سرفصل های مهم
گفتوگو
توضیح مختصر
در این درس مکالمهای به زبان انگلیسی در رابطه با یک موضوع جالب و جذاب میشنوید.
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح متوسط
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
اِیجی: باورم نمیشه، واقعاً یه مخزن شناور در فرانکلین، ایندیانا، در شهر کوچک خانوادهم پیدا کردم.
کریستین: آره، واقعاً تعجبآوره. میدونم که اینجا در سان فرانسیسکو مخزن شناور هست. زیاد دربارهشون نمیدونم اما وقتی بهش فکر میکنم که در یک شهر کوچک باشن، این… این…، آره…
اِیجی: آره، خیلی عجیبه که در این شهر کوچک در ایندیانا باشن، میدونی، من میدونم که در شهرهای بزرگ محبوبتر هستن، همونطور که گفتی، اینجا در سان فرانسیسکو…
کریستین: درسته.
اِیجی: فکر میکنم بازیکنان تیم واریِر اونها رو مشهور کردن.
کریستین: آره، آره، دقیقاً.
اِیجی: استف کاری و نمیدونم دیگه چه کسی توی تیم از اونها استفاده میکنه.
کریستین: آره.
اِیجی: پس بالاخره این کار رو کردم. انجامش دادم. در واقع جلسات زیادی انجامش دادم. وقتی این تابستان برای دیدار خانوادهم در ایندیانا رفته بودم، کارهای زیادی نمیشد اونجا انجام بدم، چون شهر خیلی کوچکیه. به همین خاطر هفتهای دو سه بار میرفتم مخزن شناور. دوستش داشتم.
کریستین: پس… من یککم دربارهشون میدونم. خیلی مراقبهای هستن، درسته؟
اِیجی: آره، پس…
کریستین: آرامشبخش هم هستن؟
اِیجی: قبلاً بهشون مخازن محرومیت حسی میگفتن.
کریستین: خب، آره، این اصطلاح رو قبلاً شنیدهم.
اِیجی: و من فکر میکنم این مردم رو میترسونه، به همین خاطر حالا برای بازاریابی بهشون میگن مخزن شناور، چون مردم فکر میکنن که «محرومیت حسی، یا ابوالفضل!» میدونی، من رو از حواسم محروم میکنه…
کریستین: آره.
اِیجی: …اما این همون چیزیه که واقعاً هست. ایدهش اینه که ورودیهای حواس، در درجهی اول چشمها، گوشها و لامسه و احساست رو خاموش میکنه یا کاهش میده.
کریستین: اوهوم.
اِیجی: حالا چی هست، یه استخر کوچکه که توش قرار میگیری و خیلی کمعمقه، حدود یک یا یکونیم فوت. میتونی فقط توش بشینی، میدونی؟ عمیق نیست. اما کاری که اونها انجام میدن اینه که استخر رو با نمکهای غلیظ منیزی پر میکنن، برای همین دلیل خیلی خیلی شوره…
کریستین: آره.
اِیجی: …پس خیلی راحت میتونی روش شناور بشی.
کریستین: عه؟
اِیجی: میری توی آب… دراز میکشی و شناور میشی. اونها دما رو در حدود ۹۰ درجه نگه میدارن، یعنی تقریباً با دمای پوست یکسانه.
کریستین: اوه، باشه.
اِیجی: و دلیلش اینه که واقعاً آب رو خیلی احساس نمیکنی.
کریستین: آها.
اِیجی: بعد…
کریستین: هیچ جداییای بین تو و آب وجود نداره.
اِیجی: دقیقاً ایدهش همینه.
کریستین: آره.
اِیجی: یعنی کمی احساسش میکنی اما خیلی… قابلتوجه نیست. اگر آب سرد باشه، متوجهش میشی.
کریستین: درسته.
اِیجی: …تمام وقت. اما از اونجا که آب کاملاً گرمی هست، بعد از مدتی که توش دراز کشیدی، خیلی متوجهش نمیشی.
کریستین: آها.
اِیجی: بزرگترین عامل که فکر میکنم افراد زیادی رو بترسونه، کاملاً تاریک بودنشه.
کریستین: اوه.
