما نمیتونم بگم که اسمش یادم بود..
یا I could remember..
شهر رو [یادم نبود] چون قبلا ازش چیزی نشنیده بودم.
cause مخفف because هست.
و بعد ویل میگه: آره، درواقع شهر بزرگیه. شهر صنعتیه. صنعتی یعنی توش کلی کارخونه داره.
و بعد ویل میگه: و یه موزهی جدید هم توش داره بخاطر همین معروفتر شده. یا شناختهشدهتر.
و بعد ویل میگه: خیلی وقته که هست. و شهر بزرگیه. اما یکی از معروفترین شهرها تو اسپانیا نیست احتمالا.
یا منظورش اینه که اون شهر شاید یکی از معروفترین شهرهای اسپانیا نیست.
و جو میگه آره.
دراه باهاش موافقت میکنه.
و بعد ویل میگه: مثل مادرید و بارسلونا.
مادرید و بارسلونا. اینا شهرهایی از اسپانیا هستند که از بلیبائو معروفتر هستند.
و بعد جو میگه: آره. و ویل میگه: خب، آره. ولی همشون اونجا بودن و برادرش یه شعر عاشقانهی اسپانیایی مربوط به قرون وسطا رو خوند. کلمهی قرون وسطا. بازهای از زمان گذشتهست. پس برادرش شعر عاشقانهی اسپانیاییای از زمان خیلی گذشته خوند.
و بعد ویل میگه: و خیلی خوب بود. و بخشهایی از عروسیمون به زبان اسپانیایی بود. برای کسایی که، دوستامون که اینجان و اسپانیایی صحبت میکنن و همچنین برای دوستان و خانوادهی همسرم، آره. و بعد جو میگه: حتما، آره، عالیه.
اینو میدونم که اخیرا سعی داشتی اسپانیایی یاد بگیری. و ویل میگه: آره، آره سعی داشتم. خب، میدونی، وقتی شیلی بودم خیلی اسپانیایی یاد گرفتم اما الان که با همسرم هستم خیلی بیشتر دارم یاد میگیرم. و جو میگه: اوه این عالیه. آره، چون تنها راهی که واقعا. gonna مخفف going to هست.
تنها راهی که واقعا میتونی تو زبان سلیستر بشی اینه که تقریبا هر روز استفادهش کنی. خب، سلیستر شدن. این یعنی داشتن توانایی برای بهتر صحبت کردن یه زبان، تو این موقعیت، اسپانیایی. پس برای سلیستر شدن توش باید تقریبا هر روز استفادهش کنی. خیلی زیاد. pretty much اینجا یعنی خیلی. خیلی زیاد یا تقریبا هرروز. برای مثال: من تقریبا هر شنبه میرم پارک.
و بعد ویل میگه: کاملا. آره. و جو میگه: خب، شرط میبندم (مطمئنم) پدرش از اینکه باهاش ازدواج کردی خیلی خوشحال بود.
made an honest woman of her. حرفی که جو داره میزنه اینه که مطمئنم پدرش از اینکه میدید تو باهاش ازدواج کردی خیلی خوشحال بود. باهاش ازدواج کردی. یه مثال براش میزنم: سارا و سم به مدت دوسال قبل از ازدواجشون باهم زندگی میکردن. بنابراین پدرش خوشحال بود که سم بالاخره با دخترش ازدواج کرد.
و بعد ویل میخنده و میگه: به گمونم، به گمونم همینطوره، آره. و جو میگه: فکر میکنم که شاید خانوادهش خیلی سنتی بودن.
پس جو داره میگه که آیا خانوادهش خیلی سنتی بودن؟
و قدیمی؟
قدیمی. این یعنی ایدهها و چیزهایی که برای زمانهای خیلی قدیم هستند. قدیمی. برای مثال: خانوادهی کیم قدیمی هستند ( افکار قدیمی دارند). فکر میکنند که یه زن نباید با یه مرد قبل از اینکه ازدواج کنن زندگی کنه.
قدیمی. در اصل سنتی هم همون قدیمی هستنش. ایدهها یا چیزهایی که برای زمان خیلی قدیمه.
و بعد ویل میگه: نه در واقع اونا تا حدودی ترقیخواهتر. ترقیخواه (مدرن) یعنی داشتن توانایی تغییر افکار یا ایدهها.پس ویل داره میگه که آره، اونا تا اندازهای ترقیخواهتر هستند.
از آمریکاییها. آمریکاییها انگار بیشتر به عروسی تو کلیسا و این چیزا علاقمند هستند.
