سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
واژگان
بخش ۱
لیست کلمات
رایحه
اسم. aroma رایحه یا بو است.
من عاشق رایحهی قهوهی صبح هستم.
نوشیدنی
اسم. beverage یعنی نوشیدنی.
گارسون ابتدا نوشیدنیهای ما را آورد. سپس غذای ما را آورد.
خوشه
اسم. خوشهای از چیزها گروه کوچکی از آنها است که نزدیک هم قرار گرفتهاند.
او یک خوشهی بزرگ انگور در دست داشت.
ترکیب کردن
فعل. ترکیب کردن بهمعنای پیوستن به یکدیگر برای ایجاد یک چیز یا گروه واحد است.
مینا کرهی بادامزمینی و مربا را با هم ترکیب کرده و ساندویچ درست میکند.
غلیظ
صفت. وقتی مایعی condensed میشود، غلیظتر میشود.
یکی از راههای غلیظ و شیرین کردن دسر استفاده از شیر غلیظ است.
معاصر / امروزی
صفت. وقتی چیزی معاصر است، مربوط به زمان حال است.
دانشمندان معاصر اطلاعاتی دربارهی DNA اطلاعات آموختهاند.
کشت کردن
اسم. کشت گیاه بهمعنای مراقبت از آن و کمک به رشد آن است.
یک شرکت تحقیقاتی در حال کشت انواع جدیدی از برنج برای کمک به کشورهای فقیر است.
الهی
صفت. وقتی چیزی الهی باشد، مربوط به خدایان است.
افسانهها میگویند موسیقی بهعنوان هدیهای الهی از طرف خدایان به انسانها داده شدهاست.
مرطوب
صفت. وقتی هوا مرطوب باشد، آب زیادی در آن وجود دارد.
داخل سونا بسیار مرطوب است.
بو
اسم. odor بوی کاملاً مشخصی است.
او وقتی متوجه بوی شدید گاز طبیعی شد، فهمید که نشتی وجود دارد.
کام
اسم. کام قسمت بالای دهان است.
میتوانید کام خود را با زبان لمس کنید.
بهشت
اسم. بهشت مکان یا شرایط خوشبخت بودن است که همهچیز در آن عالی است.
تعطیلات من در هاوایی مثل بودن در بهشت بود.
مزرعه
اسم. plantation مزرعهی بزرگی است که فقط انواع خاصی از محصولات را پرورش میدهد.
در دههی ۱۸۰۰ مزارع پنبهی بسیاری در جنوب ایالات متحده وجود داشت.
سریع
صفت. وقتی چیزی سریع باشد، خیلی سریع حرکت یا تغییر میکند.
مادرش از رشد سریع پسرش متعجب شد.
نرخ
اسم. نرخ سرعت رخ دادن چیزی است.
چمن با سرعت بسیار کمی رشد میکند.
آرامبخش
صفت. وقتی چیزی آرامشبخش باشد، باعث آسودگی و آرامش شما میشود.
موسیقی آرامبخش به خوابیدن کودک کمک کرد.
ظریف
صفت. وقتی چیزی ظریف باشد، دیدن یا توجه به آن آسان نیست.
مرد خوشتیپ لبخندی لطیف دارد.
بافت
اسم. بافتِ چیزی نحوه و شکل ظاهری سطح آن است.
بافت سنگی که در آب یافت میشود بهطور معمول بسیار صاف است.
سمی
صفت. وقتی چیزی toxic باشد، سمی است و بسیار خطرناک است.
لطفاً برچسب را بررسی کنید تا ببینید محصول سمی است یا نه.
متفاوت
فعل. to vary بهمعنای متفاوت بودن از لحاظ اندازه یا مقدار با چیز دیگری است.
قد افراد در کلاس من خیلی متفاوت است.
متن انگلیسی درس
Vocabulary
Unit 1
Word list
aroma
n. An aroma is a scent or smell.
I love the aroma of coffee in the morning.
beverage
n. A beverage is a drink.
The waiter brought our beverages first. Then he brought our food.
cluster
n. A cluster of things is a small group of them placed close together.
She held a large cluster of grapes in her hand.
combine
v. To combine is to join together to make a single thing or group.
Mina combined peanut butter and jelly to make a sandwich.
condensed
adj. When a liquid is condensed, it is made thicker.
One way to make a dessert thick and sweet is to use condensed milk.
contemporary
adj. When something is contemporary, it is related to the present time.
Contemporary scientists have learned quite a bit about DNA.
cultivate
v. To cultivate plants is to care for them and help them grow.
A research company is cultivating new kinds of rice to aid poor countries.
divine
adj. When something is divine, it is related to gods.
Legends say that music was given to humans as a divine gift from the gods.
humid
adj. When it is humid, there is a lot of water in the air.
It is very humid inside a sauna.
odor
n. An odor is a very distinct smell.
He knew there was a leak when he noticed the strong odor of natural gas.
palate
n. The palate is the top part of the mouth.
You can touch your palate with your tongue.
paradise
n. Paradise is the place or condition of happiness where things are perfect.
My vacation in Hawaii was like being in paradise.
plantation
n. A plantation is a big farm that only grows certain kinds of crops.
In the 1800s, there were many cotton plantations in the southern US.
rapid
adj. When something is rapid, it moves or changes very quickly.
His mother was surprised by her son’s rapid growth.
rate
n. A rate is the speed at which something happens.
Grass tends to grow at a very slow rate.
soothing
adj. When something is soothing, it makes you calm or relaxed.
The soothing music helped the baby fall asleep.
subtle
adj. When something is subtle, it is not easy to see or notice.
The handsome man has a subtle smile.
texture
n. The texture of something is the way its surface looks and feels.
The texture of a rock found in the water is typically very smooth.
toxic
adj. When something is toxic, it is poisonous and very dangerous.
Please check the label to see if the product is toxic.
vary
v. To vary means to be different from another thing in size or amount.
The heights of the people in my class vary by a large amount.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.