اِیجی: یعنی اونقدر تاریک مثل اینکه در یک غار زیر زمین باشی. نور صفر. نور کاملاً صفر.
کریستین: و فکر کنم ساکت باشه.
جی: بعد گوشگیر توی گوشهات میذاری و اتاق هم عایق صوتی میشه تا ساکت باشه.
کریستین: اوه.
اِیجی: پس هیچ صدایی نیست، هیچچی نمیبینی، کاملاً تاریکه و لامسه و احساس خاصی نداری.
کریستین: اوهوم.
اِیجی: حالا کسی که پیشقدم شد شخصی بود بهنام جان لیلی بود، فکر میکنم اسمش جان بود و لیلی فامیلش، دکتر لیلی. و او انواع آزمایشهای عجیب رو با این مخزنها انجام داد و این کار رو برای کشف… کشف ذهن خودش انجام داد. از افراد دیگری هم استفاده میکرد که در این تانکها قرار میگرفتن و مدتهای خیلی طولانیای میماندن. یعنی، میدونی، بهاندازهی یک روز یا دو روز.
کریستین: وای خدای من!
اِیجی: دیوانهکنندهس! فوقالعاده شدیده. و اتفاقی که میافته اینه که همونطور که… اگر واقعاً مدت طولانیای به اونجا بری، چیزهای عجیبی اتفاق میافته. اما من حدود یک ساعت، یک ساعت و نیم اونجا بودم.
کریستین: واسا، واسا، وقتی میگی چیزهای واقعاً عجیب، یعنی مثلاً توهم زدن؟
اِیجی: اوه، آره، آره.
کریستین: آره.
اِیجی: آره، خلاصه اون آزمایشها… تصور من این بود چون من دربارهی اون آزمایشها خونده بودم.
کریستین: درسته.
اِیجی: و من متوجه نشده بودم که اونها اینقدر زیاد اون تو بودن. خلاصه، توهم زده بودن و توهمات خیلی خیلی شدید داشتن، انواع و اقسام تصاویر و صداها، البته، اونجا هیچچیز دیگهای وجود نداره، اما ذهنشون همهی اینها رو ایجاد میکنه.
کریستین: هوممم.
اِیجی: من از رفتن و انجام دادنش کمی ترسیده بودم چون در این باره خونده و دربارهش شنیده بودم.
کریستین: آره.
اِیجی: و متوجه نشده بودم که اونها اینقدر زیاد انجامش میدادن. وقتی فقط یک یا دو ساعت اون تو باشید اینطور نیست… دو ساعت طولانیترین زمانی بود که من انجامش دادم.
کریستین: اوه، خب، من متوجه نشده بودم. فکر کردم حدود ۹۰ دقیقه مرتباً انجامش میدادی.
اِیجی: آره، درسته. بیشتر همونقدر انجام میدادم اما یک جلسه دو ساعت انجامش دادم تا فقط امتحانش کنم.
کریستین: طولانیترین زمانی بود که میتونستی انجامش بدی؟
اِیجی: نه، خانمی که صاحب اونجا بود من رو تشویق میکرد که تا سه ساعت برم. ولی من گفتم، نمیدونم… راستش، بعد از انجام اون دوساعتیه، احتمالاً میتونستم سه ساعت انجام بدم. مشکل اصلی اینه که در نهایت مجبورم برم دستشویی.
کریستین: درسته.
اِیجی: میدونی، و فقط… یعنی فقط از نظر جسمی از دراز کشیدن توی آب کمی خسته شدم.
کریستین: آره قطعاً. چطور بود؟
اِیجی: اینجوری بود که… مثل یه مراقبهی عمیقِ عمیقه. میدونی، من… میدونم که برای تو هم پیش اومده. هر دومون دورهی ویپاسانا رو انجام دادیم. مراقبههای فشرده و دهروزه، درسته؟
کریستین: بله.
اِیجی: و اونها واقعاً عالی هستن، اما باید در تمام طول روز مراقبه کنی و بعد از روز سوم یا چهارم میتونه خیلی عمیق و شدید باشه، درسته؟
کریستین: درسته.
اِیجی: ولی با مخزن شناور، وقتی واردش بشی فقط در ۱۵ دقیقه میتونی در همان سطح عمیق مراقبه باشی.
