سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح خیلی سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
واژگان
بخش ۲۶
لیست کلمات
لغو کردن
فعل. لغو چیزی بهمعنای پایان دادن به آن است، مانند یک سیستم یا قانون.
رئیسجمهور لینکلن بردهداری در ایالات متحده را لغو کرد.
اصلاح کردن
فعل. اصلاح چیزی بهمعنای تغییر آن برای بهبود یا دقیق کردن آن است.
کشورها توافق کردند که معاهده باید اصلاح شود.
آرزو کردن
فعل. to aspire بهمعنای داشتن خواستهی شدید برای دستیابی یا انجام کاری است.
جورج از کودکی آرزو داشت که پزشک شود.
سانسور کردن
فعل. سانسور اطلاعات بهمعنای حذف آنها است، در صورت خطرناک، بیادبانه یا سرکشانه بودن.
برای محافظت از افراد بیگناه، محل بمب سانسور شد.
منشور
اسم. منشور سندی است که حقوق یک سازمان یا گروه را توصیف میکند.
منشور شرکت توضیح داد که همهی کارمندان باید مالیات بپردازند.
قانون اساسی
اسم. قانون اساسی سند قوانین یک دولت است.
در قانون اساسی این کشور آمدهاست که نخست وزیر فقط میتواند سه دوره خدمت کند.
چندملیتی
صفت. وقتی یک مکان cosmopolitan باشد، پر از افراد از مکانهای مختلف است.
دهها نوع رستوران مختلف در یک شهر چندملیتی وجود دارد.
انتشار کردن
فعل. انتشار اطلاعات یا دانش بهمعنای توزیع آنها است.
این سازمان اطلاعاتِ مربوط به خطرات سیگار را منتشر میکند.
چاپلوسی کردن
فعل. to flatter people بهمعنای ستایش افراد در جهت جلب رضایت آنها است.
او فقط داشت چاپلوسی میکرد وقتی که گفت لباس جدید من بسیار زیبا به نظر میرسد.
بدنام
صفت. وقتی کسی بدنام باشد، به یک چیز بد شناخته میشود.
این کانال خبری برای ارائهی اطلاعات جانبدارانه بدنام است.
لنگ
صفت. اگر کسی لنگ باشد، بهدلیل آسیبدیدگی در پا نمیتواند بهدرستی راه برود.
این حادثهی وحشتناک باعث کشته شدن بسیاری از افراد و لنگیدن افراد دیگر شد.
لنگیدن
فعل. لنگیدن بهمعنای بهسختی راه رفتن است، زیرا پای فرد آسیب دیدهاست.
بازیکن بعد از مصدومیت لنگزنان از زمین بیرون رفت.
فوران احساسات
اسم. outburst بیان ناگهانی و قوی یک احساس است.
وقتی کمدین روی صحنه رفت انفجاری از تشویقها به پا شد.
آسیبشناختی / بیمارگونه
صفت. وقتی رفتاری آسیبشناختی باشد، بسیار شدید، غیرقابلقبول و بعضاً علامت بیماری است.
دروغگوی بیمارگونه حتی نمیتوانست حقیقت را دربارهی مسائل غیرمهم بگوید.
خارقالعاده
صفت. وقتی چیزی خارقالعاده باشد، بهصورت غیرعادی عالی است.
توانایی کودک در نواختن پیانو چیزی کمتر از خارقالعاده نیست.
نظرسنجی
اسم. poll یک نظرسنجی است که در آن افراد دربارهی موارد مهم نظر میدهند.
این نظرسنجی نشان داد که بسیاری از مردم از طرح جلوگیری از خشونت باند حمایت میکنند.
پشیمانی
اسم. remorse یک احساس شدید از غم و اندوه و پشیمانی است.
وقتی فهمیدم چه کاری انجام دادهام، از اعمالم پشیمان شدم.
رازداری / پنهانکاری
اسم. secrecy رفتار مخفی نگه داشتن امور است.
پنهانکاری سازمان بزرگ، دولت را عصبی میکرد.
برخورد کردن با
فعل. to tackle sth بهمعنای مقابله با چیزی بهروشی مصمم و کارآمد است.
چنین معضلات اجتماعیای باید فوراً برطرف شوند.
خلسه
اسم. خلسه حالتی است که به نظر میرسد افراد در خواب هستند و هیچ کنترلی بر خود ندارند.
چشمان قدرتمند زن اغلب مردان را در یک خلسه قرار میداد.
متن انگلیسی درس
Vocabulary
Unit 26
Word list
abolish
v. To abolish something means to put an end to it, such as a system or law.
President Lincoln abolished slavery in the US.
amend
v. To amend something means to change it to improve or make it accurate.
The countries were in agreement that the treaty needed to be amended.
aspire
v. To aspire means to have a strong desire to achieve or do something.
George aspired to be a doctor from a young age.
censor
v. To censor information means to remove it, if it is dangerous, rude, or rebellious.
To protect innocent people, the location of the bomb was censored.
charter
n. A charter is a document that describes the rights of an organization or group.
The company charter explained that all employees had to pay a tax.
constitution
n. A constitution is a document of principles for a government.
The country’s constitution said a prime minister could only serve three terms.
cosmopolitan
adj. When a place is cosmopolitan, it is full of people from many different places.
There are dozens of different types of restaurants in a cosmopolitan city.
disseminate
v. To disseminate information or knowledge means to distribute it.
The organization disseminates information about the dangers of smoking.
flatter
v. To flatter people means to praise them in an effort to please them.
He was just flattering me when he said that my new dress looked gorgeous.
infamous
adj. When someone is infamous, they are well known for something bad.
That news channel is infamous for presenting biased information.
lame
adj. If one is lame, they cannot walk properly due to an injury to the leg or foot.
The terrible accident left many people dead and several others lame.
limp
v. To limp means to walk with difficulty because someone’s leg or foot is hurt.
After the injury, the player limped off of the field.
outburst
n. An outburst is a sudden, strong expression of an emotion.
There was an outburst of cheers when the comedian took the stage.
pathological
adj. When a behavior is pathological, it is extreme, unacceptable, and sometimes a symptom of disease.
The pathological liar could not even tell the truth about unimportant matters.
phenomenal
adj. When something is phenomenal, it is unusually great.
The child’s ability to play the piano is nothing short of phenomenal.
poll
n. A poll is a survey in which people give their opinions about important things.
The poll showed that many people support the plan to stop gang violence.
remorse
n. Remorse is a strong feeling of sadness and regret.
When I realized what I had done, I felt remorse for my actions.
secrecy
n. Secrecy is the behavior of keeping things secret.
The secrecy of the big organization made the government nervous.
tackle
v. To tackle something means to deal with it in a determined and efficient way.
Such social problems need to be tackled right away.
trance
n. A trance is a state where people seem asleep and have no control of themselves.
The woman’s powerful eyes often put men in a trance.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.