سرفصل های مهم
درسنامه دیدگاه
توضیح مختصر
در این درس، داستانی در زمانهای گرامری مختلف بازگو میشود تا گرامر این زمانها را بهتر یاد بگیرید.
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح متوسط
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
درس دیدگاه
سلام، من جو ویس، یکی از مدرسین و مدیران انگلیسی واقعی را یاد بگیر، هستم و در این درس دیدگاه به شما خوشآمد میگویم.
خب، در این درس، همان داستان را سه بار برای شما تعریف خواهم کرد اما هر بار که این داستان را برای شما تعریف میکنم، دیدگاه آن را تغییر میدهم. پس ابتدا، داستان را برای شما تعریف میکنم گویی که اکنون در حال حاضر اتفاق میافتد. بیایید شروع کنیم.
گوریلی هست بهنام چاک که وکیل است. و متأسفانه، چاک مشکلی دارد. چاک اخراج میشود. بله، چاک اخراج میشود، چون هر روز دیر به کار میرسد. بله، چاک هر روز دیر به کار میرسد، چون هر روز قبل از کار به موجسواری میرود.
خب، چاک به یک شغل احتیاج دارد و نمیتواند در یافتن شغل نمیتوانست ایرادگیر باشد. نمیتواند دربارهی یافتن شغل ایرادگیر باشد، چون بهزودی باید اجارهخانه را پرداخت کند.
خب، خوشبختانه، برادر چاک صاحب یک رستوران است. و برادرش به یک آشپز در رستوران احتیاج دارد، پس چاک در رستوران برادرش آشپز میشود.
خب، در اولین روز کار چاک، هرچه را که میپزد میسوزاند. نان تست را میسوزاند. تخممرغها را میسوزاند. مرغ را میسوزاند. سبزیجات را میسوزاند. هرچه میپزد را میسوزاند، چون چاک آشپزی بلد نیست. بله، چاک آشپزی بلد نیست، پس کارش در آمده است.
خب، برادر چاک میداند که چاک کارش در آمده پس بعد از فقط یک روز کار، برادر چاک او را مرخص میکند. خب، چاک هنوز هم به یک شغل نیاز دارد و باید سریع راهحلی پیدا کند، چون هنوز هم باید بهزودی اجارهخانه را پرداخت کند. و چاک متأسفانه نمیداند چه کاری باید انجام دهد. پس برای موجسواری به ساحل میرود.
و هنگامی که به ساحل میرسد، فیلمی در آنجا ساخته میشود. فیلمی دربارهی موجسواری ساخته میشود. خب، شخصی که فیلم را میسازد، چاک را در حال موجسواری میبیند و او قبلاً هرگز گوریلی را در حال موجسواری ندیدهاست. پس بعد از دیدن موجسواری چاک، تصمیم میگیرد که میخواهد فیلمی دربارهی یک گوریل موجسوار بسازد. پس او برای بازی در این فیلم ۷ میلیون دلار به چاک پرداخت کرد.
خب، چاک پس از دریافت پول، بازنشسته میشود و هر روز صبح موجسواری میکند. و دیگر هرگز از کار اخراج نمیشود.
خب، این پایان داستان اول این درس است. حالا در آن داستان، من داستان را برای شما تعریف کردم گویی که اکنون در حال حاضر اتفاق میافتد. بعد، میخواهم داستان را برای شما تعریف کنم انگار که در آینده اتفاق میافتد، بیایید بگوییم ۳۲ سال آینده. خب، بیایید داستان را شروع کنیم.
۳۲ سال دیگر در آینده، گوریلی وجود خواهد داشت و نام او چاک خواهد بود و چاک وکیل خواهد شد. و چاک مشکلی خواهد داشت. چاک اخراج خواهد شد. بله، چاک اخراج خواهد شد چون هر روز برای کار دیر خواهد رسید. هر روز برای کار دیر خواهد رسید، چون هر روز قبل از رفتن به محل کارش به موجسواری میرود.
خب، چاک به یک شغل احتیاج دارد و نمیتواند دربارهی یافتن شغل ایرادگیر باشد. نخواهد توانست که برای یافتن شغل ایرادگیر باشد، چون بهزودی باید اجارهخانه را پرداخت کند.
