سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح خیلی سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
واژگان
بخش ۲۴
لیست کلمات
سرعت دادن
فعل. سرعت دادن بهمعنای افزایش سرعت است.
وقتی روی پدال گاز پا گذاشت، موتور سیکلت سرعت گرفت.
از نو
قید. اگر کاری را از نو انجام دهید، آن را دوباره انجام میدهید، احتمالاً به روشی دیگر.
اگرچه در تست رانندگی قبول نشده بود، تصمیم گرفت آن را دوباره امتحان کند.
نقص
اسم. نقص بخشی از چیزی است که اشتباه است یا از دست رفتهاست.
همهی این بطریها دارای نقص هستند و باید به انبار برگردانده شوند.
دلگیرکننده
صفت. اگر چیزی dreary باشد، کسلکننده، تاریک و بیروح است.
بعد از آتشسوزی، این قسمت از جنگل بسیار دلگیرکننده است.
دوبل کردن / تکثیر کردن
فعل. دوبل کردن چیزی به معنای کپی کردن آن است.
او حرکات دوستش را تکرار میکرد، درست مثل اینکه جلوی آینه بود.
الکترومغناطیسی
صفت. اگر چیزی الکترومغناطیسی باشد، مربوط به برق و میدانهای مغناطیسی است.
رنگهای مختلف نور از سطوح مختلف انرژی الکترومغناطیسی حاصل میشود.
الکترون
اسم. الکترون ذرهای در همهی اتمها است که دارای بار الکتریکی منفی است.
تعداد الکترونهای یک اتم بار آن را تعیین میکند.
سر خوردن
فعل. to glide یعنی پرواز با بالهای کشیده با کمترین تلاش یا هیچ تلاشی.
هنگامی که باد میوزد، پرندگان میتوانند به آسانی و بدون بال زدن در آسمان پرواز کنند.
مبتکر
صفت. اگر کسی مبتکر باشد، بسیار باهوش است.
چارلز تنها فردی بود که برای تعمیر موتور هواپیما بسیار مبتکر بود.
نوآوری
اسم. نوآوری محصول یا ایدهای است که جدید یا بسیار بدیع باشد.
خانم جانسون یک نوآوری عالی در برنامهی تجاری شرکت ایجاد کرد.
خلاق / خلاقانه
صفت. اگر چیزی یا کسی خلاقانه باشد، میتواند با روشهای خلاقانه فکر کند.
از آنجا که پیتر بسیار خلاق بود، بهعنوان سرپرست تیم علمی انتخاب شد.
راهاندازی کردن
فعل. راهاندازی چیزی بهمعنای حرکت دادن آن است.
قایق از اسکله راهاندازی و در پایین رودخانه شناور شد.
هواشناختی
صفت. اگر چیزی هواشناختی باشد، مربوط به علم آبوهوا است.
رعد و برق به قدری بزرگ بود که به یک واقعهی بزرگ هواشناسی تبدیل شد.
هواشناسی
اسم. هواشناسی علمی است که هوا را مورد مطالعه قرار میدهد.
برای اینکه آبوهوا را بهتر درک کنید، باید هواشناسی را مطالعه کنید.
نفوذ کردن
فعل. نفوذ در چیزی بهمعنای ورود به آن است.
چاقو بهراحتی به سطح پرتقال نفوذ کرد.
مصر / پایدار
صفت. یک فرد مصر تسلیم نمیشود و به کارش ادامه میدهد.
آنها برای وادار کردن او به غذا خوردن مصرانه تلاش کردند.
رانش
اسم. رانش نیرویی است که چیزی را به جلو میبرد.
رانش موشک را به آسمان بلند کرد.
شبیهسازی کردن
فعل. شبیهسازی چیزی بهمعنای کپی کردن اقدامات یا ویژگیهای آن است.
معلم زبان فرانسه میتواند لهجهی یک شهروند فرانسوی را شبیهسازی کند.
ترغیب کردن
فعل. to spur someone بهمعنای ترغیب او به عمل است.
صحبتهای مربی تیم او را به انجام بهترین بازی زندگیاش تحریک کرد.
تحریک کردن
v. تحریک چیزی بهمعنای ایجاد یا افزایش فعالیت در آن است.
پزشکان گاهیاوقات از شوک الکتریکی برای تحریک ضربان قلب بیمار استفاده میکنند.
متن انگلیسی درس
Vocabulary
Unit 24
Word list
accelerate
v. To accelerate means to increase in speed.
When he stepped on the gas pedal, the motorcycle accelerated.
anew
adv. If you do something anew, you do it again, possibly in a different way.
Although he had failed his driving test, he decided to try it anew.
defect
n. A defect is a part of something that is wrong or missing.
All these bottles have a defect and must be sent back to the warehouse.
dreary
adj. If something is dreary, then it is dull, dark, and lifeless.
After the fire, this section of forest is rather dreary.
duplicate
v. To duplicate something means to copy it.
She duplicated her friend’s movements like she was in front of a mirror.
electromagnetic
adj. If something is electromagnetic, it is related to electricity and magnetic fields.
Different colors of light come from different levels of electromagnetic energy.
electron
n. An electron is a particle in all atoms that has a negative electric charge.
The number of electrons in an atom determines its charge.
glide
v. To glide means to fly on extended wings with little or no effort.
When the wind is blowing, birds can glide easily through the sky.
ingenious
adj. If someone is ingenious, then they are very smart.
Charles was the only person ingenious enough to repair the plane’s engines.
innovation
n. An innovation is a product, or an idea, that is new or very original.
Mrs. Johnson made a great innovation to the company’s business plan.
innovative
adj. If something or someone is innovative, they can think in creative ways.
Since Peter was so innovative, he was chosen to lead the science team.
launch
v. To launch something means to make it go into motion.
The boat launched from the dock and floated down the river.
meteorological
adj. If something is meteorological, it is concerned with the science of weather.
The thunderstorm was so large that it became a great meteorological event.
meteorology
n. Meteorology is the science that studies the weather.
In order to understand the weather better, you should study meteorology.
penetrate
v. To penetrate something means to enter into it.
The knife easily penetrated the surface of the orange.
persistent
adj. A persistent person does not give up and keeps on working.
They made persistent attempts to get him to eat.
propulsion
n. Propulsion is the force that moves something forward.
The propulsion lifted the rocket into the sky.
simulate
v. To simulate something means to copy its actions or characteristics.
The French language teacher could simulate the accent of a French citizen.
spur
v. To spur someone means to urge them into action.
The coach’s speech spurred her team into playing the best game of their lives.
stimulate
v. To stimulate something means to cause or to increase activity in it.
Doctors sometimes use electric shock to stimulate a patient’s heartbeat.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.