واژگان

فصل: کتاب چهارم / درس: ایمپرسیونیسم / درس 2

واژگان

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی درس

واژگان

بخش ۵

لیست کلمات

آکادمیک

صفت. وقتی چیزی آکادمیک باشد، مربوط به مدارس و آموزش است.

الکس به‌خاطر پیشرفت تحصیلی‌اش جایزه دریافت کرد.

پذیرش

اسم. پذیرش به زمانی گفته می‌شود که مردم بر سر درستی و راستی یک ایده، حالت و یا توضیح موافقت کنند.

آقای سانگ پذیرشش در جشن سیاسی را جشن گرفت.

صف، گروه

اسم. array گروه بزرگ یا تعداد زیادی از چیزی است.

ماشین‌های اسباب‌بازی در رنگ‌های متنوعی موجود هستند.

محو کردن

فعل. محو کردن به معنی ناواضح کردن و سخت دیده شدن یا به خاطر آوردن چیزی است.

عکاس می‌تواند نور روشن را در پس‌زمینه محو کند.

کافه

اسم. کافه رستوران کوچکی است که شما می‌توانید از آنجا نوشیدنی و یا وعده‌های ساده را تهیه کنید.

مانیکا در یک کافه به‌صورت نیمه وقت کار می‌کند.

بوم نقاشی

اسم. canvas تکه پارچه‌ای است که هنرمندان روی آن نقاشی می‌کشند.

هنرمند رنگ‌های روشن را روی بوم نقاشی کشید.

سینما

اسم. سینما ساختمانی است که در آن فیلم‌ها به نمایش در می‌آیند.

خواهرم از فیلم دیدن در سینما لذت می‌برد.

طبقه

اسم. طبقه روشی است که افراد جامعه به گروه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی تقسیم می‌شوند.

این خانواده، که از طبقه‌ی بالای اجتماع هستند، با جت شخصی سفر می‌کنند.

متمایز

صفت. وقتی چیزی متمایز باشد، کیفیت، شخصیت، یا ظاهر ویژه‌ای دارد که شناخت آن راحت و متفاوت است.

زیتون طعم متمایزی دارد.

کلیدی

صفت. وقتی چیزی کلیدی باشد، خیلی مهم است.

مارکو یک بازیکن کلیدی در تیم ملی کشور است.

جنبش

اسم. جنبش یک سری فعالیت‌های سازمان‌یافته است که در آن افراد برای انجام یا دستیابی به کاری با هم همکاری می‌کنند.

بوکر تی. واشینگتون یکی از اعضای جنبش حقوق مدنی بود.

تمرین

اسم. تمرین چیزی است که اغلب و یا پیاپی انجام می‌شود.

ساموئل خواندن روزنامه را هر روز صبح به تمرین تبدیل کرده است.

واقع‌بین

صفت. وقتی چیزی واقع‌بینانه باشد، همان طور که در زندگی واقعی است نشان داده می‌شود.

دوروتی در حال نقاشی تصاویر واقع‌گرایانه از ماهی است.

بازتاب

اسم. بازتاب تصویری است که در آینه یا سطح براق دیگری دیده می‌شود.

مرد به بازتاب خودش در آینه خیره شده بود.

قانون

اسم. قانون دستورالعملی رسمی است که می‌گوید چگونه کارها باید انجام شود یا چه مواردی مجاز است.

در برخی کشورها پوشیدن کلاه ایمنی هنگام دوچرخه‌سواری قانون است.

ضربه

اسم. ضربه یک حرکت قلم یا قلم‌مو هنگام نوشتن یا نقاشی است.

هنرمند نقاشی‌اش را با یک ضربه از رنگ زرد آغاز کرد.

نور خورشید

اسم. نور خورشید به نور طبیعی‌ای که از سمت خورشید می‌آید، گفته می‌شود.

نور خورشید از میان درختان می‌تابد.

سنتی

اسم. وقتی چیزی سنتی باشد، براساس ایده‌های قدیمی شکل می‌گیرد.

من مبلمان سنتی را ترجیح می‌دهم.

برخلاف

حرف اضافه. unlike جایی استفاده می‌شود که کاملاً متفاوت از شخص یا چیز خاصی باشد.

جیم برخلاف برادر بزرگ‌ترش کوتاه است.

عرض

اسم. عرض فاصله از یک طرف چیزی تا طرف دیگر است.

مرد عرض جعبه را اندازه می‌گیرد.

متن انگلیسی درس

Vocabulary

Unit 5

Word list

academic

adj. When something is academic, it relates to schools and education.

Alex received an award for his academic achievements.

acceptance

n. Acceptance is when people agree that an idea, statement, explanation, etc, is right or true.

Mr. Song celebrated his acceptance into the political party.

array

n. An array is a large group or number of things.

The toy cars are available in an array of colors.

blur

v. To blur is to make something unclear or difficult to see or remember.

The photographer can blur the bright lights into the background.

café

n. A café is a small restaurant where you can buy drinks and simple meals.

Monica works part-time at a café.

canvas

n. A canvas is a thick piece of cloth that artists use to paint on.

The artist paints bright colors on a canvas.

cinema

n. A cinema is a building in which films are shown.

My sister enjoys watching movies at the cinema.

class

n. Class is the way people in society are divided into different social and economic groups.

This upper-class family travels on a private jet.

distinctive

adj. When something is distinctive, it has a special quality, character, or appearance that is different and easy to recognize.

Olives have a distinctive flavor.

key

adj. When something is key, it is extremely important.

Marco is a key player on the country’s national team.

movement

n. A movement is a series of organized activities in which people work together to do or achieve something.

Booker T. Washington was a member of the civil rights movement.

practice

n. A practice is something that is done often or regularly.

Samuel has made it a practice to read the newspaper every morning.

realistic

adj. When something is realistic, it is shown as it is in real life.

Dorothy is painting realistic images of fish.

reflection

n. A reflection is an image that is seen in a mirror or other shiny surface.

The man stared at his reflection in the mirror.

rule

n. A rule is an official instruction that says how things must be done or what is allowed.

Wearing a helmet while riding a bicycle is a rule in some cities.

stroke

n. A stroke is a single movement of a pen or brush when you are writing or painting.

The artist began with a yellow stroke on his painting.

sunlight

n. Sunlight is the natural light that comes from the sun.

The sunlight shines through the trees.

traditional

adj. When something is traditional, it is based on old-fashioned ideas.

I prefer traditional furniture.

unlike

prep. Unlike is used in place of completely different from a particular person or thing.

Unlike his older brother, Jim is short.

width

n. Width is the distance from one side of something to the other side.

The man is measuring the width of the box.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.