موتورسیکلت نوشته ی وینسنت

دوره: قصه های شاگردان Emma / فصل: قسمت ۳ / درس 3

موتورسیکلت نوشته ی وینسنت

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی درس

“موتورسیکلت نوشته‌ی وینسنت”

من برای رفتن به مدرسه یه موتور می‌خواستم. پس پدر و مادرم یه موتور بزرگ برام خریدند. اون سفید و سیاه بود. اون (موتورسیکلت) خیلی باحاله و من یه دونه کلاه ایمنی (کلاه کاسکت) دارم. از زمانی که والدینم نگرانم شدن، تصمیم گرفتن یه کلاه ایمنی برام بخرن. موقعی که یه روزِ آفتابیه، من تا مدرسه موتور می‌رونم، اما موقعی که یه روزِ بارونیه، پدرم من رو با ماشین تا مدرسه می‌رسونه. [برای من] راحت نیست(بدون موتورسیکلت به مدرسه رفتن، برای من کار راحتی نیست). یک روزی، یه موتور خاص می‌سازم که خیلی ایمن باشه، و شما صدمه نمی‌بینی. چه روزِ آفتابی باشه یا روزِ بارونی. [موتور] خیلی راحتی خواهد بود. تاشو و جمع‌شو خواهد بود تا چیزا(کارا رو) رو آسون‌تر کنه. همچنین حافظ محیط زیست هم خواهد بود، و هوا خیلی آلوده نخواهد شد. خیلی باحاله، نه؟

متن انگلیسی درس

A Bike by Vincent

I wanted a bike to go to school. So my father and my mother bought a big bike for me. It was white and black. It is very cool and I have a hard hat. Since my parents worry about me, they decided to buy a hard hat for me. When it’s a sunny day, I ride the bike to school, but when it’s a rainy day, my father drives me to school. It isn’t convenient. Someday, I’ll make a special bike that is very safe, and you don’t get hurt. Whether it’s a sunny day or rainy day. it will be very convenient. It will be telescopic to make things easier. It will also protect the environment, and the air won’t get too dirty. It’s very cool, isn’t it?

مشارکت کنندگان در این صفحه

مترجمین این صفحه به ترتیب درصد مشارکت:

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.