سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
مرور بخش شنیداری اینگلیش پاد
به معنی گوش بدید، و بعد کلمه (یا عبارت) مورد نظر از لغتنامه رو بگید.
برنامه ی غذایی برای کمک به کاهش وزن شما: diet (رژیم)
تغییر دادن (عوض شدن): transform
حذف کردن: cut out
رفتارهای معمول: عادات غذایی
ادامه دادن به انجام کاری: stick to
موندن در حالتی که در اون منتظری ببینی یه اتفاق می افته یا نه: wait and see [معادل فارسی: باید صبر کرد و دید چی میشه، تا ببینیم چی پیش میاد]
شکم پر از غذا، دیگه گرسنه نیستی: stuffed (سیر)
واحد انرژی غذا: calorie (کالری)
شخصی که گوشت نمیخوره: vegetarian (گیاهخوار)
غذایی که به سرعت آماده و سِرو میشه: برای مثال: مک دونالدز، کِی اِف سی، برگر کینگ: fast food [مترجم: مثالهای نام برده شده اسم رستورانهای زنجیره ای بسیار بزرگ و معروف هستن]
ورزش کردن در باشگاه: work out
تغییر دادن سبک زندگی: lifestyle change
بیاید سریع تر امتحانش کنیم!
حذف کردن: cut out
شخصی که گوشت نمیخوره: vegetarian (گیاهخوار)
تغییر دادن (عوض شدن): transform
رفتارهای معمول: عادات غذایی
غذایی که به سرعت آماده و سِرو میشه: برای مثال: مک دونالدز، کِی اِف سی، برگر کینگ: fast food
ادامه دادن به انجام کاری: stick to
برنامه ی غذایی برای کمک به کاهش وزن شما: diet (رژیم)
واحد انرژی غذا: calorie (کالری)
شکم پر از غذا، دیگه گرسنه نیستی: stuffed (سیر)
موندن در حالتی که در اون منتظری ببینی یه اتفاق می افته یا نه: wait and see
تغییر دادن سبک زندگی: lifestyle change
ورزش کردن در باشگاه: work out
حالا کلمه رو بگید و اون رو در یک جمله بشنوید.
رژیم
طول تعطیلات ده پوند وزن اضافه کردم، باید رژیم بگیرم.
رژیم تو خیلی لاغری، بهتره رژیم نگیری.
رژیم من نمیتونم غذاهای سرخ شده بخورم، تو رژیمم.
تغییر کردن (عوض شدن)
هنوز لوری رو یادت میاد از دوران دبیرستان؟
خیلی تغییر کرده یه آدم دیگه شده.
تغییر کردن (عوض شدن)
میخوام یه کار جدید، یه مدل موی جدید و یه دوست پسر جدید بگیرم.
میخوام زندگیمو تغییر بدم.
تغییر کردن (عوض شدن)
من دارم عادات غذاییم رو تغییر میدم تا بتونم وزن کم کنم.
حذف کردن
تو باید نمک رو از رژیم غذاییت حذف کنی.
دیگه نه چیپس، نه سیب زمینی سرخ کرده، نه پفیلا!
حذف کردن
دیگه وقتشه که روی کارم تمرکز کنم.
میخوام هر چیز دیگه ای رو از زندگیم حذف کنم.
حذف کردن
من کارم رو از دست داده ام، باید هر چی مخارج غیر ضروری هست رو حذف کنم.
ادامه دادن کاری
بهتره سر قولت واستی.
ادامه دادن کاری
او تنها کسی بود که با وجود هر اتفاقی که افتاد به برنامه چسبید.
ادامه دادن کاری
همه ی کارمندان باید مطابق با سیاستهای شرکت عمل کنند، هیچ استثنایی وجود نداره.
صبر کرد و دید
نتیجه ی امتحان/آزمایش دو هفته ی دیگه مشخص میشه، باید صبر کنیم ببینیم چی میشه.
صبر کرد و دید
صبر کرد و دید
نمیدونم قراره یه کار جدید گیرم بیاد یا نه، باید صبر کنم ببینم چی میشه.
سیر
دیگه نمیتونم چیزی بخورم، دارم میترکم!
سیر
بعد [شامِ] روز شکرگزاری داشتیم میترکیدیم!
سیر
من دارم میترکم، باید دراز بکشم.
متن انگلیسی درس
The EnglishPod Audio Review
Listen to the meaning then say the vocabulary word.
eating plan to help you lose weight: diet
change: transform
remove, eliminate: cut out
usual ways of behaving: eating habits
continue doing something: stick to
remain in a state in which you expect something to happen and see if it does: wait and see
filled with food, no longer hungry: stuffed
unit of energy in food: calorie
person who does not eat meat: vegetarian
food that is prepared and served quickly; for example: Mc Donald’s, KFC, Burger King, etc: fast food
exercise at a gym: work out
change the way you live: lifestyle change
Let’s try that faster!
remove, eliminate: cut out
person who does not eat meat: vegetarian
change: transform
usual ways of behaving: eating habits
food that is prepared and served quickly; for example: Mc Donald’s, KFC, Burger King, etc: fast food
continue doing something: stick to
eating plan to help you lose weight: diet
unit of energy in food: calorie
filled with food, no longer hungry: stuffed
remain in a state in which you expect something to happen and see if it does: wait and see
change the way you live: lifestyle change
exercise at a gym: work out
Now say the word and hear it in a sentence.
diet
I gained 10 pounds during the vacation, I need to go on a diet.
diet
You are so skinny, you’d better not go on a diet.
diet
I can’t eat any fried foods, I’m on a diet.
transform
Do you still remember Lory from high school?
She has totally transformed into a new person.
transform
I’m going to get a new job, a new haircut and a new boyfriend. I’m going to transform my life.
transform
I am transforming my eating habits now in order to lose weight.
cut out
You have to cut out the salt from your diet.
No more chips, no more French fries, no more popcorn!
cut out
It’s time for me to focus on my work.
I’m going to cut out everything else from my life.
cut out
I’ve lost my job, I must cut out all unnecessary spending.
stick to
You’d better stick to your promise.
stick to
He was the only one who stuck to the plan no matter what happened.
stick to
All employees have to stick to company policies, there is no exception.
wait and see
The test result will come out in two weeks, we’ll have to wait and see.
wait and see
wait and see
I don’t know if I’m going to get a new job, I’ll have to wait and see.
stuffed
I can’t eat anything else, I’m stuffed.
stuffed
We were so stuffed after thanksgiving.
stuffed
I’m so stuffed, I need to lie down.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.