سرفصل های مهم
درسنامه دیدگاه
توضیح مختصر
در این درس، داستانی در زمانهای گرامری مختلف بازگو میشود تا گرامر این زمانها را بهتر یاد بگیرید.
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
شکاف ایمان - درس دیدگاه
سلام، من اِیجی هستم. به داستانهای دیدگاه این ماه خوش آمدید. بیایید با گذشته شروع کنیم.
چند سال بود که شیر کوهی ملوین پاک و هوشیار بود. الکل را ترک کرده بود و در آن مدت هیچ الکلی مصرف نکرده بود. او خوشحال بود چون با دوستش در آتن، جورجیا زندگی میکرد.
اما روزی دوستش به او گفت: «تموم شد. من حوصلهم سر رفته و ترکت میکنم. زندگی خوبی داشته باشی.» بیچاره ملوین. ملوین بهشدت افسرده شد. دست به الکل زد و دوباره نوشیدن را شروع کرد.
ابتدا به جورجیا بار رفت و ۲۶ آبجو و ۳۰ شات تکیلا سفارش داد. آبجو را سر کشید و شاتها را تا ته نوشید و زود مست شد.
متأسفانه، ملوین بدمست بود. وقتی مست میشد، همیشه هرچه از دهنش در میآمد میگفت. یک خرس سیاه بزرگ کنار بار بود و ملوین سر او فریاد زد. «هی، تو زشتی.» خرس عصبانی شد و ملوین را کتک زد و او را بیهوش کرد.
روز بعد، ملوین به گلوب، بار دیگری، رفت. این بار تنها در ۲۰ دقیقه ۵۲ آبجو نوشید. مست و پاتیل شد و بار دیگر هرچه از دهنش در میآمد گفت. به همه توهین کرد. نگهبان بار شنید که ملوین داشت همه را آزار میداد. ملوین را گرفت و از بار بیرون انداخت. ملوین در خیابان از حال رفت.
ملوین تا پنج ماه بعد هر شب مست میشد و همچنان به دردسر میافتاد. سرانجام، متوجه شد که باید غرق کردن غمهایش را متوقف کند. تصمیم گرفت شهر را ترک کند، به کوه برود و سریعاً الکل را ترک کند.
چند روز اول بدون نوشیدن رنجآور بود. ملوین احساس تهوع میکرد، اما بعد از یک هفته احساس خیلی بهتری داشت. از بودن در کوه لذت میبرد. از هوای پاک لذت میبرد.
ملوین هر روز شادتر و قویتر میشد. تصمیم گرفت به زندگی ساده و طبیعی در کوهستان ادامه دهد. تا پایان عمر پاک، هوشیار و خوشحال بود.
خب، حالا بیایید نسخهی دوم داستان را انجام دهیم. بیایید تصور کنیم که در آینده اتفاق میافتد. شاید رویایی داریم و میدانیم که در آینده اتفاق خواهد افتاد. حالا در آینده.
در آینده، چندین سال ملوین شیر کوهی پاک و هوشیار خواهد بود.
چندین سال الکل را ترک خواهد کرد و در آن مدت هیچ الکلی نخواهد خورد. در آن مدت، خوشحال خواهد بود چون با دوستش در آتن، جورجیا زندگی خواهد کرد.
اما روزی در آینده، دوستش به او خواهد گفت: «تموم شد. من حوصلهم سر رفته و ترکت میکنم. زندگی خوبی داشته باشی.» بیچاره ملوین. در آن زمان، ملوین بهشدت افسرده خواهد شد. (gonna یعنی going to) او دست به الکل خواهد زد و دوباره شروع به نوشیدن خواهد کرد.
به جورجیا بار خواهد رفت و ۲۶ آبجو و ۳۰ شات تکیلا سفارش خواهد داد. آبجو را سر خواهد کشید و شاتها را تا ته خواهد نوشید و زود مست خواهد شد.
متأسفانه ملوین بدمست خواهد بود. هر زمان که مست میشود، همیشه هرچه از دهنش در میآید خواهد گفت، و این بار یک خرس سیاه بزرگ کنار بار خواهد بود و ملوین سر او فریاد خواهد زد. «هی، تو زشتی.» خرس عصبانی خواهد شد و ملوین را کتک خواهد زد و او را بیهوش خواهد کرد.
روز بعد، ملوین به گلوب، بار دیگری، خواهد رفت. این بار تنها در ۲۰ دقیقه ۵۲ آبجو خواهد نوشید. مست و پاتیل خواهد شد و بار دیگر هرچه از دهنش در میآید خواهد گفت. به همه توهین خواهد کرد.
نگهبان بار خواهد شنید که ملوین همه را آزار میدهد. ملوین را خواهد گرفت و از بار بیرون خواهد انداخت. ملوین در خیابان از حال خواهد رفت.
ملوین تا پنج ماه آینده هر شب مست خواهد شد و همچنان به دردسر خواهد افتاد. تا اینکه بالاخره متوجه خواهد شد که باید غرق کردن غمهایش را متوقف کند. در آن زمان تصمیم خواهد گرفت شهر را ترک کند، به کوهستان برود و سریعاً الکل را ترک کند.
