سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح خیلی سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
واژگان
بخش ۲۷
لیست کلمات
سودمند
صفت. اگر چیزی سودمند باشد، برای شما مفید است.
نوشیدن هر روز شیر برای استخوانهای شما مفید است.
زادگاه
اسم. زادگاه مکانی است که شخص در آن متولد میشود یا جایی که چیزی شروع شدهاست.
چین زادگاه چاپستیکها است.
ظرفیت
اسم. ظرفیت چیزی مقدار چیزهایی است که میتوان در آن قرار داد.
پارکینگ به ظرفیت کامل خود رسیدهاست.
مقایسهای
صفت. اگر چیزی مقایسهای باشد، براساس چیز دیگری قضاوت میشود.
پولی که جان دارد با پول بیشتر افراد بزرگسال مقایسه میشود.
جامع
صفت. اگر مطلبی جامع باشد، تمام جزئیات مربوط به چیز دیگری را در بر دارد.
استاد به ما یک مرور جامع برای امتحان داد.
حفاظت کردن
فعل. حفاظت از چیزی بهمعنای محافظت از خراب شدن یا استفادهی کامل از آن است.
این گروه برای حفظ زیبایی پارکهای ملی اروپا تلاش کردند.
حیاتی
صفت. اگر چیزی حیاتی باشد، برای چیز دیگری بسیار مهم است.
هوای پاک برای بقای انسان، گیاهان و حیوانات حیاتی است.
تجمعی
صفت. cumulative افزایشی را با اضافه کردن یکی پس از دیگری توصیف میکند.
میزان بارش برف تجمعی در منطقه پنجاه سانتیمتر در سال است.
گذاشتن
فعل. to deposit sth یعنی قرار دادن چیزی در یک مکان یا چیز دیگری است.
پول را در حساب بانکیام گذاشتم.
توزیع کردن
فعل. توزیع چیزی بهمعنای دادن آن به تعدادی از افراد است.
این معلم مدادشمعی و ماژیک را برای دانشآموزانش توزیع کرد.
خط استوا
اسم. خط استوا خطی فرضی است که زمین را به شمال و جنوب تقسیم میکند.
خط استوا از قسمت شمالی آمریکای جنوبی عبور میکند.
عجیب
صفت. exotic چیزی غیرمعمول را توصیف میکند، زیرا از جای دوری است.
ربکا در سفر به آفریقا غذاهای عجیب زیادی را امتحان کرد.
فدرال
صفت. اگر چیزی فدرال باشد، مربوط به دولت یک کشور است.
بعضیاوقات قوانین فدرال با قوانین ایالتی متفاوت است.
تشکیل
اسم. formation شیوهای است که چیزی ساخته میشود.
هنگام یخ زدن آب، تشکیل یخ اتفاق میافتد.
فرکانس
اسم. فرکانس چیزی تعداد دفعات وقوع آن است.
فراوانی توفانهای بارانی بهویژه در فصل بهار بسیار زیاد است.
هدف
اسم. objective هدف یا برنامهای است که شخصی در نظر گرفتهاست.
هدف من این هفته این است که هر شب ساعت ۷:۳۰ تکالیفم را تمام کنم.
اکسیژن
اسم. اکسیژن گازی است که همهی موجودات زنده برای تنفس آن نیاز دارند.
او فکر میکند اکسیژن هوا در حومه بیشتر از شهر است.
جنگل بارانی
اسم. جنگل بارانی به جنگلی گفته میشود که در مکانی باشد که باران آن زیاد باشد.
جنگل بارانی بسیاری از حیوانات را در خود جای دادهاست.
استراتژی
اسم. استراتژی طرحی است برای چگونگی انجام کاری.
تیم برای پیروزی در بازی استراتژی ارائه کرد.
جنگلی
صفت. اگر منطقهای جنگلی باشد، آن را درخت پوشانده است.
جیم و بن تصمیم گرفتند در منطقهی جنگلی کنار رودخانه پیادهروی کنند.
متن انگلیسی درس
Vocabulary
Unit 27
Word list
beneficial
adj. If something is beneficial, it is good for you.
Drinking milk every day is beneficial for your bones.
birthplace
n. A birthplace is a place where a person is born or where something started.
China is the birthplace of chopsticks.
capacity
n. The capacity of something is the amount of things that can be put in it.
The parking lot has reached its full capacity.
comparative
adj. If something is comparative, it is being judged based on something else.
The money that John has is comparative to that of most other adults.
comprehensive
adj. If something is comprehensive, it has all the details about something else.
The teacher gave us a comprehensive review for the exam.
conserve
v. To conserve something is to protect it from being ruined or used completely.
The group worked to conserve the beauty of Europe’s national parks.
crucial
adj. If something is crucial, it is extremely important to another thing.
Clean air is crucial to the survival of humans, plants, and animals.
cumulative
adj. Cumulative describes an increase by adding one after another.
The cumulative snowfall in the area is fifty centimeters per year.
deposit
v. To deposit something is to put it into a place or another thing.
I deposited the money into my bank account.
distribute
v. To distribute something is to give it to a number of people.
The teacher distributed crayons and markers to her students.
equator
n. The equator is an imaginary line that splits the Earth into north and south.
The equator crosses the northern part of South America.
exotic
adj. Exotic describes something unusual, because it is from far away.
Rebecca tried many exotic foods on her trip to Africa.
federal
adj. If something is federal, it relates to the government of a country.
Sometimes federal laws are different from state laws.
formation
n. A formation is the way that something is made.
The formation of ice happens when water freezes.
frequency
n. The frequency of something is the number of times that it happens.
The frequency of rainstorms is very high, especially during the spring.
objective
n. An objective is a goal or plan that someone has.
My objective this week is to finish my homework by 7:30 every night.
oxygen
n. Oxygen is a gas that all living things need to breathe.
She thinks there is more oxygen in the air in the country than in the city.
rainforest
n. A rainforest is a forest that is in a place where it rains very often.
The rainforest is home to many animals.
strategy
n. A strategy is a plan for how to do something.
The team came up with a strategy to win the game.
wooded
adj. If an area is wooded, it is covered with trees.
Jim and Ben decided to go hiking in the wooded area by the river.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.