علاقمند به عروسی در کلیسا. حرفی که ویل داره میزنه اینه که آمریکاییها دلشون میخواد عروسی تو کلیسا داشته باشن. علاقه دارند. میخوان. علاقمند به عروسی در کلیسا.
و بعد ویل میگه: عروسی ما خیلی اروپایی بود. اونا اونقدری که مردم فکر میکنن مذهبی نیستن. آمریکاییها خیلی مذهبی هستند. یا منظورش اینه که: آمریکاییها خیلی مذهبی هستند. مذهبی یعنی داشتن باور عمیق به دین، دینی مثل مسیحیت. مسیحیت دین غالب یا احتمالا دین اصلی آمریکاست.
و بعد جو میگه: درسته.
پس داره میگه: درست میگی. باهات موافقم.
و بعد ویل میگه: آره. اونا هرکاری که کردیم رو دوست داشتن، وقتی میگه they loved یعنی هرکاری که کردیم رو خیلی دوستداشتن. و بعد ویل میگه: خیلی خوش گذشت. و جو میگه: عالیه. و ویل میگه: آره. خب من باید زود برم.
باید زود برم. منظور ویل اینجا واقعا این نیست که باید بره. و تا جایی بدوئه. داره میگه باید برم یا لازمه که الان برم. پس برای مثال: باید برم مغازه تا نون بخرم. لازمه برم مغازه تا یکم نون بخرم.
و بعد جو میگه: اوکی، خب، ویل بیا به زودی باهم یه نوشیدنی بخوریم. بیا باهم باشیم. جو داره میگه بیا یه وقتی به زودی به صرف نوشیدنی هم دیگرو ببینیم. برای مثل: من و کارن قراره برای نوشیدن قهوه فردا صبح همدیگه رو ببنیم. باهم باشیم.
و بعد جو میگه: خیلی وقت گذشته. و ویل میگه: خوبه. و بعد جو میگه: خب.
یا داره میگه اوکی. به زودی باهات صحبت میکنم. و بعد ویل میگه: خب، خدانگهدار. خدانگهدار. این یه کلمهی ایتالیایی برای خدانگهدار هست. خدانگهدار.
و بعد جو میگه: بای.
خب این پایان مکالمهست و اینم پایان درس واژگان مکالمهی “جشن ازدواج” هستش. پس مثل همیشه قبل از اینکه برید سراغ داستان کوتاه حتما درک اساسی از واژگان داشته باشید.
و بعد هروقت حس کردید آمادهاید، بعد به داستان کوتاه گوش بدید.
خب،
مراقب خودتون باشید. دفعهی بعد میبینمتون، خدانگهدار.
متن انگلیسی درس
The Wedding Vocabulary Lesson
Hi and welcome to the vocabulary lesson for the conversation “The Wedding.” In this conversation Joe is speaking with one of our friends named Will. They are speaking about Will’s wedding.
Okay, let’s begin with the conversation.
Joe first says, “Hey, Will, how’s it goin’?”
How’s it going, or how’s it goin’. This is short for how is it going. So you wouldn’t see how’s it goin’ in written English, but you would definitely hear how’s it goin’ in conversational English. It also means how are you.
Will says, “Hey, what’s goin’ on?”
What’s goin’ on. This is short for what is going on. And that’s what you would see in written English, but in conversational English you would hear what’s goin’ on. It also means what are you doing.
Then Will says, “Not a lot.”
Now this is kind of funny. Because this would have been an answer that Joe would have given to Will when Will said, hey Joe what’s goin’ on. And then Will says not a lot. So really that would have been an answer Joe would have said. Not a lot. But, for some reason, I don’t really know why, Will says not a lot. Okay moving along.
Then Joe says, “Man, I don’t, you know what, now that I see you right here.” Or now that I see you here.
“I don’t think I’ve seen you in probably…”
Or in about.
“like six weeks.” And Will says, “Yeah.”
Just agreeing with Joe.
And Joe says, “Where you been hidin’?
Now, where you been hidin’. The way that you would see this in written English would be where have you been hiding? But, Joe just speaking normal conversation, he’s making it shorter. Where you been hidin’?
And what this means is not… it’s not really asking Will if he’s been hiding from Joe. But it’s saying. Or Joe is saying this like, I haven’t seen you in a long time. So if someone says where have you been hiding, they’re just saying it when they haven’t seen that person in a long time. Where you been hidin’.
For example: I had not seen my friend Susan in a long time. So when I saw her I said, “Hey, where you been hiding’?”
And then Will answers, “I don’t know, long time no see though.” Long time no see. This means it has been a long time since we have seen each other. For example: I had not seen my friend Susan in a long time. So when I saw her I said, “Long time no see.”
