داستان های کوتاه

156 فصل | 312 درس

داستان انگلیسی رابطه عاشقانه با ربات چت

توضیح مختصر

تصور کنید که در اینترنت با کسی آشنا شده و یک دل نه صد دل عاشق او می شوید ولی در پایان متوجه می شوید که او یک ربات چت بوده است.

  • سطح خیلی سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این درس

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل صوتی

دانلود فایل صوتی

متن انگلیسی درس

CHATBOT LOVE AFFAIR

Dr. Robert Epstein fell in love with the woman of his dreams. The only problem was it wasn’t a real woman. He had been fooled by a computer chatbot. If anyone should have known better, it was Dr. Epstein. He’s a psychologist who specializes in relationships and love and he’s one of the world’s leading researchers in computer-human interactions.

A few years ago, Epstein wanted to meet a woman. His cousin convinced him to try online dating. He began searching through women’s dating profiles and began writing a beautiful woman named Ivana. Her English was very poor, but Epstein didn’t mind. They continued emailing each other often, and he eventually fell in love with her.

Epstein was excited to meet Ivana until he started noticing strange things in her messages. For example, Ivana wrote that she was walking in the park one day. However, when Epstein checked the weather in her area, it showed a blizzard and freezing temperatures.

Curious, Epstein decided to conduct an experiment. He wrote her an email filled with nonsensical characters, ending with ‘With love, /Robert’.

Her response was a long letter about her mother. It then dawned on him that Ivana was not a human woman. Epstein had fallen in love with a chatbot. He felt like a fool, especially considering his expertise in computer-human interaction. Epstein says he was fooled partly because he wanted to believe that a beautiful woman really cared about him. But he also says the programming was extremely clever.

Epstein’s story doesn’t end there. Undeterred by his first love affair with a chatbot, he met another woman online. Then, one day, he was contacted by a computer programmer. The programmer told Epstein that he had been talking to his computer program. He had once again been duped by a chatbot!

Epstein is far from alone in falling for a chatbot. According to hacked data from one popular dating site, of the 5.5 million female dating profiles, only 12,000 were real women. According to Brian Christian’s book, “The Most Human Human,” there are clues that we can look for. For example, humans have a specific style of communication, which is determined by their background. This means that each message will have a similar style. Machines don’t have this kind of background, so their communication style will often sound different in each message. Unless you want to wind up like Epstein, keep this clue in mind the next time you meet someone online.

ترجمه‌ی درس

رابطه عاشقانه با ربات چت

دکتر رابرت اِپستین عاشق زن رویاهای خود شد. تنها مشکل این بود که او یک زن واقعی نبود. او فریب یک ربات چت کامپیوتری را خورده بود. اگر قرار باشد کسی به این مسئله پی ببرد، او کسی به جز دکتر اپستاین نیست. او یک روانشناس و کارشناس روابط عاشقانه و عشق و یکی از محققان برجسته جهان در تعاملات بین انسان و کامپیوتر است.

چند سال پیش، اپستین می خواست با یک زن دیدار داشته باشد. پسر عمویش او را متقاعد کرد تا دوستیابی آنلاین را امتحان کند. او شروع به بررسی پروفایل های دوستیابی زنان کرد و مکاتبه با خانم زیبایی به نام ایوانا را آغاز کرد. زبان انگلیسی او بسیار ضعیف بود، اما اپستین اهمیتی نداد. آنها اغلب برای هم ایمیل ارسال می کردند و او سرانجام عاشق آن زن شد.

اپستین مشتاق دیدار ایوانا بود تا اینکه متوجه چیزهای عجیب و غریبی در پیامهایش شد. مثلا یک روز ایوانا نوشت که مشغول پیاده روی در پارک بوده است. با این حال زمانی که اپستین وضعیت آب و هوایی ناحیه ی او را بررسی کرد، دید هوا بسیار سرد بوده است.

اپستین که کنجکاو شده بود تصمیم گرفت آزمایشی انجام دهد. او ایمیلی پر از حروف و علائم بی معنا نوشت و آن را با عبارت « تقدیم با عشق /رابرت» پایان داد.

پاسخی که او داد نامه ای بلند بالا در مورد مادرش بود. دیگر برای او مسجل شده بود که ایوانا یک زن واقعی نیست. اپستین عاشق یک ربات چت شده بود. او به خصوص با در نظر گرفتن تخصص خود در تعامل کامپیوتر و انسان، احساس احمق بودن می کرد. اپستین می گوید او بیشتر به این دلیل فریب خورده است که خودش می خواسته باور کند که زنی زیبا واقعا به او اهمیت می دهد. اما او همچنین می گوید برنامه نویسی آن (ربات) بسیار هوشمندانه بود.

ماجرای اپستین به همین جا ختم نمی شود. او که هنوز از داشتن رابطه با یک ربات چت سرش به سنگ نخورده بود، با یک زن دیگر به صورت آنلاین ارتباط برقرار کرد. یک روز یک برنامه نویس کامپیوتر با او تماس گرفت. آن برنامه نویس به اپستین گفت که او با برنامه کامپیوتری وی صحبت می کرده است. اپستین یک بار دیگر فریب یک ربات چت راخورده بود!

اپستین تنها کسی نیست که عاشق یک ربات چت شده است. براساس اطلاعات هک شده از یک سایت محبوب دوستیابی، از 5.5 میلیون پروفایل قرار ملاقات زنان تنها 12000 تای آنها به زنان واقعی تعلق داشتند. بر اساس کتاب «انسانترین انسان» نوشته ی برایان کریستین ما می توانیم سرنخ هایی را دنبال کنیم. به عنوان مثال، انسان ها دارای سبک ارتباطی خاص خود هستند که بر اساس پیشینه آنها تعیین می شود. این یعنی همه ی پیامها سبک مشابهی دارند. ماشین آلات فاقد این پیشینه هستند و به همین دلیل سبک ارتباطی آنها اغلب در هر پیام با دیگری فرق دارد. دفعه بعد که خواستید کسی را به طور آنلاین ملاقات کنید این نکته را به یاد داشته باشید مگر اینکه بخواهید مانند اپستین ناخواسته گرفتار شوید.