سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
واژگان
بخش ۲۸
لیست کلمات
فایده
اسم. فایده کمک یا سود است.
درس خواندن او فایدهای نداشت، چون در آزمون موفق نشد.
تعریف کردن
فعل. تعریف کردن بهمعنای بیان کردن، نشان دادن یا توضیح دادن چیزی است.
مردم موفقیت را به طرق مختلف تعریف میکنند.
وحشت کردن
فعل. وحشت کردن ترس از اتفاقی است که میتواند بیفتد یا قرار است رخ دهد.
من از این احتمال که وارد دانشگاه نشوم وحشت دارم.
گسترش دادن
فعل. گسترش بهمعنای بزرگتر شدن اندازه است.
با دمیدن هوا به داخل بالون، منبسط میشود.
اساسی
صفت. اگر چیزی fundamental باشد، قسمتی اساسی از چیزی است.
قوانین اساسی بسکتبال آسان است.
وحشتناک
صفت. اگر چیزی وحشتناک باشد، ترسناک و بسیار ناخوشایند است.
امروز یک تصادف رانندگی وحشتناک رخ داد.
دیرباور
صفت. اگر کسی دربارهی چیزی incredulous باشد، به واقعیت آن اعتقاد ندارد.
او باور نکرد که میمونها ممکن است بتوانند با ماشین رانندگی کنند.
درنگ کردن
فعل. to linger یعنی زمانی طولانی دوام آوردن.
بوی کلوچههای تازه در نانوایی ماند.
موجود زنده
اسم. ارگانیسم یک موجود زنده است، بهویژه موجودی بسیار کوچک.
ما موجود زنده را زیر میکروسکوپ بررسی کردیم.
به بیان دیگر گفتن
فعل. to paraphrase یعنی کوتاه کردن نوشتار یا گفتار شخصی دیگر.
از دانشآموزان خواسته شد تا داستانی را که تازه شنیده بودند، به زبان دیگر بیان کنند.
طاعون
اسم. طاعون یک بیماری جدی است که بهسرعت در بسیاری از افراد شیوع مییابد.
طاعون در اروپا باعث کشته شدن میلیونها نفر شد.
در حال حاضر
قید. اگر اتفاقی در حال حاضر بیفتد، همین الان اتفاق میافتد.
در حال حاضر، سود ما خوب است، اما تا سال آینده میتوانیم حتی بهتر عمل کنیم.
تصادفی
صفت. اگر چیزی رندوم باشد، بدون هیچ الگو و دلیلی اتفاق میافتد.
کودکان خردسال معمولاً سؤالات تصادفی میپرسند.
شورش
اسم. شورش به جمعی گفته میشود که با تخطی از قوانین، به اخبار بد واکنش نشان میدهند.
پس از باخت نامزد در انتخابات، شورش آغاز شد.
تند نوشتن
فعل. to scribble یعنی نوشتن سریع چیزی بدون توجه به ظاهر آن.
من یک نمودار غیردقیق از نقشهمان را سریع کشیدم و به او دادم.
زیارتگاه / عبادتگاه
اسم. زیارتگاه بنایی مذهبی است که برای بزرگداشت یک شخص، واقعه یا خدا ساخته شده است.
او یک ساعت در زیارتگاه دعا کرد.
خلوت
اسم. خلوت حالت کاملاً تنها بودن است.
جان زندگی تنهایی دارد زیرا با مردم کنار نمیآید.
فاحش
صفت. اگر چیزی stark باشد، از نظر ظاهری یا زمینه شدید یا واضح است.
بین نمرات آزمون آنها تضاد فاحشی وجود دارد.
احضار کردن
فعل. احضار کردن شخص بهمعنای درخواست از او است که به شما مراجعه کند.
به محض اینکه متوجه شدیم بیمار است دکتر را احضار کردیم.
بدتر شدن
فعل. to worsen یعنی بدتر شدن.
هوا ناگهان بدتر شد و ما مجبور شدیم در داخل بمانیم.
متن انگلیسی درس
Vocabulary
Unit 28
Word list
avail
n. Avail is help or benefit.
His studying was to no avail, because he failed the test.
define
v. To define means to clearly state, show, or explain what something is.
People define success in many different ways.
dread
v. To dread is to be afraid of something that could, or is going to, happen.
I dread the possibility that I will not get into college.
expand
v. To expand is to become bigger in size.
A balloon will expand as you blow air into it.
fundamental
adj. If something is fundamental, it is a basic part of something.
The fundamental rules of basketball are easy.
horrifying
adj. If something is horrifying, it is frightening and very unpleasant.
There was a horrifying car accident today.
incredulous
adj. If someone is incredulous about something, they do not believe that it is true.
She was incredulous that monkeys could ever drive a car.
linger
v. To linger is to last for a long time.
The smell of fresh cookies lingered in the bakery.
organism
n. An organism is a living thing, especially a very small one.
We studied the organism under the microscope.
paraphrase
v. To paraphrase is to make someone else’s writing or speech shorter.
The students were asked to paraphrase the story they had just heard.
plague
n. A plague is a serious disease that quickly spreads to many people.
A plague in Europe killed millions of people.
presently
adv. If something happens presently, it is happening right now.
Presently, our profits are good, but by next year we can do even better.
random
adj. If something is random, it happens without any pattern or reason.
Young children often ask random questions.
riot
n. A riot is a crowd that reacts to bad news by violently breaking laws.
A riot broke out after the candidate lost the election.
scribble
v. To scribble is to write something quickly without caring about how it looks.
I scribbled a rough diagram of our plan and gave it to him.
shrine
n. A shrine is a religious building built to honor a person, event, or god.
He prayed at the shrine for an hour.
solitude
n. Solitude is the state of being totally alone.
John lives a life of solitude because he doesn’t get along well with people.
stark
adj. If something is stark, then it is severe or clear in appearance or outline.
There is a stark contrast between their test scores.
summon
v. To summon a person is to ask them to come to you.
We summoned the doctor as soon as we noticed she was sick.
worsen
v. To worsen is to get worse.
The weather suddenly worsened, and we had to stay inside.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.