And Joe laughs and says, “Yeah.” Then Will says, “How, how have you been?” So he’s saying how have you been doing? How is everything?
And Joe says, “Yeah, I’m doin’ really well.”
Doin’, just being short for doing.
And Joe says, “I, I don’t th-.you know what, I haven’t seen you since your wedding.” Now a wedding. This is a marriage ceremony. Or it’s when two people get married.
And Will says, “I know. I know, I want to, uh, I want to tell you all about it. I can’t believe you didn’t make it.”
You didn’t make it. What Will is saying here is you were not able to be there. I can’t believe you were not able to be there. You didn’t make it. An example of this would be: It’s too bad you didn’t make it to my party.
We all had a lot of fun. You didn’t make it.
And Joe says, “Yeah, you know what, I told you the only reason I didn’t make it is because my uncle was getting married back east.”
What Joe is talking about here. Back east is the eastern side of America. So he has family that lives on the eastern side of America. That’s where his uncle was getting married, in a state on the eastern side.
And Joe goes on to say, “So, y’know, I was gone the entire week.” Or he’s saying, I was gone the whole week. All of the week.
And then Joe says, “But I was super bummed about it.”
Super bummed. This means to be very upset. So Joe is saying he was super bummed or he was very upset to not make it to Will’s wedding. Super bummed. For example: I was super bummed to miss your party. I wish I could have gone. Super bummed.
And then Will says, “Well you missed a good one.”
So, a good one. He’s talking about his wedding. You missed a good wedding. You missed a good one.
And Joe says, “Yeah, yeah, I know. I mean…”
Or Joe is saying, what I’m trying to say is.
“I was bummed that I couldn’t be there with all our friends. And, y’know, I’d never had a chance…” Or I’d never had an opportunity.
“to meet Isabelle’s family. So, y’know, I’m really bummed that I missed that, too.” Isabelle. This is Will’s wife.
And Will says, “Yeah, yeah, it was really nice having everybody out here from Spain.” When he says out here, he’s talking about in San Francisco. So Isabelle, his wife, is from Spain. Her family, or some of her family, came from Spain to San Francisco for the wedding.
And Joe says, “Yeah.”
So he’s just agreeing with Will. Yeah being slang or casual or informal for yes.
And then Will says, “And, we had a good time.” And Joe says, “How long had you, how long were you and Isabelle together…”
Or dating, is what that means.
“before you guys got married?”
Now guys. A lot of times it means men or boys. But it can also mean a mix of men and women or boys and girls. So what guys means here, what Joe is saying, how long had you and Isabelle been dating or been together before you guys got married… He’s saying before you both, before you guys, before you both got married.
And Will says, “Two years.” And then Joe says, “Wow, oh my god.” Like, I don’t believe it.
“time flies.”
Time flies. This means to be surprised about how much time has gone by. An example of time flies would be: Time flies when you are having fun. Time flies.
And then Will says, “Yeah.”
Just agreeing with Joe.
And Joe says, “I remember that, y’know, when she first, uh, answered the ad you had for a roommate, so.”
What Joe is talking about here is I remember, Will, when you put an advertisement in the newspaper needing a roommate. Or needing someone to live with you to help pay the rent. I remember when you put this advertisement in the newspaper. And then Isabelle saw the advertisement and called you.
And then Will just laughs. And Joe says, “you guys broke the golden rule.” So what he’s saying is you both, you guys, you both broke, or you ignored or didn’t pay attention to the golden rule. Golden rule. This means the most important thing about something. The golden rule. An example of golden rule would be: Joe believes that the golden rule of life is to treat people as you would like them to treat you. The golden rule.
And then Joe goes on to say, “y’know, as far as roommates go, which is don’t sleep with your roommates when they move in.”
Sleep with. This means to have s@x with. Sleep with. So he’s saying you broke this rule. This rule that you’re not supposed to have s@x with your roommate or roommates when they move in.
And Will says, “That’s right.” And Joe just laughs and says, “But it’s all worked out.” It’s all worked out. This means it ended well. It’s all worked out. For example: Even though I lost my job it all worked out because I found another job. It’s all worked out.
And Will says, “It was worth it. It was worth it this time.”
It was worth it. What Will is saying is he’s glad to have done something. Or you say this in general when you are glad to have done something. It was worth it. For example: I did not enjoy going to school when I was younger but it was worth it in the end because I learned a lot. It was worth it.
And then Joe says, “Yeah, it’s all worked out. So I’m glad…” Or I’m happy.
“to see that, y’know.” And Will says, “Absolutely.”
What he is saying here is definitely or for sure. He’s agreeing with Joe.