خب، برادر چاک رستورانی خواهد داشت و او به یک آشپز احتیاج خواهد داشت. پس چاک در رستوران برادرش آشپز خواهد شد.
خب، چاک در اولین روز کارش همهی چیزهایی را که میپزد، خواهد سوزاند. مرغ را خواهد سوزاند. تخممرغها را خواهد سوزاند. نان تست را خواهد سوزاند. چاک همهی چیزهایی را که میپزد خواهد سوزاند، چون چاک آشپزی بلد نخواهد بود. بله، چاک آشپزی بلد نخواهد بود، پس کارش در میآید.
و برادر چاک خواهد دانست که چاک کارش در میآید پس برادر چاک بعد از فقط یک روز کار، او را مرخص خواهد کرد. خب، چاک شغلی نخواهد داشت و باید سریعاً چیزی دست و پا میکرد، چون هنوز هم بهزودی باید اجارهخانه را پرداخت کند. خب، چاک نخواهد دانست چه کاری باید انجام دهد، پس برای موجسواری به ساحل خواهد رفت.
و کسی در آن زمان فیلمی در ساحل خواهد ساخت و این فیلم دربارهی موجسواری خواهد بود. خب، شخصی که این فیلم را خاوهد ساخت چاک را در حال موجسواری خواهد دید و این اولین خواهد بود که او گوریلی را در حال موجسواری خواهد دید. و بعد از آن، تصمیم خواهد گرفت که فیلمی دربارهی یک گوریل موجسوار بسازد و برای بازی در این فیلم ۷ میلیون دلار به چاک پرداخت خواهد کرد.
خب، چاک پس از دریافت ۷ میلیون دلار، بازنشسته خواهد شد و هر روز صبح موجسواری خواهد کرد. اما او دیگر هرگز اخراج نخواهد شد.
خب، این پایان داستان دوم این درس است. حالا به یاد داشته باشید که در آن داستان، من داستان را برای شما تعریف کردم انگار که در آینده اتفاق خواهد افتاد، فکر کنم گفتم ۳۲ سال در آینده. پس یک داستان دیگر در این درس باقی ماندهاست.
حالا در این داستان، من میخواهم داستان را از دید چاک برای شما تعریف کنم، پس باید وانمود کنید که من یک گوریل بهنام چاک هستم، باشه؟ و داستان را برای شما تعریف خواهم کرد انگار که در گذشته اتفاق افتاده باشد، خیلی خب؟ خیلی خب، بیایید داستان را شروع کنیم.
سلام، اسم من چاک است و من میخواهم برای شما داستانی را دربارهی اتفاقی که مدتها پیش برایم افتاد تعریف کنم.
اول، فقط میخواهم بگویم که من یک گوریل هستم و در زمان این داستان من وکیل بودم. و متأسفانه مشکلی داشتم. من اخراج شدم. بله، اخراج شدم، چون هر روز دیر به کار میرسیدم. هر روز دیر به سر کار میرسیدم چون هر روز قبل از کار به موجسواری میرفتم.
خب، من به کار احتیاج داشتم و نمیتوانستم برای یافتن شغل ایرادگیر باشم، چون باید زود اجاره پرداخت میکردم. خوشبختانه برادرم رستوران داشت و برای رستوران به آشپز احتیاج داشت. پس من در رستوران برادرم آشپز شدم.
خب، در اولین روز کارم، همهی چیزهایی که پختم را سوزاندم. تخممرغها را سوزاندم. مرغ را سوزاندم. نان تست را سوزاندم. هرچه را پختم سوزاندم، چون بلد نبودم آشپزی کنم. پس کارم در آمده بود.
و برادرم میدانست که کار من در آمده، پس بعد از فقط یک روز کار، برادرم من را مرخص کرد. خب، من کاری نداشتم و باید سریع چیزی را دست و پا میکردم، چون هنوز هم باید زود اجارهخانه را پرداخت میکردم. اما متأسفانه نمیدانستم چه کاری باید انجام دهم، پس برای موجسواری به ساحل رفتم.
