سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
واژگان
بخش ۱۸
لیست کلمات
اتاق زیرشیروانی
اسم. اتاق زیرشیروانی اتاقی درست زیر سقف خانه است.
در اتاق زیرشیروانی آنها دو پنجره وجود داشت.
تکه
اسم. chunk قطعهای ضخیم و جامد از چیزی است.
وقتی سنگ را باز کردند، دیدند که با تکههای طلا پر شدهاست.
مدنی
صفت. اگر چیزی مدنی باشد، مربوط به یک شهرک یا شهر، بهویژه فرمانداری آن است.
بیشتر ساختمانهای مهم مدنی در مرکز شهر واقع شدهاند.
نزول / پایین رفتن
اسم. نزول حرکتی به سمت پایین است.
در هنگام فرود شاتل فضایی، زمین بزرگتر و بزرگتر به نظر میرسید.
غوغا
اسم. din صدای بلند، ناخوشایند و طولانی است.
غوغای ماشینآلات زنگزده کارخانه را به مکانی وحشتناک برای کار تبدیل کرد.
ناراضی کردن
فعل. نارضایتی از کسی یعنی نداشتن رضایت از او.
او از وعدهی غذاییاش ناراضی بود.
سروصدا
اسم. سروصدا رفتاری هیجانزده یا آزاردهنده است که به هیچ وجه مفید نیست.
کودک بهدلیل اینکه نمیخواست به رختخواب برود، سروصدای وحشتناکی به پا کرد.
مسحورکننده
صفت. رویداد مسحورکننده پر از زیبایی و هیجان است.
هیچچیز مسحورکنندهای دربارهی محل زندگی ما وجود ندارد. خیلی معمولی است.
لذیذ
صفت. اگر غذا gourmet باشد، از غذای معمولی بهتر و گرانتر است.
برای تهیهی یک وعدهی غذایی لذیذ، باید در یک رستوران گرانقیمت غذا بخورید.
به همین دلیل
قید. کلمهی hence نشان میدهد که چیزی نتیجهی چیز دیگری است.
مری کلید را فراموش کرد. به همین دلیل، نمیتوانستیم در را باز کنیم.
ذاتی
صفت. اگر چیزی ذاتی باشد، به ماهیت اساسی آن چیز مربوط میشود.
پول کاغذی ارزش ذاتی ندارد. صرفاً به این دلیل مفید است که جامعه میگوید هست.
کتری
اسم. کتری یک ظرف بزرگ فلزی است که برای جوشاندن مایعات یا پخت غذا از آن استفاده میشود.
سوپ در یک کتری بزرگ در حال پختن بود.
وزارت
اسم. وزارت یک ادارهی دولتی است.
وزارت بازرگانی مسئول مالیات بر واردات و صادرات است.
مصیبت
اسم. ordeal تجربهی بدی است.
رانندگی در توفان برفی مصیبتی بود که هرگز فراموش نمیکرد.
صریح
صفت. اگر کسی صریح باشد، از گفتن آنچه فکر میکند نمیترسد.
او منتقد صریح قوانین جدید بانکی بود.
بیش از حد کار کردن
فعل. to overwork someone بهمعنای خسته کردن کسی با کار زیاد است.
بعد از سه هفته کار فقط با یک روز استراحت، جودی بیش از حد کار کرده بود.
خاص
صفت. اگر چیزی خاص باشد، یک قسمت مهم از یک گروه چیز است.
لباسفروشی لباس خاصی را که به دنبالش بود، نداشت.
خروپف کردن
فعل. خروپف بهمعنای ایجاد صدای بلند در هر بار نفس کشیدن در خواب است.
خوابیدن غیرممکن بود، چون شوهرم خروپف میکرد.
کاملاً / صحیح و سالم
قید. اگر کاری soundly انجام شده باشد، به بهترین یا کاملترین شکل انجام میشود.
نزدیکترین حریف ده متر عقب بود. او کاملاً برندهی مسابقه شد.
مدیر / سرپرست
اسم. superintendent شخصی است که اداره یا ساختمان خاصی را اداره میکند.
سرپرست بهدلیل آبوهوا تصمیم به تعطیلی مدارس گرفت.
متن انگلیسی درس
Vocabulary
Unit 18
Word list
attic
n. An attic is a room just below a house’s roof.
There were two windows in their attic.
chunk
n. A chunk is a thick, solid piece of something.
When they broke open the rock, they saw it was filled with chunks of gold.
civic
adj. If something is civic, then it is related to a town or city, in particular to its government.
Most of the important civic buildings are located downtown.
descent
n. A descent is a movement downwards.
During the space shuttle’s descent, the Earth appeared larger and larger.
din
n. A din is loud, unpleasant, and extended noise.
The din of the rusty machinery made the factory a horrible place to work.
dissatisfy
v. To dissatisfy someone means to fail to please them.
He was dissatisfied with his meal.
fuss
n. A fuss is excited or annoyed behavior that is not useful in any way.
The child made an awful fuss because she didn’t want to go to bed.
glamorous
adj. A glamorous occasion is one full of beauty and excitement.
There is nothing glamorous about where we live. It is very ordinary.
gourmet
adj. If food is gourmet, then it is nicer and more expensive than regular food.
In order to get a gourmet meal, you have to eat at an expensive restaurant.
hence
adv. The word hence shows that something is a result of something else.
Mary forgot the key. Hence, we couldn’t open the door.
intrinsic
adj. If something is intrinsic, then it is related to the basic nature of that thing.
Paper money has no intrinsic value. It is useful simply because society says it.
kettle
n. A kettle is a large metal pot used for boiling liquids or cooking food.
The soup was being cooked in a large kettle.
ministry
n. A ministry is a government department.
The Ministry of Trade is responsible for taxing imports and exports.
ordeal
n. An ordeal is a bad experience.
Driving in the snowstorm was an ordeal she’d never forget.
outspoken
adj. If someone is outspoken, then they are not afraid to say what they think.
She was an outspoken critic about the new banking laws.
overwork
v. To overwork someone means to make them tired with too much work.
After working for three weeks with only one day of rest, Judy was overworked.
particular
adj. If something is particular, then it is a single, important part of a group of things.
The dress shop didn’t have the particular dress she was looking for.
snore
v. To snore means to make a loud noise each time a sleeping person breathes.
It was impossible to get to sleep because my husband snored.
soundly
adv. If something is done soundly, then it is done in the best or most complete way.
The nearest opponent was ten meters behind. She won the race soundly.
superintendent
n. A superintendent is a person who runs a certain department or building.
The superintendent decided to close the schools because of the weather.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.