And Joe says, “Yeah. So, uh, y’know, you’ll have to give me some details on.” Or what Joe is saying is you’ll have to tell me about.
“y’know, I, I haven’t seen any of the pictures or anything, I don’t, maybe you didn’t get them back yet from the photographer.”
A photographer is a person who takes pictures.
And Will says, “Well I can’t wait to.”
Or what he is saying is I would like to, uh, show you the pictures, of course, but, uh, yeah, do you have a second?” So Will is asking, do you have some time? Do you have a second?
And then Will says, “I’ll tell you about the wedding.” And Joe says, “Yeah, yeah, totally.” And what Joe is saying here is, yes. Yes, sure. I do have time.
And then Joe says, “I wanna hear about it.”
Or I want to. Wanna is short for want to.
And then Will says, “Alright.”
Or okay.
“well, we had kind of a, uh, do-it-yourself wedding.”
Do-it-yourself. This means doing something without paying others to help. So Will and Isabelle did everything or most of the things themselves for the wedding, probably to save money. For example: They had a do-it-yourself dinner party. They cooked all of the food themselves. Do-it-yourself.
And then Will goes on to say, “We, um, got married at, uh, City Hall which was easy.” Now City Hall. This is a government building.
And then Will goes on to say, “And then we had our real ceremony…” Or our real wedding.
“at Stern Grove.”
Stern Grove is a place in San Francisco that has a lot of trees. It’s really pretty there. So he’s saying that’s where the real wedding was. The legal part or the government part was at City Hall, the government building.
But the real ceremony, the real wedding with our friends and family was at Stern Grove.
And then Will goes on to say, “You know where that is?” And Joe says, “Oh yeah, yeah, yeah, right on 19th.”
So he’s saying oh yes. It’s on 19th Street.
And Will says, “Here in San Francisco.” And Joe says, “Yeah.” And Will says, “Underneath the redwood trees.”
So there are a lot of redwood trees in Stern Grove. Redwood trees are actually. They’re a reddish color and they can get really big. So at this place, Stern Grove, there’s a lot of these really big red looking trees.
And he’s saying yeah, we got married underneath these redwood trees. Under the redwood trees.
And Joe says, “Oh, it must have been beautiful.” And Will says, “It was very nice.” And then Joe says, “Did the weather cooperate?”
So what Joe is asking here is, was the weather nice? An example of did the weather cooperate would be: We hoped that the weather would cooperate for the party we planned to have in the park. We did not want it to rain. Did the weather cooperate, or in this example, hoped that the weather would cooperate.
And then Will says, “Actually we, uh, had a really beautiful day which is very unusual…” Or he’s saying it’s not common or not normal.
“for summertime in, uh, San Francisco.” And Joe says, “Yeah.” Just agreeing with him.
And Will says, “As you well know.”
So Will is saying as you already know. You already know the weather is not good normally in the summertime in San Francisco.
And Joe says, “Totally.”
So what Joe is saying is, yeah. I know. I know what you’re saying. I agree with you.
And then Will says, “We were planning on fog…”
Fog is just low clouds. San Francsico has a lot of fog in the summer as well as other times of the year, which can make the weather cool or a little cold.
So Will says, “We were planning on fog but we had really nice weather.” And Joe says, “Oh that’s great. So everyone made it in okay?”
Made it in. What Joe is saying is, everyone arrived okay? An example would be: My parents’ flight made it in late. Made it in.
And Joe says, “Because I know that, uh, her family had a long way to come.” Remember her family was coming from Spain.
And Will says, “Yeah. They, uh, they all made it. Her mom and dad, uh, their friend, uh, her brother and sister, of course, and, uh, her best friend from Spain came to represent all her, all her friends…” Represent. What Will is saying here is that Isabelle’s best friend came from Spain and since her other friends could not come, the best friend was coming for all of them. She was coming in their place. She was coming for all of the friends.
And then Will goes on to say, “we’re gonna go there.”
Gonna being short for going to.
“we’re gonna go there, uh, soon and we’re gonna see her, uh, family and friends, y’know, th-, who couldn’t make it. But it was nice to have a group of her family and friends here in San Francisco for the wedding
And Joe says, “Oh that’s great. How, what, where is she from in Spain?” And Will says, “Um, she’s from Bilbao.” And Joe says, “Oh yeah, y’know, she told me that before but I can’t say that, y’know, I could recall…”
Or I could remember.
“the actual town ‘cause I’d never heard of it before.”
‘Cause is short for because.
And then Will says, “Yeah, it’s actually a very large city. Uh, it’s an industrial city.” Industrial meaning it has a lot of factories.
And then Will says, “And it’s, uh, got uh, a new museum so it’s become more famous.” Or more well-known.