و وقتی به ساحل رسیدم، کسی در آنجا فیلم میساخت و فیلم دربارهی موج سواری بود. خب، شخصی که فیلم میساخت من را در حال موجسواری دید و اولین بار بود که او گوریلی را در حال موجسواری میدید. و بعد از دیدن موجسواری من ، تصمیم گرفت که میخواهد فیلمی دربارهی یک گوریل موجسوار بسازد و از من خواست ستارهی فیلم باشم و ۷ میلیون دلار به من پول داد تا ستارهی فیلم باشم.
خب، بعد از دریافت ۷ میلیون دلار، بازنشسته شدم و هر روز صبح موجسواری میکردم. و دیگر هرگز از یک کار اخراج نشدم.
خب، این پایان این داستان سوم و آخر در این درس دیدگاه است. حالا به یاد داشته باشید، در آن داستان من از نظر چاک داستان را برای شما تعریف کردم، باشه؟ و داستان به گونهای گفته شد که انگار در گذشته اتفاق افتاده بود.
پس من از شما میخواهم هر روز حداقل به مدت هفت روز به این درس دیدگاه گوش دهید. و هنگامی که به هر داستان گوش میدهید، از شما میخواهم سعی کنید درک کنید که در داستان چه اتفاقی میافتد.
و البته، از شما میخواهم دیدگاهی که داستان از آن گفته میشود را به خاطر بسپارید، باشه؟ این به شما کمک میکند تا با تغییر دیدگاه، کلمات داستان را تغییر دهید.
اما من نمیخواهم چیزی را حفظ کنید. فقط میخواهم سعی کنید بفهمید چه اتفاقی میافتد و، میدانید، فقط آرام باشید و کمی لذت ببرید، باشه؟
خیلی خب پس، این برای این درس دیدگاه است. مشتاقانه منتظر دیدن شما هستم. بای-بای.
متن انگلیسی درس
Point Of View Lesson
Hi, I’m Joe Weiss and I’m one of the teachers and directors of Learn Real English and I’d like to welcome you to this point of view lesson.
Okay, in this lesson, I’m going to tell you the same story three times but each time I tell you this story, I’m going to change the point of view for it. So first, I want to tell you the story as if it’s happening right now in the present. So let’s start.
There is a gorilla and his name is Chuck and Chuck is a lawyer. And unfortunately, Chuck has a problem. Chuck gets canned. Yes, Chuck gets canned, because he is late for work every day. Yes, Chuck is late for work every day, because every day before work, Chuck goes surfing.
Well, Chuck needs a job and he cannot be picky about finding a job. He cannot be picky about finding a job, because he needs to pay rent soon.
Well, fortunately for Chuck, Chuck’s brother owns a restaurant. And his brother needs a cook at the restaurant so Chuck becomes a cook at his brother’s restaurant.
Well, during Chuck’s first day of work, he burns everything that he cooks. He burns the toast. He burns the eggs. He burns the chicken. He burns the vegetables. He burns everything that he cooks, because Chuck doesn’t know how to cook. Yes, Chuck doesn’t know how to cook, so he is in over his head.
Well, Chuck’s brother knows that Chuck is in over his head so after just one day of work, Chuck’s brother lets chuck go. Well, Chuck still needs a job and he needs to figure out a solution quickly, because he still needs to pay rent soon. And Chuck unfortunately doesn’t know what to do. So he goes to the beach to surf.
And when he arrives at the beach, there’s a movie being made there. There’s a movie being made about surfing. Well, the person who is making the movie sees Chuck surfing and she has never seen a gorilla surf before. So after she sees Chuck surf, she decides that she wants to make a movie about a surfing gorilla. So she pays Chuck $7 million to star in the movie.
Well, after Chuck receives the money, he retires and he surfs every morning. And he never gets canned from a job ever again.
Okay, so that’s the end of the first story in this lesson. Now in that story, I told you the story as if it’s happening right now in the present. Next, I want to tell you the story as if it’s going to happen in the future, let’s say 32 years in the future. Okay, let’s start the story.
