سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
مرور بخش شنیداری انگلیش پاد
به معنی گوش کنید و سپس کلمه (یا عبارت) مورد نظر از لغت نامه رو بگید.
قضیه چیه: what’s up (چه خبر)
برنامه ریزی چیزی برای زمانی دیگر: reschedule
مشکل یا دردسر ایجاد کردن: inconvenience
اتفاق افتادن بطور غیر منتظره: come up
موفق شدن [مترجم: به موقع کاری رو انجام بدی یا خودت رو به محلی برسونی، توضیح کامل در درس داده شده]
تصمیم به انجام کاری در یک زمان دیگر (به تاخیر انداختن): postpone
غیر شگفت آورانه: no wonder (تعجبی نداره)
دو یا چند قرار ملاقات که در یک زمان برنامه ریزی شدن: scheduling conflict (تداخل در برنامه)
لغو کردن: call off
داشتن دو قرار ملاقات یا جلسه ی همزمان : double book
عقب انداختن
[به طور کامل عبارت take a rain check هست] موکول کردن یه کار به زمان دیگه
بیاید سریع تر امتحانش کنیم!
موفق شدن
داشتن دو قرار ملاقات یا جلسه ی همزمان : double book
قضیه چیه: what’s up (چه خبر)
موکول کردن یه کار به زمان دیگه
اتفاق افتادن بطور غیر منتظره: come up
دو یا چند قرار ملاقات که در یک زمان برنامه ریزی شدن: scheduling conflict (تداخل در برنامه)
غیر شگفت آورانه: no wonder (تعجبی نداره)
مشکل یا دردسر ایجاد کردن: inconvenience
تصمیم به انجام کاری در یک زمان دیگر (به تاخیر انداختن): postpone
عقب انداختن
لغو کردن: call off
برنامه ریزی چیزی برای زمانی دیگر: reschedule
حالا کلمه رو بگید و سپس اون رو در یک جمله بشنوید.
برنامه ریزی (زمان بندی) دوباره
من حالم خوب نیست، میشه زمان جلسه ام با جان رو به فردا بعد از ظهر تغییر بدی.
برنامه ریزی (زمان بندی) دوباره
جلسه ی ساعت یازده زمانش تغییر کرد.
برنامه ریزی (زمان بندی) دوباره
زمان جلسه ی تیمیمون باید تغییر کنه چون سارا نمیتونه بیاد.
دردسر یا مزاحمت ایجاد کردن (تو زحمت انداختن)
نمیخوام تو رو تو زحمت بندازم واسه همین گلها رو سر راه برگشت به خونه خودم تحویل میگیرم.
دردسر یا مزاحمت ایجاد کردن (تو زحمت انداختن)
خیلی اذیت نمیشی اگه زمان جلسمون رو به ساعت سه تغییر بدیم؟
دردسر یا مزاحمت ایجاد کردن (تو زحمت انداختن)
طوفان برف واقعا برام دردسر درست کرد.
به تعویق/تاخیر انداختن (موکول کردن به یه زمان دیگه)
از اونجایی که رابرت دوباره دیر کرده، مجبوریم جلسه رو به زمان دیگه ای موکول کنیم.
به تعویق/تاخیر انداختن (موکول کردن به یه زمان دیگه)
متاسفم سایمون، اما تعطیلات (مرخصی) تو به ماه دیگه موکول شده.
به تعویق/تاخیر انداختن (موکول کردن به یه زمان دیگه)
متاسفانه پرواز به تعویق خواهد افتاد.
رسوندن
متاسفم نمیتونم خودم رو به جلسه ی امروز برسونم، خیلی مریضم.
رسوندن
میتونی خودت رو به رویداد تجاری جمعه برسونی؟
رسوندن
به خاطر این مشکل فنی متاسفانه نمیتونیم خودمون رو به ددلاین (زمان تحویل کار) برسونیم (کار رو به موقع تحویل بدیم، یا به پایان برسونیم)
تعجبی نداره (جای تعجب نیست)
ربکا پنج ساله که در آمریکا زندگی میکنه، تعجبی نداره انگلیسی رو انقدر روان صحبت میکنه.
تعجبی نداره (جای تعجب نیست)
جای تعجب نیست که کار رو گرفت، اون یکی از دوستای مدیر استخدامه.
تعجبی نداره (جای تعجب نیست)
اتفاق افتادن (به طور غیر منتظره)
متاسفم که دیر کردم، یه چیزی پیش اومد سر کار که مجبور شدم بمونم و بهش رسیدگی کنم.
اتفاق افتادن (به طور غیر منتظره)
من الان نمیتونم صحبت کنم، یه کاری پیش اومده.
اتفاق افتادن (به طور غیر منتظره)
متاسفم که جلسه رو از دست دادم، یه کاری پیش اومد.
متن انگلیسی درس
The EnglishPod Audio Review
Listen to the meaning then say the vocabulary word.
what is the matter: what’s up
schedule something for a different time: reschedule
cause problem or trouble: inconvenience
occur in an unexpected way: come up
make it
decide to do something at a later time: postpone
not surprisingly: no wonder
two or more appointments scheduled at the same time: scheduling conflict
cancel: call off
have two appointments or meetings at the same time: double book
push back
rain check
Let’s try that faster!
make it
have two appointments or meetings at the same time: double book
what is the matter: what’s up
rain check
occur in an unexpected way: come up
two or more appointments scheduled at the same time: scheduling conflict
not surprisingly: no wonder
cause problem or trouble: inconvenience
decide to do something at a later time: postpone
push back
cancel: call off
schedule something for a different time: reschedule
Now, say the word and hear it in a sentence.
reschedule
I’m not feeling well, could you reschedule my meeting with John to tomorrow afternoon?
reschedule
The meeting at eleven o’clock has been rescheduled.
reschedule
Our team meeting needs to be rescheduled because Sarah can’t come.
inconvenience
I don’t want to inconvenience you so I’ll pick up the flowers on my way home.
inconvenience
Would I be inconveniencing you too much if we changed our meeting to three o’clock?
inconvenience
I was really inconvenienced by the snow storm.
postpone
Since Robert is late again, we have to postpone the meeting.
postpone
I’m sorry Simon but your vacation has been postponed until next month.
postpone
unfortunately the fight will be postponed.
make it
I’m sorry I can’t make it to the meeting today, I’m very sick.
make it
Can you make it to this marketing event on Friday?
make it
Because of this technical problem I’m afraid we won’t be able to make the deadline.
no wonder
Rebecca has lived in the states for five years, no wonder she speaks English so fluently.
no wonder
No wonder he got that job, he’s a friend of the hiring manager.
no wonder
come up
I’m sorry that I’m late, this thing came up at work and I had to stay and take care of it.
come up
I can’t talk right now, something came up.
come up
Sorry I missed the meeting, something came up.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.