سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
واژگان
بخش ۱۷
لیست کلمات
بیماری
صفت. اگر چیزی ailing باشد، بیمارگونه است یا شرایطش خوب نیست.
بیماری آنتونیو باعث درد سرش شد.
شبیه
صفت. اگر دو نفر یا چیز شبیه هم باشند، مشابه یکدیگر هستند.
برادرها آنقدر به یکدیگر شبیه بودند که تشخیص یکی از دیگری غیرممکن بود.
ترساندن
فعل. to appall یعنی بیزار کردن کسی.
مینروا وقتی ایمیل دشمنش را خواند، ترسید.
حمام کردن
فعل. حمام کردن بهمعنای شستن خود با آب است.
پری دریایی خودش را در اقیانوس شست.
محدوده
اسم. bounds منطقهای است که در آن بازیها قانونی هستند.
اگر توپ شما خارج از خطوط قرار بگیرد، خارج از محدوده است.
نقد کردن
فعل. انتقاد کردن بهمعنای ابراز عقیده دربارهی قسمتهای خوب و بد چیزی است.
کار من انتقاد از غذاهای رستورانهای مختلف است.
جمعیتشناسی
اسم. جمعیتشناسی مطالعهی مردم و جمعیت است.
اگر دربارهی جمعیتشناسی مطالعه کنید، در برخی مناطق جهان رشد عظیم جمعیت را مشاهده خواهید کرد.
تشخیص
اسم. diagnosis تصمیم پزشک دربارهی علت بیماری است.
تشخیص دامپزشک این بود که پای سگ ما شکسته بود.
افت / کاستی
اسم. dip افت یا بدتر شدن شرایط است.
اقتصاد در دههی ۱۹۳۰ دچار فروپاشی شد و باعث شد بسیاری از کارگران شغل خود را از دست بدهند.
پریشانی
اسم. پریشانی احساس غم و اضطراب است.
وقتی خانهی ما در آخرین توفان خراب شد، بسیار مضطرب شدیم.
تب
اسم. تب زمانی است که دمای بدن بالاتر از حد طبیعی باشد.
او مجبور بود به مدرسه نرود چون تب داشت.
ناخوشایند
صفت. چیزی که grim باشد، نگرانکننده، جدی و ترسناک است.
این پسربچه فهمید که بهطور تصادفی تکالیفش را حذف کردهاست.
روده
اسم. gut کسی رودهی او است، جایی که روی غذا پس از ترک معده فرایندهایی انجام میشود.
هزاران باکتری در رودهی شما زندگی میکنند و به شما در هضم غذا کمک میکنند.
کلاه ایمنی
اسم. کلاه ایمنی نوعی کلاه سخت است که از سر شما محافظت میکند.
هنگام کاوش در غارهای زیرزمینی، استفاده از کلاه ایمنی بسیار مهم است.
گیاه دارویی
اسم. herb گیاهی است که برای پختوپز یا دارو از آن استفاده میشود.
نمیتوانستم تصمیم بگیرم کدام گیاه را میخواهم در بازار بخرم.
ستیزهجو / مبارز
صفت. اگر کسی militant باشد، عصبانی و پرخاشگر است و مایل است بهراحتی جنگ کند.
زن سخنرانی عصبانی و مبارزانهای را در صحن قانونگذاری ایراد کرد.
معجزه
اسم. معجزه نعمتی غیرمنتظره است که تقریباً غیرممکن به نظر میرسد، مانند هدیهای از بهشت.
وقتی روزالیتا در قرعهکشی بیش از ۶۰ میلیون دلار برنده شد، معجزهای اتفاق افتاده بود.
سوگواری کردن
فعل. عزاداری بهمعنای نشان دادن یا احساس غم و اندوه شدید هنگام از دست دادن شخصی است.
همهی خانواده با هم برای مرگ پدربزرگشان سوگوار شدند.
مزخرف
اسم. nonsense کلمات یا ایدههایی چرند یا احمقانه هستند.
کودک با تلفن دریوری میگفت.
پزشک
اسم. physician پزشک است.
پزشک مردی با رفتار دوستانه بود که تمام تلاشش را برای همهی بیمارانش انجام میداد.
متن انگلیسی درس
Vocabulary
Unit 17
Word list
ailing
adj. If something is ailing, it is sickly or not doing well.
Antonio’s ailing health caused his head to hurt.
alike
adj. If two people or things are alike, they are similar to each other.
The brothers looked so much alike that it was impossible to tell one from the other.
appall
v. To appall means to disgust someone.
Minerva was appalled when she read the email from her enemy.
bathe
v. To bathe means to wash oneself with water.
The mermaid bathed herself in the ocean.
bounds
n. Bounds is the area in a game in which plays are legal.
If your ball lands outside the lines, it’s out of bounds.
critique
v. To critique means express an opinion about the good and the bad parts of something.
My job is to critique the food at various restaurants.
demography
n. Demography is the study of people and populations.
If you study demography, you’ll see huge population growth in some areas of the world.
diagnosis
n. A diagnosis is a doctor’s decision about the cause of an illness.
The vet’s diagnosis was that our dog had a broken leg.
dip
n. A dip is a decline or a worsening in condition.
The economy experienced a dip in the 1930s, leading many workers to lose their jobs.
distress
n. Distress is a feeling of sadness and anxiousness.
We were in great distress when our home was destroyed during the last hurricane.
fever
n. A fever is when a body’s temperature is higher than normal.
He had to miss school because he was sick with a fever.
grim
adj. Something that is grim is worrying, serious, and scary.
The boy made the grim discovery that he had accidentally deleted his homework.
gut
n. Someone’s gut is their intestines, where food is processed after leaving the stomach.
Thousands of bacteria live in your gut and help you digest food.
helmet
n. A helmet is a type of hard hat that protects your head.
When exploring underground caves, it is important to always wear a helmet.
herb
n. An herb is a plant used for cooking or medicine.
I couldn’t decide which herb I wanted to buy at the market.
militant
adj. If someone is militant, they are angry and aggressive, and willing to fight easily.
The woman delivered an angry, militant speech on the floor of the legislature.
miracle
n. A miracle is an unexpected blessing which seems almost impossible, like a gift from heaven.
A miracle happened when Rosalita won over 60 million dollars in the lottery.
mourn
v. To mourn means to show or feel great sadness when you lose someone.
The entire family mourned their grandfather’s death together.
nonsense
n. Nonsense are words or ideas that are silly or foolish.
The baby was talking nonsense into the phone.
physician
n. A physician is a doctor.
The physician was a friendly man who did his best with all of his patients.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.