سرفصل های مهم
مکالمه
توضیح مختصر
در این درس مکالمه ای به زبان انگلیسی در رابطه با یک موضوع جالب و جذاب میشنوید.
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح متوسط
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
سلام، وقتی بیرون بودم تیم زنگ زد؟
نه زنگ نزد، چطور؟
بهم گفت یه ایدهای داره و میخواد راجع بهش باهام حرف بزنه. واسه همین فکر کردم ممکنه زنگ زده باشه.
چی، چه ایدهای؟
خب، راستش تو فکر نوشتن یه کتاب درمورد زمانیکه با گروه گریتفول دد سفر میکرد بود.
این میتونه موضوع خوبی برای کتاب باشه. میدونی، هروقت تو باهام درمورد گریتفول دد حرف میزنی من سراپا گوش میشم.
آره، وقتی به روزهایی فکر میکنم که همهجا دنبالشون میکردم، خدای من، همهجا دنبالشون بودم. اما، میگم، فکر کنم اون بیشترین خوشگذرونیای بود که تو زندگیم داشتم.
میتونم تصورش کنم
منظورم اینه که، اول از همه اونا گروه موردعلاقهی من هستن.
درسته
و دوما، مسئلهی بعدی که باعث شد من علاقمند بشم این بود که سفر میکردند و گروهی از مردم همهجا دنبالشون بودند.
یه چیزی شبیه بازار بود میدونی و.
خب، این قطعا یکی از خردهفرهنگهای آمریکاست.
آره بعضی مردم حتی بهش میگن فرقه میدونی
این تو اون زمان خیلی منحصربهفرد بود میدونی. چون واقعاً دیگه هیچی مثلش وجود نداشت. آدمای هیپی رو میدی که پشت فرمونن و گروه رو شهر به شهر دنبال میکنن [مترجم: هیپی به اشخاصی که تو جنبشهای جوانان برای آزادی پیوسته بودند گفته میشد که معمولا تیپهای متفاوت از عموم مردم داشتند]. و وقتی که تو جاده پشت فرمونی و از یه جایی میری یه جای دیگه همون آدما رو میبینی. همون ماشینا رو میبینی، فولکس واگنهایی که میرونن. و مردمی که با فروش هرچیزی تو پارکینگهای کنسرت از هم حمایت میکردند.
مثلا خیلی از مردم دوست داشتن زیورآلات بسازن و بفروشن. خیلی از مردم لباسهایی که تولید کرده بودند رو میفروختند. یکی دیگه از چیزایی که بین مردم محبوب بود فروش آبجو و درست کردن غذا بود. و این کاری بود که من خیلی انجام دادم.
ساندویچ درست میکردم یا آبجو میفروختم تا کمکی برای پرداخت هزینهی بلیطم بشه.
چون ممکن بود یکم پرهزینه شه، میدونی.
ولی میدونی چیز عجیب دیگه اینه که یه سیرک بزرگ رو میبینی ک داره لزوما برای دنبال کردن گروه سفر میکنه. و همه شون هیپیها بودند. آدمایی با موها و ریشهای بلند. واقعا گاها مثل آدمایی که چندین روزه دوش نگرفتند بودند. چون تو سفر بودند میدونی به دنبال گروه.
آره
چون میدونی، مخصوصا تو طول تابستون که فقط تو محوطهی اردوگاه میمونی، میدونی؟ خب کمپ میکنی و ممکنه اصلا حموم نداشته باشن، میدونی درسته.
من یادمه بارها موهام رو زیر شیرآب دستشویی شستم. یا زیر شلنگی جایی.
و یه نفرمم بود تا کمکم کنه، چون موهام بلند بود.
اوه پسر و چیز دیگه اینه که تو داری سفر میکنی. و گاهی از وسط این شهرهای کوچک سنتی رد میشی. و میتونی تصور کنی که دیدگاه اونا چی بوده. منظورم اینه اونا آدمایی رو میبینند که اصلا شبیه خودشون نیستند. یعنی.
درسته
آدمایی که تو اون شهر زندگی میکنن همه ظاهری آراسته دارن. و بعد تو شبیه این کولیهای سنت شکنی، که از وسط شهر رد میشی.
آره خوب توصیفش کردی
میدونی، خیلی موقعها پلیسهای داخل شهر اذیت میکردن.
میدونی. اوه حتما
بدون دلیل خاصی، میدونی
آره
فکر کنم اونا خیلی سریع پیشداوری میکردند. چون ظاهرت متفاوت از اونا بود، میدونی. کاملا بر اساس ظاهر قضاوت میکردن.
درسته
آره ولی میدونی. وقتی من به اون وقتا فکر میکنم [میفهمم] آدمای زیادی رو ملاقات کردم. منظورم اینه بعضی وقتها با کسی مواجه میشدم. و مثلا تو مرکز کشور، ایالت کنزاس میدیدمش خب؟
اوهوم
و بعدش مثلا یه سال یا دوسال بعد تو سیاتل بود. و با همون آدم برخورد میکردم، همون شخص.
خدای من، چه دنیای کوچیکیه
جو: آره میدونم. این هم یه چیز عالی دیگه بود. من آدمای زیادی رو دیدم و با خیلیاشون هم دوستای خوبی شدیم. بعضی از این آدما تا به امروز نزدیکترین دوستای من هستن، مثل تیم میدونی؟
آره
بنابراین یه چیزی مثل یه اجتماع بود.
