معرفی خود نوشته جری

دوره: قصه های شاگردان Emma / فصل: قسمت ۸ / درس 8

معرفی خود نوشته جری

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی درس

معرفی خود نوشته جری

اسم من جری.

پانزده ساله هستم.

تولدم ۲۴ نوامبر.

چهار نفر در خانواده من هستن.

یک خواهر کوچیکتر دارم.

پدر من پنجاه و دو سالشه.

وقتی دوستهام برای اولین بار پدرم رو دیدن،اون ها پرسیدند کیه..برادرته؟؟”من گفتم”نه!!اون پدر منه” اون ها گفتن “اون خوشتیپه!انگار که برادرته” وقتی که اونو شنیدم،احساس معذبی کردم.

من حتی نمیدونم مادرم چند سالشه،چون مادرم گفته بود “سن زن ها یه رازه”

من دبیرستانی(متوسطه اول)هستم

دوست دارم برم مدرسه،چون دوست های زیاد و یه دوست دختر در مدرسه دارم.

تو مدرسه،میتونم بسکتبال بازی کنم و با دوست هام حرف بزنم.

دوست دارم تو مدرسه بازی کنم اما باید حسابی درس بخونم.

دوست دارم بسکتبال بازی کنم و بدوم.

من پر حرف(وراج)هستم.

خیلی سخته که ساکت بشم،مخصوصا وقتی که دوست هام تمایل داشته باشن با من حرف بزنن.

همیشه تو کلاس خیلی حرف می‌زنیم.

من همیشه چیزهای جالبی میبینم.

همه دوست دارن بشنون(در مورد این چیزهای جالب)

متن انگلیسی درس

Self-Intro by Jerry

My name is Jerry. I am fifteen years old. My birthday is November24 th. There are four people in my family. I have one younger sister. My father is fifty- two years old. When my friends first saw my father, they asked, “ Who’s that. your brother??” I said“ No!! He is my father!!” they said“ He is handsome! He looks like your brother!” When I heard that, I felt awkward. I don’t even know how old my mother is, either, because my mother said“ A woman’s age is a secret!”

I am a junior high school student. I like to go to school, because I have many friends and a girlfriend at school. At school, I can play basketball and talk with my friends. I like to play at school, but I must study hard!!

I like to play basketball and go running. I’m a talkative person. It is very difficult to keep me quiet, especially since my friends like to talk to me. We always talk a lot in class. I always say some interesting thing. Everyone likes to listen.

مشارکت کنندگان در این صفحه

مترجمین این صفحه به ترتیب درصد مشارکت:

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.