32 years from now in the future, there will be a gorilla and his name is going to be Chuck and Chuck is going to be a lawyer. And Chuck’s going to have a problem. Chuck is going to get canned. Yes, Chuck’s going to get canned because every day Chuck is going to be late for work. He’s going to be late for work every day, because every day he’s going to go surfing before he goes to work.
Well, Chuck is going to need a job and he isn’t going to be able to be picky about finding a job. He isn’t going to be able to be picky about finding a job, because he’s going to need to pay rent soon.
Well, Chuck’s brother is going to own a restaurant and he’s going to need a cook. So Chuck is going to become a cook at his brother’s restaurant.
Well, during his first day of work, Chuck is going to burn everything that he cooks. He’s going to burn the chicken. He’s going to burn the eggs. He’s going to burn the toast. Chuck is going to burn everything that he cooks, because Chuck isn’t going to know how to cook. Yes, Chuck isn’t going to know how to cook, so he’s going to be in over his head.
And Chuck’s brother is going to know that Chuck is in over his head so Chuck’s brother is going to let Chuck go after just one day of work. Well, Chuck is not going to have a job and he’s going to need to figure out something quickly, because he still is going to need to pay rent soon. Well, Chuck isn’t going to know what to do so he’s going to go to the beach to surf.
And someone’s going to be making a movie at the beach at that time and the movie is going to be about surfing. Well, the person making the movie is going to see Chuck surfing and it will be the first time that she has ever seen a gorilla surf. And after that, she’s going to decide to make a movie about a surfing gorilla and she’s going to pay Chuck $7 million to star in the movie.
Well, after Chuck receives the $7 million, he’s going to retire and he’s going to surf every morning. But he’s never going to get canned ever again.
Okay, well, that’s the end of the second story in this lesson. Now remember, in that story, I told you the story as if it was going to happen in the future, 32 years in the future I think I said. So there’s one more story left in this lesson.
Now in this story, I’m going to tell you the story from Chuck’s point of view, so you’re going to have to pretend that I’m a gorilla named Chuck, okay? And I’m going to tell you the story as if it’s already happened in the past, alright? Alright, well let’s start the story then.
Hello, my name’s Chuck and I want to tell you a story about something that happened to me a long time ago.
First, I just wanted to let you know that I am a gorilla and at the time of this story I was a lawyer. And unfortunately, I had a problem. I got canned. Yes, I got canned, because every day I was late for work. Yes, I was late for work every day, because every day before work I went surfing.
Well, I needed a job and I could not be picky about finding a job, because I needed to pay rent soon. Fortunately, my brother owned a restaurant and he needed a cook for the restaurant. So I became a cook at my brother’s restaurant.
Well, during my first day of work, I burned everything that I cooked. I burned the eggs. I burned the chicken. I burned the toast. I burned everything that I cooked, because I didn’t know how to cook. So I was in over my head.
And my brother knew that I was in over my head, so after just one day of work, my brother let me go. Well, I didn’t have a job and I needed to figure something out quickly, because I still needed to pay rent soon. But unfortunately, I didn’t know what to do, so I went to the beach to surf.
And when I arrived at the beach, someone was making a movie there and the movie was about surfing. Well, the person who was making the movie saw me surfing and it was the first time she had ever seen a gorilla surf. And after she saw me surfing, she decided that she wanted to make a movie about a surfing gorilla and she asked me to be the star of the movie and she paid me $7 million to be the star of the movie.
Well, after I received the $7 million, I retired and I surfed every morning. And I never got canned from a job ever again.
Okay, well that’s the end of this third and final story in this point of view lesson. Now remember, in that story I told you the story from Chuck’s point of view, okay? And the story was told as if it had already happened in the past.
So I want you to listen to this point of view lesson every day for at least seven days. And as you listen to each story, I just want you to try and understand what’s happening in the story.
And, of course, I want you to remember the point of view that the story’s being told from, okay? This will help you to understand how the words in the story change as the point of view changes.
But I don’t want you to memorize anything. I just want you to try and understand what’s happening and, y’know, just relax and, y’know, have some fun, okay?
Alright then, that’s all for this point of view lesson. I look forward to seeing you again soon. Bye-bye.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.