چند روز اول بدون نوشیدن برای او رنجآور خواهد بود. احساس تهوع خواهد کرد، اما بعد از یک هفته احساس خیلی بهتری خواهد داشت. از بودن در کوه لذت خواهد برد. ملوین از هوای پاک لذت خواهد برد و هر روز شادتر و قویتر خواهد شد.
تصمیم خواهد گرفت به زندگی ساده و طبیعی در کوهستان ادامه دهد و بنابراین، تا آخر عمر پاک، هوشیار و خوشحال خواهد بود.
این پایان داستانهای دیدگاه ما برای این ماه است. طبق معمول، فقط به داستان کوتاه گوش دهید و به این نسخههای داستان دیدگاه گوش دهید.
نیازی نیست به قوانین دستور زبان فکر کنید. فقط گوش دهید و درک بهتری از گرامر فقط از طریق گوش دادن و درک داشته باشید. بگذارید این احساس برای گرامر در طول زمان ایجاد شود. ماههای زیادی طول خواهد کشید. صبور باشید، از داستانها لذت ببرید و آنها را بارها تکرار کنید.
بعداً میبینمتان. فعلاً خداحافظ.
متن انگلیسی درس
Faith Gap - POV
Hi this is AJ. Welcome to point-of-view stories for this month’s lesson. Let’s start with the past.
For many years, Melvin the mountain lion had been clean and sober. He had been on the wagon and hadn’t drunk any alcohol during that time. He had been happy because he had been living with his girlfriend in Athens, Georgia.
One day, however, his girlfriend said to him “It’s over. I’m bored and I’m leaving you. Have a good life.” Poor Melvin. Melvin became extremely depressed. He fell off the wagon and began to drink again.
First, he went to the Georgia Bar and ordered 26 beers and 30 shots of tequila. He chugged the beer and slammed the shots and quickly became drunk.
Unfortunately, Melvin was a bad drunk. When he got drunk, he always shot his mouth off. There was a big black bear at the bar and Melvin yelled at him. “Hey, you’re ugly.” The bear got angry and slugged Melvin, knocking him out.
The next day, Melvin went to the Globe, another bar. This time he drank 52 beers in just 20 minutes. He got hammered and once again shot his mouth off in the bar. He insulted everyone. The bouncer heard Melvin harassing everyone. He grabbed Melvin and threw him out of the bar. Melvin passed out in the street.
For the next five months Melvin continued to get drunk every night and continued to get in trouble. Finally, he realized that he must stop drowning his sorrows. He decided to leave town, go into the mountains and quit cold turkey.
The first few days without drinking were miserable. Melvin felt sick, but after one week he felt much better. He enjoyed being in the mountains. He enjoyed the clean air.
Each day, Melvin got happier and stronger. He decided to continue living a simple and natural life in the mountains. He remained clean and sober and happy the rest of his life.
Okay, now let’s do our second version of the story. Let’s imagine it’s happening in the future. Maybe we’re having a dream and we know it will happen in the future. So now in the future.
In the future, for several years Melvin the mountain lion will have been clean and sober.
He’ll have been on the wagon for several years and won’t have drunk any alcohol during that time. During that time, he’ll have been happy because he will have been living with his girlfriend in Athens, Georgia.
One day in the future, however, his girlfriend will say to him “It’s over. I’m bored and I’m leaving you. Have a good life.” Poor Melvin. At that point, Melvin is gonna become extremely depressed. (Gonna means going to) He’ll fall off the wagon and he’ll begin to drink again.
He’ll go to the Georgia Bar and he’ll order 26 beers and 30 shots of tequila. He’s gonna chug the beer and slam the shots and quickly become drunk.
Unfortunately, Melvin will be a bad drunk. Whenever he gets drunk, he’ll always shoot his mouth off and this time there will be a big black bear at the bar and Melvin will yell at him. “Hey, you’re ugly.” The bear will get angry and he’ll slug Melvin, knocking him out.
Now, the next day Melvin is going to go to the Globe, another bar. This time he’ll drink 52 beers in just 20 minutes. He’ll get hammered and once again he’ll shoot his mouth off in the bar. He’ll insult everyone.
The bouncer will hear Melvin harassing everyone. He’ll grab Melvin and throw him out of the bar. Melvin will pass out in the street.
For the next five months Melvin will continue to get drunk every night and continue to get in trouble. Until, finally, he’ll realize that he must stop drowning his sorrows. At that point he’s gonna decide to leave town, go into the mountains and quit cold turkey.
The first few days without drinking are gonna be miserable for him. He’ll feel sick, but after one week he’ll feel much better. He’ll enjoy being in the mountains. He’ll enjoy the clean air and each day Melvin will get happier and stronger.
He’ll decide to continue living a simple and natural life in the mountains and, therefore, he’s gonna be clean, sober and happy the rest of his life.
That is the end of our point-of-view stories for this month. As usual, just listen to the mini story and listen to these point-of-view story versions.
You don’t need to think about grammar rules. Just listen and get a better understanding of grammar just through listening and understanding. Let that feeling for grammar develop over time. It takes many months. Be patient, enjoy the stories and repeat them many times.
See you next time. Bye for now.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.