And then Will says, “But, uh, it’s been there a long time. And it’s a big city. But it’s not one of the most, um, uh, known cities in Spain perhaps.”
Or he’s saying it’s not one of the best known cities in Spain maybe.
And Joe says, “Yeah.”
Agreeing with him.
And then Will says, “like Madrid and Barcelona.”
Madrid and Barcelona. These are cities in Spain that are more famous or more known than Bilbao.
And then Joe says, “Yeah.” And Will says, “So, uh, yeah. But they were all there and, uh, her brother, uh, read a medieval Spanish love poem.” Now medieval. This is a time period from long ago. So he read a Spanish love poem from a time long ago.
And then Will goes on to say, “uh. And, uh, that was really nice. And, uh, parts of our wedding were in Spanish, uh, for the people, um, you know our friends here who, uh, um, speak Spanish and also, uh, y’know, for her friends and family from Spain, yeah.” And then Joe says, “Sure, yeah that’s great.
I know that you’ve been trying to learn a lot of Spanish lately.” And Will says, “Yes I have, yes I have.well, y’know, I learned a lot of Spanish when I was in Chile but I’m learning a lot more with her now.” And Joe says, “Oh that’s great. Yeah, because the only way you’re gonna really.” Gonna being short for going to.
“the only way you’re gonna really, uh, y’know, get more fluent in it is to use it pretty much every day.” So, get more fluent.
This is just being able to speak better or to speak more in a language, in this situation, Spanish. So get more fluent in it is to use it pretty much every day. Pretty much. Here pretty just means very. Very much or almost every day. For example: I go to the park pretty much every Saturday. Pretty much.
And then Will says, “Absolutely. Yeah.” And Joe says, “So, uh, I bet her father was happy to see that you made an honest woman of her.”
Made an honest woman of her. What Joe is saying here is, I’m sure her father was happy to see that you got married to her. Made an honest woman of her.
An example of this: Sara and Sam had been living together for two years before they got married. So her dad was glad that he finally made an honest woman of her.
And then Will laughs and says, “I guess, I guess so, yeah.” And Joe says, “I would imagine that, uh, maybe her, was her family pretty traditional…”
So Joe is saying, was her family very traditional?
“and old-fashioned?”
Old-fashioned. This means ideas or things that are from a long time ago. Old-fashioned. For example: Kim’s parents are old-fashioned. They think that a woman should not live with a man until she gets married.
Old-fashioned. Traditional also is basically the same as old-fashioned. Ideas or things from a long time ago.
And then Will says, “Uh, no actually they’re more, um, uh, progressive in a way…” Progressive means able to change thoughts or ideas. So Will is saying yeah they’re more progressive in a way.
“than, uh, Americans are. Americans actually, it seems, uh, are more into the church wedding and everything.”
Into the church wedding. What Will is saying here is Americans want to have a wedding in a church. They’re into. They want. Into the church wedding.
And then Will goes on to say, “We had a, uh, um, we had a very, uh, European wedding. They’re not as, uh, religious as people think. Americans are pretty religious.” Or he’s saying Americans are very religious. Religious just means strong beliefs in a religion, a religion such as Christianity. Christianity is a dominant or it’s probably the main religion in America.
And then Joe says, “That’s true.”
So he’s saying you’re correct. I agree with you.
And then Will says, “Yes. So, uh, they, uh, they loved everything we did…” So when he says they loved he’s saying, they really liked everything we did.
And then Will says, “and, uh, it was a really good time. Yeah.” And Joe says, “That’s great.” And Will says, “Yeah, so, uh, I gotta run.”
I gotta run. Now what Will is saying here is not really that he has to go and run somewhere. He’s saying I have to go or I need to go now. So for example: I gotta run to the store to buy some bread. I need to go to the store to buy some bread. I gotta run.
And then Joe says, “Okay, well, uh, Will let’s get together for drinks sometime soon.” Let’s get together. Joe is saying let’s meet for drinks sometime soon. For example: Karen and I are going to get together for coffee tomorrow morning. Get together.
And then Joe says, “it’s been too long.” And Will says, “Sounds good.” And then Joe says, “Alright.”
Or he’s saying, okay.
“I’ll talk to you soon.” And then Will says, “Alright, ciao.” Now ciao. This is an Italian word for goodbye. Ciao.
And then Joe says, “Bye.”
Okay, that’s the end of the conversation and it’s the end of the vocabulary lesson for the conversation “The Wedding.” So as always, make sure before you go on to the mini-story that you have a basic understanding of the vocabulary. And then when you feel ready, listen to the mini-story next.
Alright. Take care. See you next time, goodbye.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.