سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
واژگان
بخش ۲۲
لیست کلمات
محراب
اسم. alter میزی است که در کلیساها از آن استفاده میشود.
تعداد زیادی شمع روشن روی محراب بود.
آرتروز
اسم. آرتروز بیماری است که باعث درد و تورم در مفاصل فرد میشود.
آگاتا بهخاطر آرتروز دیگر نمیتوانست پیانو بنوازد.
گیاهشناسی
اسم. گیاهشناسی علم مطالعهی گیاهان است.
باغها بهترین مکان برای گیاهشناسی هستند.
موثق
صفت. اگر چیزی یا کسی موثق باشد، میتوان به او باور داشت یا اعتماد کرد.
دیک دلیل موثقی برای تأخیرش بیان کرد و به دردسر نیفتاد.
مرده
صفت. اگر کسی deceased باشد، مرده است.
ما از قبور پدربزرگ و مادربزرگ مرحوممان دیدن کردیم.
فریب
اسم. deception عمل دروغ گفتن یا فریب دادن کسی است.
جادو بسیار واقعی به نظر میرسید، اما فقط فریب بود.
سند
اسم. سند متن نوشتاری است، و معمولاً بهصورت کتاب نیست.
لطفاً این سند را اسکن کنید، تا یک نسخهی الکترونیکی داشته باشیم.
مدفوع حیوان
اسم. dung مادهی زائد جامدی است که حیوانات آن را تولید میکنند.
در سرتاسر مزرعه مدفوع گاو وجود داشت.
غروب
اسم. غروب زمانی است که شب شروع به تاریک شدن میکند.
بعد از غروب، هانا در پارک کرم شبتاب میگرفت.
خشنود و راضی کردن
فعل. to gratify یعنی خوشنود کردن کسی.
بانی پس از دریافت هدیهاش از پدر و مادرش خوشحال شد.
اصلاح کردن
فعل. to hone sth یعنی چیزی را بهبود بخشیده و آن را بسیار خوب کنید.
لیزا مهارتهای شطرنجش را با ساعتها تمرین بهبود بخشید.
ترجمهی شفاهی کردن
فعل. وقتی چیزی را interpret میکنید، اغلب با تغییر آن به زبانی دیگر، معنای آن را پیدا میکنید.
وقتی شخصی صحبت میکند، ترجمهی همزمان آن دشوار است.
انگیزه
اسم. انگیزهی شما دلیل شما برای انجام کاری است.
ما میتوانیم نشان دهیم که او انگیزهی ارتکاب این جنایت را داشتهاست، اما نمیتوانیم نشان دهیم که آن را انجام داده است.
ذاتالریه
اسم. ذاتالریه بیماریِ خطرناکی است که باعث پر شدن ریهها با مایع میشود.
ایلین پس از بازی در باران و بدون روپوش، به ذاتالریه مبتلا شد.
پیشگو
صفت. وقتی کسی پیشگو باشد، میداند چه اتفاقی خواهد افتاد یا مردم چه فکر میکنند.
من فکر میکنم مادربزرگم توانایی پیشگویی دارد، چون میتواند هر چیزی را پیشبینی کند.
روانپریش
صفت. اگر کسی روانپریش باشد، یک بیماری روانی بسیار جدی دارد.
بیمار روانپریش باور داشت که چیزهایی را میدید که واقعی نیستند.
دامنه / وسعت
اسم. scope چیزی این است که به چند نفر یا چیز مربوط میشود.
تاریخ مدرن دامنهی وسیعی دارد.
شوم
صفت. اگر چیزی یا کسی شوم باشد، شرور است.
آدمهای بد در بیشتر فیلمها خندههای شوم دارند.
جدال
اسم. strife اختلافنظر یا درگیری بین افراد یا گروهها است.
اختلافات زیادی بین جیم و لیزا دربارهی اینکه چه برنامهی تلویزیونیای را باید تماشا کنند، وجود داشت.
متن
اسم. متن زبانی است که در برقراری ارتباط در پیامها استفاده میشود.
متن گفتاری دارای ویژگیهای بسیاری است که با متن نوشتاری متفاوت است.
متن انگلیسی درس
Vocabulary
Unit 22
Word list
altar [ˈɔ:ltər]
n. An altar is a table used in churches.
The altar had many lit candles on it.
arthritis [ɑːrˈθraitis]
n. Arthritis is an illness causing pain and swelling in a person’s joints.
Agatha couldn’t play the piano anymore because of her arthritis.
botany [ˈbɒtəni]
n. Botany is the study of plants.
Gardens are the best places for botany.
credible [ˈkredəbəl]
adj. If something or someone is credible, they can be believed or trusted.
Dick gave a credible reason for being late and didn’t get in any trouble.
deceased [diˈsiːst]
adj. If someone is deceased, they are dead.
We visited the graves of our deceased grandparents.
deception [diˈsepʃən]
n. Deception is the act of lying or tricking someone.
The magic looked very real, but it was only deception.
document [ˈdäkyəmənt]
n. A document is a written text, usually not in the form of a book.
please scan this document, so we have an electronic copy.
dung [dʌŋ]
n. Dung is solid waste material produced by animals.
There was cow dung all over the field.
dusk [dʌsk]
n. Dusk is the time in the evening when it begins to get dark.
After dusk, Hannah would catch fireflies in the park.
gratify [ˈgrætəfai]
v. To gratify someone means to please them.
Bonnie was gratified after receiving her gift from her parents.
hone [houn]
v. To hone something is to improve it and make it very good.
Lisa honed her chess skills by hours and hours of practice.
interpret [inˈtərprət]
v. When you interpret something you find its meaning, often by changing it into a different language.
It is difficult to interpret, while someone speaking.
motive [ˈmōdiv]
n. Your motive is your reason for doing something.
We can show he had a motive to commit the crime, but we can not show he did it.
pneumonia [njuːˈmounjə]
n. Pneumonia is a dangerous illness causing the lungs to fill with liquid.
Elaine got pneumonia after playing outside in the rain without a coat.
psychic [ˈsaikik]
adj. When someone is psychic, they know what will happen or what people think.
I think my grandmother has psychic abilities, because she can predict anything.
psychotic [saiˈkɒtik]
adj. If someone is psychotic, they have a very serious mental illness.
The psychotic patient believed he saw things that weren’t real.
scope [skoup]
n. The scope of something is how many people or things it relates to.
Modern history has a wide scope.
sinister [ˈsinistə:r]
adj. If something or someone is sinister, they are evil.
Bad guys in most movies have sinister laughs.
strife [straif]
n. Strife is disagreement or fighting between people or groups.
There was a lot of strife between Jim and Lisa about what TV show to watch.
text [tekst]
n. Text is language used in communicating messages.
Spoken text has many features, which are different from written text.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.