کریستین: وای، چقدر سریع.
اِیجی: درسته. و بدون… اون دردهایی که مراقبهی نشستنی برای من داره، مثل گاهیوقتها که کمرم و بدنم فقط از نظر جسمی درد میگیره، نشستن بدونحرکت زیاد یککم سخت بود.
کریستین: درسته. خیلی… سفت و سخته.
اِیجی: آره.
کریستین: یه حالت سفت و سختی که برای مدت طولانی باید اونجوری بشینی. آره، پاهای من شروع میکنن به درد گرفتن و…
اِیجی: بعضیاوقات بیحس میشن، درسته؟
کریستین: آره، دقیقاً.
اِیجی: آره. خب، مخزن بهنوعی این دردها رو از بین میبره چون فقط به پشت میخوابی و توی آب شناور هستی… پس اثرات مفید زیادی داره. پس از نظر جسمی تمام عضلات کاملاً شل میشن. نیازی به استفاده از هیچ قدرت، عضله یا فشار برای نشستن نداری، هیچچی. درست مثل اینه که روی نرمترین تختخواب دراز کشیدی. و بعد چون کاملاً تاریکه و صدایی نمیآد. مثل اینه که ذهنت خیلی سریع کاملاً عمیق آروم میشه.
کریستین: اوه. اونوقت متوجه مزایای خارج از انجام اون میشدی؟ چون مرتباً انجامش میدادی، درسته؟
اِیجی: آره، مرتب انجامش میدادم. متوجهِ مزایای مختلفی شدم. متوجهِ مزایای جسمی شدم. تازه داشتم شروع به ورزش دوباره میکردم، با شدت بیشتری.
کریستین: آره.
اِیجی: و میدونم که به همین دلیله که بعضی از ورزشکارها از این مخزنها استفاده میکنن. سریعتر ریکاوری میشدم، درسته؟ بیا بگیم مثلاً من یک روز تمرین دوی سرعت خیلی سختی رو انجام دادم. و این برای بدن خیلی سخته. و گاهیاوقات عضلات رو یهجورهایی سفت و سخت میکنه. پس میرم به مخزن شناور و میتونم تقریباً احساس كنم كه عضلاتم رها شدن و آروم میشن.
کریستین: آها.
اِیجی: و بهعلاوه، توی یهعالمه نکم منیزی هستی…
کریستین: آره.
اِیجی: …که برای ریکاوری بدن مفیده چون یه نمک منیزیمه که برای بدن قلیایی هست و فواید دیگری هم داره.
کریستین: آها.
اِیجی: خلاصه از نظر جسمی متوجه شدم که آروم هستم. یعنی بلافاصله وقتی بیرون اومدم… مثل اینکه تمام استرسهام از بین رفته بودن. از نظر جسمی کاملاً احساس آرامش کردم. و بعد از نظر ذهنی و احساسی میتونستم احساس آرامش بیشتر از حالت معمول تا یک روز، دو روز یا سه روز بعد داشته باشم.
کریستین: چقدر عالی.
اِیجی: آره. متوجه شدم که خلاقیتم بیشتر شد. بعضیاوقات وقتی اونجا بودم، و سعی میکردم ذهنم رو ساکت نگه دارم…
کریستین: آره.
اِیجی: …با تکنیکهای مراقبه و این صحبتا اما گاهیاوقات ایدههایی دربارهی چیزهایی یهو توی ذهنم میاومدن و راستش باحال بود.
کریستین: آره، مطمئناً. مطمئنم که این به چیز کمک کرده… نمیدونم توی خوابیدن مشکل داری یا نه، اما میتونم تصور کنم که به کسی که توی خوابیدن در شبها مشکل داره کمک کنه.
اِیجی: آره، فکر میکنم خیلی عالی میشه این کار رو مثلاً عصر انجام بدی بعد بری خونه و بری توی تختخواب.
کریستین: آره.
اِیجی: زنی که صاحب اونجا بود به من گفت که هنرمندهای زیادی هم دقیقاً برای خلاقیت این کار رو انجام میدن. میآن و جلسات طولانی رو انجام میدن، مثلاً گفت كه یه نوازنده هست که میآد و هر بار سه ساعت انجام میده و بعد گفته كه همیشه انواع و اقسام ایدههای عالی رو برای یکی دو هفتهی بعدی داره.