منم داشتم همینو میگفتم ،که خیلی تجربهی صمیمانهای به نظر میاد.
آره دقیقاً. باحاله اگه طرفدار این گروه باشی و یکی دیگه رو ببینی که اونم طرفداره مثل این میمونه که به یه زبان مخفی صحبت میکنید.
میدونی عجیبه. و طرفدارها خیلی طرفدارهای متعصبی بودن. یعنی خیلی از طرفدارهای گریتفول دد. تنها موزیکی که گوش میدادن موزیک گریتفول دد بود.
وای میدیدم چرا مردم فکر میکردن یکم فرقهایه.
آره، دقیقا.
خب، فکر میکنی تیم واقعا نوشتن کتاب رو به انجام میرسونه؟
نمیدونم، منم مثل تو اطلاعی ندارم. میدونی، تیم میتونه یه وقتایی آدمی باشه که جا میزنه.
آره میدونم
متن انگلیسی درس
Hey, did Tim call while I was out?
No, he didn’t, why?
Well, he told me he had an idea he wanted to run by me. So, uh, I figured he might’ve called.
What, what’s the idea?
Uh, well, he’s actually thinking about writing a book about, uh, the time he spent on the road with the Grateful Dead.
Oh, that would be a great topic for a book. You know, whenever you speak to me about the Grateful Dead, I’m all ears.
Yeah, I mean, I, when I look back on the years I spent following them around, jeez, I, I followed ‘em all over the place. But, I mean, that was some of the most fun I’ve ever had in my life I think.
I can imagine.
I mean, y’know, first off, y’know, they’re my favorite band.
Right.
And, uh, second, the other thing that really drew me to the scene was the fact that there was just this traveling, uh, group of people that followed them everywhere.
It was like, almost like a bazaar sort of y’know and…
Well, it’s definitely a subculture of America.
Oh yeah, yeah, I mean some people even called it a cult [laugh] y’know…
And, uh, it was so unique at the time, uh, y’know.. Because there really wasn’t anything else like it. I mean you had all these hippies driving around, following the band from city to city. And, uh, y’know, when you’re on the road driving from one place to the next, you’d see the same people. You’d see the same cars, all these VW buses drivin’. And, uh, y’know, uh, people supported themselves, uh, by, uh, selling things in the parking lots at the concerts.
Like, a lot of people would like make jewelry and sell it. A lot of people would sell, uh, clothes that they made, um.. Another, uh, favorite amongst people was to, uh, just, uh, sell beer or to make food. And that’s what I actually did a lot of the times.
I’d make sandwiches or I’d sell beer in order to help, y’know, defray the cost of the tickets.
Because it could get a little expensive, y’know.
But, y’know, the other strange thing is that you’d have this, like large circus traveling essentially following the band. And it was all these, like, hippies. People with like really long hair and beards and like, y’know.. Really sometimes like people who hadn’t like showered for days. Because they were just traveling with the, y’know around, following the band.
Yeah.
Because, you know, especially during the summer, you’d just stay at campgrounds, y’know? So you’d camp and they might not have a shower, y’know… Right [laugh]
I remember like, so many times washing my hair, like, under a, y’know, a faucet in a sink of a bathroom. Or, y’know, under a hose somewhere.
And having someone help me because, y’know, I had the long hair.
Oh man, and, uh, y’know the other thing is, you’d travel around. And sometimes be driving through these really small conservative towns. And you can just imagine what it must have been like from their standpoint. I mean they see these people who don’t look anything like them. I mean…
Right.
…they’re all clean-cut looking, these people who live in this town. And then you have this pack of like, looks like bohemian gypsies traveling through town.
Yeah, that’s a good description.
Y’know, so, y’know a lot of the times the cops in the town would hassle you.
Y’know…
Oh, I’m sure.
…for no good reason, y’know.
Yeah.
I think that they would just suddenly jump to conclusions about, y’know, what you were doing. Because you look different than them, y’know. They were totally like judging the book by its cover.
Right.
So, um, yeah but, oh my gosh, y’know.. When I look back on those times, I just met so many people. I mean sometimes I would meet somebody. And like, say the middle of the country like Kansas, right?
Uh-huh.
And then, like, a year or two later, I’d be, say, in Seattle. And I’d run into the same people…the same person.
Oh my god, it’s such a small world, huh?
Yeah, I know. But that was another great thing. Like I met so many people and became such good friends with so many of those people. They’re, some of these people are like my closest friends to this day, like Tim, Y’know?
Yeah.
So it was really something that, uh, it was like a community, y’know.
I was going to say, too, it’s a very, it sounds like it was a very bonding experience.
Oh, yeah, totally. Like it’s funny, if you’re a deadhead and you meet another deadhead, it’s like There’s just like, uh, almost, a hidden language that you speak.
Y’know, it’s crazy. And, y’know, the, the, the fans were such rabid fans. I mean, y’know, a lot of deadheads.. The only music they would listen to was the music of the Grateful Dead.
Wow, I could see why people would think that was a bit cultish.
Yeah, totally.
Well, do you think that, um, Tim will actually follow through with writing this book?
I don’t know, your guess is as good as mine. Y’know, he can be a flake sometimes.
Yeah, I know.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.