سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
واژگان
بخش ۱۵
لیست کلمات
آکواریوم
اسم. آکواریوم محلی است که ماهیها و حیوانات زیر آب در آن نگهداری میشوند.
ما به آکواریوم سفر کردیم و یک کوسهی ترسناک دیدیم.
مندرآوردی
صفت. اگر چیزی arbitrary باشد، براساس هیچ طرح یا سیستمی نیست، بنابراین تصادفی به نظر میرسد.
کلاس قوانین مندرآوردی زیادی داشت که من را گیج میکرد.
خودزندگینامه
اسم. خودزندگینامه داستانی واقعی از زندگی یک شخص است که خود شخص آن را نوشتهاست.
من خودزندگینامهای دربارهی هنرمند موردعلاقهام خواندم.
عرف
اسم. عرف رفتاری است که امری عادی یا مودبانه تلقی میشود.
در ایالات متحده، عرف محبوب این است که هنگام ملاقات با کسی دست بدهید.
بخشنده
صفت. اگر کسی بخشنده باشد، مهربان است و به کسانی که به کمک نیاز دارند، کمک میکند.
متصدی آنقدر بخشنده بود که به من کمک کرد شماره را پیدا کنم.
بهتر کردن
فعل. to improve sth بهمعنای بهتر کردن چیزی است.
او سخت تلاش کرد تا نمرات آزمونش را از سال قبل بهتر کند.
عایقبندی کردن
فعل. عایقکاری چیزی بهمعنای محافظت از آن در برابر گرما، سرما یا سروصدا است.
مردم با عایقبندی خانههایشان میتوانند در مصرف انرژی صرفهجویی کنند.
شیفته کردن
فعل. شیفته کردن یعنی ایجاد علاقه به چیزی یا کسی.
گذشتهی مرموز او دوست جدیدش را شیفتهی خود کرد.
عمر دراز
اسم. longevity توانایی زندگی طولانیمدت است.
لاکپشتهای دریایی طول عمر بسیار زیادی دارند.
گم کردن / جای اشتباه گذاشتن
فعل. to misplace sth بهمعنای گم کردن چیزی است.
کیف پولم را گم کردم و تا یک هفته بعد آن را پیدا نکردم.
بازیگوش
صفت. وقتی بچهها شیطنت میکنند، رفتار بدی دارند یا آنچه را به آنها گفته میشود انجام نمیدهند.
پسر مجبور شد به اتاقش برود، چون بازیگوش بود.
هنجار
اسم. هنجار شیوهای از رفتار است که در یک جامعهی خاص طبیعی تلقی میشود.
پوشیدن کت سنگین در تمام تابستان هنجار نیست.
اورانگوتان
اسم. اورانگوتان میمونی بزرگ با موهای قرمز و قهوهای و بازوهای بلند است.
اورانگوتانها از بازوهای بلندشان برای آویزان شدن از درخت استفاده میکنند.
زیاد بار کردن
فعل. to overload sth یعنی قرار دادن چیزهایی در چیزی بیشتر از آن میزان که بتواند نگه دارد.
اگر کامیون را بیش از حد بار کنید، ممکن است خراب شود.
نیکوکاری
اسم. نیکوکاری عمل کمک کردن به دیگران است بدون اینکه در عوض چیزی بخواهید.
صاحب کسبوکار ثروتمند به کارهای نیکوکارانهاش مشهور است.
پرسوجو کردن
فعل. to probe into sth یعنی پرسیدن سوال برای کشف حقایق دربارهی چیزی.
بانک دربارهی تاریخ مالی او پرسوجو کرد تا ببیند آیا او صلاحیت دریافت وام را دارد یا خیر.
گیرنده
اسم. گیرندهی چیزی شخصی است که آن را دریافت میکند.
امروز دریافتکنندهی چهار تماس تلفنی بودم.
خزنده
اسم. خزنده حیوان خونسردی است که تخمگذاری میکند و پوستی پوشیده از فلس دارد.
مارمولکها خزندههای موردعلاقهی من هستند.
پیشرفت کردن
فعل. to thrive بهمعنای خوب، موفق و سالم یا قوی بودن است.
او شاید پیرمرد باشد، اما همچنان به پیشرفت کردن ادامه میدهد.
نهایی
صفت. وقتی چیزی نهایی باشد، نتیجهی نهایی یا هدف مجموعهای طولانی از وقایع است.
با تلاش زیاد در مدرسه، به هدف نهاییام، یعنی دکتر شدن، خواهم رسید.
متن انگلیسی درس
Vocabulary
Unit 15
Word list
aquarium
n. An aquarium is a place where fish and underwater animals are kept.
We took a trip to the aquarium and saw a scary shark.
arbitrary
adj. If something is arbitrary, it is not based on any plan or system, so it seems random.
The classroom had many arbitrary rules that confused me.
autobiography
n. An autobiography is a true story of a person’s life written by that person.
I read an autobiography about my favorite entertainer.
convention
n. A convention is behavior that is considered to be common or polite.
In the US, a popular convention is to shake hands when you meet someone.
gracious
adj. If someone is gracious, then they are kind and helpful to those who need it.
The operator was gracious enough to help me find the number.
improve
v. To improve something means to make it better.
He studied hard to improve his test scores from the previous year.
insulate
v. To insulate something means to protect it from heat, cold, or noise.
People can conserve energy by insulating their houses.
intrigue
v. To intrigue means to cause an interest in something or someone.
Her mysterious past intrigued her new friend.
longevity
n. Longevity is the ability to live for a long time.
Sea turtles have an amazing longevity.
misplace
v. To misplace something means to lose it.
I misplaced my wallet, and I didn’t find it until a week later.
naughty
adj. When children are naughty, they behave badly or do not do what they are told.
The boy had to go to his room because he was being naughty.
norm
n. A norm is a way of behaving that is considered normal in a particular society.
Wearing a heavy coat all summer is not considered a norm.
orangutan
n. An orangutan is a large ape with red and brown hair and long arms.
orangutans use their long arms to swing from trees.
overload
v. To overload something means to put more things into it than it is meant to hold.
If you overload the truck, it might crash.
philanthropy
n. Philanthropy is the act of helping others without wanting anything in return.
The wealthy business owner is well known for his acts of philanthropy.
probe
v. To probe into something means to ask questions to discover facts about it.
The bank probed into his financial history to see if he qualified for a loan.
recipient
n. A recipient of something is the person who receives it.
I was the recipient of four phone calls today.
reptile
n. A reptile is a cold blooded animal that lays eggs and has skin covered with scales.
Lizards are my favorite type of reptile.
thrive
v. To thrive means to do well and be successful, healthy or strong.
He maybe an old man, but he continues to thrive.
ultimate
adj. When something is ultimate, it is the final result or aim of a long series of events.
By trying hard in school, I will reach my ultimate goal of becoming a doctor
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.