کریستین: وای، خیلی عالیه.
اِیجی: آره، آره، خیلی باحاله. من این کار رو بیشتر شبیه نوعی تمرین معنوی انجام دادم. همونطور که گفتم میرم اونجا و از تکنیکهای مختلف مراقبه استفاده میکنم.
کریستین: آره.
اِیجی: ذهنم رو آروم میکنم و تازه فهمیدم که میتونم ذهنم رو اونجا خیلی سریعتر از زمانی که توی دنیای بیرونِ معمولی مراقبه میکنم آروم کنم.
کریستین: خب، از خیلی جهات آسون به نظر میرسه.
اِیجی: آره، به هر حال، اگر فرصتی پیدا کردید امتحانش کنید. باید امتحانش کنید.
کریستین: آره.
متن انگلیسی درس
So I can’t believe it, I actually found a float tank in Franklin, Indiana, in my family’s little small town.
Yeah, that’s really shocking, actually. I know they have them here in San Francisco. I don’t know that much about them but to think of them being in a small town, that’s… that’s, yeah…
Yeah, I mean it’s such a strange thing and to be in this little, little town in Indiana, y’know, I know they’re becoming more popular in big cities, like you said, here in San Francisco, the Warriors…
Right.
players made them famous, I think.
Yep, yep, exactly.
Steph Curry and I don’t know who else on the team uses them.
Yeah.
So I finally did it. I did it. In fact, I had a lot of sessions. So this summer visiting my family in Indiana, didn’t have a lot to do there because it’s such a small town. So I was going to the float tank, two, three times a week. I loved it.
So, it’s… I know a little bit about them. They’re very meditative, right?
Yeah, so…
Relaxing as well?
They used to be called sensory deprivation tanks.
Okay, yeah, I’ve heard that term before.
And I think that scares people so now with the marketing they call them float tanks because people think “Sensory deprivation, augh!” Y’know, deprive my senses…
Yea.
but that is really what it is. So the idea is that it’s going to turn off or lower the input into your senses, primarily your eyes, your ears, and your sense of touch, feeling.
Mm-hm.
So what it is, is you get in this little pool, it’s pretty, quite shallow, I don’t know like 1 or 1-1/2 feet deep. So you can just sit in it, y’know? It’s not deep. But what they do is they fill it with concentrated Epsom salts, so super, super, super salty…
Yeah.
so you very easily float on top of it.
Oh?
So you get in there and you… you just lay down and you float. And then they have the temperature at something like 90 degrees so it’s almost the same as your skin temperature.
Oh, okay.
And the reason for that is the idea is that you won’t really notice the feeling of the water so much.
Uh-huh.
Then…
No separation between you and the water.
That’s the idea.
Yeah.
I mean you actually can feel a little bit but it’s not… not noticeable. If it was cold water you would notice it…
Right.
all the time. But since it’s quite warm water, you don’t quite notice it after you’ve been laying in it for a while.
Uh-huh.
The big one, I think that scares a lot of people, is it’s totally dark.
Oh.
I mean like dark like you’re in a cave under the earth. Zero light. Completely zero light.
And quiet, I imagine.
And then you wear, you put in little ear plugs and then also the room is soundproofed so that the idea is that it’s silent as well.
Oh.
So no sound, no sight, completely dark, and not much in terms of touch, feeling.
Mm-hm.
Now, it was kind of pioneered by a guy named, was it John Lilly, I think John was his first name, Lilly is his name, Dr. Lilly. And he did all kinds of crazy experiments with these tanks and he did it to explore… to explore the mind, to explore his own mind. He also used other people who would get in these tanks and they would stay super, crazy long amounts of time. I mean like, y’know, a day or something, two days.
Oh my god!
Crazy! Super intense. And see what happens is, y’know, as you’re… if you go in there really long then really crazy stuff can happen. But for me, I was in there about an hour, hour and a half.
Wait, wait, when you say really crazy stuff, you mean like hallucinating?
Oh, yeah, yeah.
Yeah.
Yea, so those experiments… so that was my image because I’d read about those experiments.
Right.
