سرفصل های مهم
پیزارو و طلای اینکا
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
پیزارو و طلاهای اینکا
براساس شایعهها، طلاهای باارزش و پنهان زیادی در جنگلهای پرو پنهان شدهاست. این طلاها وقتی به آنجا رسید که اسپانیاییها بخشهایی از آمریکای جنوبی را فتح کردند.
فرانسیسکو پیزارو، اشرافزادهی اسپانیایی، در دههی ۱۵۰۰ به پرو رسید. او گروهی از مردم به نام اینکاها را پیدا کرد. اینکاها معتقد بودند که رهبرانشان آتاهوالپا هم شاه است و هم خدا. ولی پیزارو با آن ها موافق نبود.
او به آتاهوالپا گفت: «اینکه کسی فکر کند خداست، گناه است.»
آتاهوالپا فکر کرد پیزارو دارد به میراث او توهین میکند. فکر کرد مردان بور اسپانیایی در برابر اینکاها تبعیض قائل میشوند. ولی آتاهوالپا مرد مهربانی بود و نمیخواست با اسپانیاییها بجنگد. او گفت: «اگر من به تو اتاقی پر از طلا بدهم، کشورم را در صلح رها میکنی؟»
پیزارو مشکوک شد. او فکر کرد آتاهوالپا دارد اغراق میکند. ولی چند روز بعد پیزارو با سفیرانش به قصر اینکا بازگشت. او اتاقی را دید که با پشتههای طلا پر شده بود.
آنجا گردنبند، فنجان، بشقاب و گلدانهای طلایی بود. منظرهی شگفتآوری بود. او تأیید کرد که آتاهوالپا راستش را گفته بود. ولی بعد از دیدن طلاها، تمام طلای پرو را میخواست. بنابراین آن کشور را ترک نکرد.
سربازان اسپانیایی در پرو ماندند و تمام طلایی که میتوانستند پیدا کنند را برداشتند. ولی مردم قوم اینکا، اسپانیاییها را فریب دادند. آنها طلا را با قلع ترکیب کردند تا کیفیت آن پایین باشد. آنها این طلا را به اسپانیاییها دادند.
ضمناً آنها طلاهای باکیفیت را پنهان کردند. طلاها را داخل گونی گذاشتند و آن را به اعماق جنگل کشیدند. فاتحان اسپانیایی هرگز طلاها را پیدا نکردند. مردم فکر میکنند آن طلاها هنوز آنجا باشند.
متن انگلیسی درس
Pizarro and the Inca Gold
According to rumors, there’s lots of precious gold hidden in the jungles of Peru. It got there when the Spanish conquered parts of South America.
A Spanish noble, Francisco Pizarro, arrived in Peru in the 1500s. He found a group of people called the Incas. The Incas believed that their leader, Atahualpa, was both a king and a god. But Pizarro didn’t agree.
“It is a sin for a man to think he is God,” he said to Atahualpa.
Atahualpa thought Pizarro was insulting his heritage. He thought the blonde Spanish men held prejudices against the Incas. But Atahualpa was a kind man and didn’t want to fight the Spaniards. He said, “If I give you a room full of gold, will you leave my country in peace?”
Pizarro was suspicious. He thought Atahualpa was exaggerating. But a few days later, Pizarro returned to the Inca palace with his ambassadors. He saw a room filled with stacks of gold.
There were golden necklaces, cups, plates and vases. It was a great spectacle. He acknowledged that Atahualpa had told the truth. But after seeing the gold, he wanted all of Peru’s gold. So he didn’t leave the country.
The Spanish soldiers stayed in Peru and grabbed all the gold they could find. But the Inca people tricked the Spaniards. They mixed the gold with tin so that it was poor quality. They gave this gold to the Spaniards.
Meanwhile, they hid the good gold. They put it into sacks and dragged it deep into the jungle. The Spanish conquerors never found the gold. People think it is still there today.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.