واژگان

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی درس

واژگان

بخش ۲۹

لیست کلمات

اتومبیل

اسم. اتومبیل همان ماشین است.

اولین اتومبیل‌ها با اتومبیل‌های امروزی بسیار متفاوت بودند.

نامزد

اسم. نامزد شخصی است که برای به دست آوردن چیزی مانند شغل در حال رقابت است.

آلیس بهترین نامزد برای این شغل است.

محرمانه

صفت. اگر چیزی محرمانه باشد، باید مخفی نگه داشته شود.

اطلاعات این جلسه محرمانه است.

شرکتی

صفت. اگر چیزی شرکتی باشد، مربوط به یک تجارت بزرگ است.

تام از کار در دنیای شرکتی لذت می‌برد.

تقویت کردن

فعل. ارتقاء چیزی به‌معنای بهتر کردن آن است.

پیراهن آبی‌رنگ ایمی واقعاً رنگ چشم‌های او را بهتر می‌کند.

دوران

اسم. دوران یک دوره‌ی زمانی است که چیز خاصی در آن دارد.

در دوران قرون وسطی، شوالیه‌ها زره محافظ می‌پوشیدند.

دستورالعمل

اسم. دستورالعمل یک قانون درباره‌ی چگونگی انجام کاری است.

قبل از شروع پروژه، معلم چند دستورالعمل به آن‌ها داد.

اضافه کردن

فعل. to incorporate یعنی افزودن چیزی به چیز دیگری.

من تصمیم گرفتم ماده‌ی جدیدی را به دستور تهیه‌ی کیکم اضافه کنم.

تعامل داشتن

فعل. تعامل داشتن یعنی گفت‌وگو یا انجام کاری با شخص دیگر.

وقتی بزرگترها از اتاق خارج شدند، بچه‌ها شروع به تعامل کردند.

فاصله

اسم. interval زمان بین دو اتفاق است که رخ می‌دهند.

تونی در حالی که در حیاط کار می‌کرد برای مدت زمانی کوتاه استراحت کرد.

متحرک

صفت. اگر چیزی متحرک باشد، به‌راحتی قابل جابه‌جایی است.

تلفن‌های همراه راحت هستند، زیرا می‌توانید از آن‌ها در هر جایی استفاده کنید.

اصلاح کردن

فعل. اصلاح چیزی یعنی کمی آن را تغییر دادن.

من لباسم را با اضافه کردن کمربند به آن اصلاح کردم.

موازی

صفت. اگر دو چیز موازی باشند، فاصله‌ی آن‌ها با یکدیگر (در تمام طول آن‌ها) یکسان است.

دو خط موازی زرد وجود دارد که هر دو طرف ترافیک را تقسیم می‌کند.

پدیده

اسم. پدیده چیزی است که همان طور که اتفاق می‌افتد قابل‌مشاهده است.

فکر می‌کردم نورها پدیده‌ی عجیبی هستند، اما آن‌ها فقط ستاره‌های دنباله‌دار بودند.

آلوده کردن

فعل. آلوده کردن به‌معنای کثیف کردن یا ناپاک کردن هوا، آب یا زمین است.

کارخانه‌ی سهل‌انگار رودخانه را با مواد شیمیایی آلوده کرد.

مسخره کردن

فعل. to ridicule به‌معنای مسخره کردن چیزی به‌صورت بدجنسانه است.

دانشجویان دیگر لهجه‌ی خارجی پیتر را مسخره می‌کنند.

خورشیدی

صفت. اگر چیزی خورشیدی باشد، مربوط به خورشید است.

استفاده از انرژی خورشیدی برای محیط‌زیست مفید است.

قلمرو

اسم. قلمرو قطعه‌ای از زمین است که متعلق به یک کشور است، اما ایالت نیست.

جبل‌الطارق قلمرویی از بریتانیای کبیر است.

مسابقه

اسم. تورنمنت یک مسابقه است که معمولاً افراد زیادی در آن شرکت می‌کنند.

پدرم فردا در مسابقات گلف بازی می‌کند.

حمل‌ونقل

اسم. transportation هر نوع وسیله‌ی نقلیه‌ای است که می‌تواند افراد یا اشیا را حمل کند.

من ماشین ندارم، بنابراین حمل‌ونقل عادی من قطار است.

متن انگلیسی درس

Vocabulary

Unit 29

Word list

automobile

n. An automobile is a car.

The first automobiles were very different from the ones that exist today.

candidate

n. A candidate is a person who is competing to win something such as a job.

Alice is the best candidate for the job.

confidential

adj. If something is confidential, it must be kept secret.

The information from the meeting is confidential.

corporate

adj. If something is corporate, it is related to a large business.

Tom enjoys working in the corporate world.

enhance

v. To enhance something is to make it better.

Amy’s blue shirt really enhances the color of her eyes.

era

n. An era is a period of time that has something special about it.

During the medieval era, knights wore protective armor.

guideline

n. A guideline is a rule about how to do something.

Before they began the project, the teacher gave them some guidelines.

incorporate

v. To incorporate is to add something to another thing.

I decided to incorporate a new ingredient into my cake recipe.

interact

v. To interact is to talk to or do something with another person.

The kids began to interact when the adults left the room.

interval

n. An interval is the time between two things happening.

Tony rested for brief intervals while he worked in the yard.

mobile

adj. If something is mobile, it can be moved easily.

Mobile phones are convenient because you can use them anywhere.

modify

v. To modify something is to change it a little bit.

I modified my outfit by adding a belt to it.

parallel

adj. If two things are parallel, they are the same distance away from each other (along their entire length).

There are two yellow parallel lines dividing both sides of traffic.

phenomenon

n. A phenomenon is something that can be seen as it is happening.

I thought the lights were a strange phenomenon, but they were just shooting stars.

pollute

v. To pollute means to make air, water, or land dirty, unclean, or foul.

The careless factory polluted the river with chemicals.

ridicule

v. To ridicule is to make fun of something in a mean way.

The other students ridicule Peter’s foreign accent.

solar

adj. If something is solar, it is related to the sun.

Using solar energy is good for the environment.

territory

n. A territory is a piece of land that belongs to a country, but isn’t a state.

Gibraltar is a territory of Great Britain.

tournament

n. A tournament is a competition, usually with many people participating.

My dad is playing in a golf tournament tomorrow.

transportation

n. Transportation is any type of vehicle that can carry people or things.

I don’t have a car, so my normal transportation is the train.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.