And I didn’t realize they were in for so long. So those guys were having, y’know, hallucinations, very, very intense hallucinations and all kinds of like images and sounds and just, of course, there’s actually nothing there but their mind was creating all that stuff.
Mmmm.
So I was a little scared about going and doing it because I’d read about this and heard about it.
Yeah.
And I didn’t realize they were doing it for so long. So it’s not like that when you’re in it for just an hour or two… I did two hours was my longest one.
Oh, okay, I didn’t realize that. I thought 90 minutes was kind of what you were doing regularly.
It was. That’s what I mostly did but I did one two-hour session just to try it.
Is that the longest you could do it?
No, the woman who owned the place was encouraging me to go for three hours. I was like, I don’t know… actually, after doing the two-hour one, I probably could have done three hours. The main problem is I would eventually have to go to the bathroom.
Right.
Y’know, and just… I mean just physically got a little tired of laying in the water.
Sure. But what was it like?
So it was… it’s like a deep, deep meditation. So, y’know, I’ve… you have, too, I know. We’ve both done, y’know, Vipassana courses. Like intensive, 10-day meditations, right?
Yes.
And they’re really great, y’know, but you’re meditating all day long and after the third or fourth day it can be very deep and intense, right?
Right.
Well with the float tank, it’s like you get in there and in just 15 minutes you can be in that same deep level of meditation.
Wow, really quickly.
Right. And without such… some of the pain involved with, y’know, with sitting meditation for me, like my back would hurt sometimes and just physically my body, it felt a little tough just to be sitting still so much.
Right. It’s very… it’s very rigid.
Yeah.
A rigid posture that you’re sitting in for a long period of time. Yeah, my legs would start aching and…
Sometimes get numb, right?
Yeah, exactly.
Yeah. Well, it kind of takes that away because you’re just laying on your back floating in the water so… so, it has so many beneficial effects. So physically all your muscles just completely relax. You don’t need to use any, y’know, power or muscles or tension to keep yourself sitting up, nothing. It’s just like you’re laying in the softest bed there is. And then because, y’know, it’s completely black, there’s no sound coming in. It’s like your mind just completely deeply relaxes very quickly.
Oh. So were you noticing any benefits outside of doing it then? Because you were doing it pretty regularly, right?
Yeah, I was. I noticed many different benefits. Physically I noticed benefits. I was just starting to exercise again, more intensely.
Yeah.
And I know this is why some athletes use these tanks. I recovered faster, right? So let’s say I do a really hard sprinting workout one day. And so that’s very tough on your body. And it gets your muscles kind of tense and tight sometimes. So I would go to the float tank and I could, I could almost feel my muscles just letting go and relaxing.
Uh-huh.
And plus, you’re soaking in Epsom salts…
Yeah.
which are also supposed to be good for recovery for relaxing your body because it’s a magnesium salt which is alkalizing for your body and has other benefits.
Uh-huh.
So physically I noticed I was just relaxed. I mean immediately when I came out I… like all my stresses were gone. I just felt completely physically relaxed. And then mentally and emotionally I would notice feeling much more relaxed than usual for a day, two days, three days afterwards.
Oh, that’s great
Yep. I noticed my creativity increased. Sometimes when I was in there, y’know, I was trying to keep my mind quiet…
Yeah.
using meditation techniques but sometimes just ideas would pop into my head about things and it was kind of cool actually.
yeah, I bet. I bet it helped your… well, I don’t know if you have problems sleeping, but I can imagine it would help somebody who has issues with falling asleep at night.
Yeah, I would think it would be a great thing to do kind of in the evening and then go home and go to bed.
Yep.
The woman who owned it, she told me that she also has a lot of artists who do it, exactly for creativity. So they’ll come in and they’ll do long sessions, like she said she had a musician that would come in and do like three hours at a time and then he said that he always got all kinds of great ideas afterwards for the next week or two.
Oh, that’s so cool
Yeah, yeah, very cool. I did it more as kind of like a spiritual practice. I would go in there, like I said, and use different meditation techniques.
Yeah.
Calm my mind, and I just found that I could calm my mind so much faster in there than trying to meditate, y’know, out in the regular world.
Well, it sounds easier in many ways.
Yeah, so anyway, if you get a chance check it out. You should try one.
Yeah.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.