داستان 49- تلاش برای به خواب رفتن

آموزش رایگان زبان انگلیسی > دوره: نیمچه داستان‌ها / داستان انگلیسی: داستان 49- تلاش برای به خواب رفتن

نیمچه داستان‌ها

60 داستان انگلیسی

داستان 49- تلاش برای به خواب رفتن

توضیح مختصر

  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این داستان انگلیسی را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این داستان انگلیسی

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل صوتی

دانلود فایل صوتی

متن انگلیسی داستان انگلیسی

Now let’s listen to the story about how I try to get to sleep.

A) I’ve been trying to go to sleep for two hours. But I haven’t been able to close my eyes.

I’ve been thinking about today.

It was my first day at the new job.

I keep wondering if I did a good job.

I’m wondering if I can get along with my co-workers.

The recruiter said I was very qualified for the job.

If that’s true, I feel like the first day should have been easier.

I am thinking maybe I should write some of these feelings down.

If I do, perhaps I’ll be able to get some sleep.

Now let’s hear this same story from different perspectives.

B) I had been trying to get to sleep for two hours. But I hadn’t been able to close my eyes.

I had been thinking about today.

It was my first day at the new job.

I kept wondering if I did a good job.

I was wondering if I was going to be able to get along with my co-workers.

The recruiter had said that I was very qualified for the job.

If that were true, the first day on the job should have been easier.

I thought I should write some of these feelings down.

I felt that if I did, perhaps I would be able to get some sleep.

Now here are some questions, which you can try to answer or simply listen to the answers.

1) I’ve been trying to go to sleep for two hours. How long have you been trying to go to sleep? I’ve been trying to go to sleep for two hours.

2) I haven’t been able to close my eyes. What haven’t you been able to do? I haven’t been able to close my eyes.

3) I’ve been thinking about today. What have you been thinking about? I’ve been thinking about today.

4) I keep wondering if I did a good job. What do you keep wondering about? I keep wondering if I did a good job.

5) I keep wondering if I can get along with my co-workers. Whom are you wondering about getting along with? I’m wondering if I can get along with my co-workers.

6) The recruiter said I was very qualified for the job. Who said you were very qualified? The recruiter said I was very qualified for the job.

7) I felt is if the first day should have been easier. How did you think the first day should have felt? I thought the first day should have felt easier.

8) I thought I should write some of these feelings down. What did you think you should do? I thought i should write some of these feelings down.

ترجمه‌ی داستان انگلیسی

حالا بیایید داستان را گوش بدهیم که چطور من سعی می‌کنم بخوابم.

الف) من برای دو ساعت تلاش کرده‌ام که به خواب بروم. ولی نتوانسته‌ام چشم‌هایم را ببندم.

من داشتم درباره‌ی امروز فکر می‌کردم.

روز اول کار من در شغل جدید بود.

مدام فکر می‌کنم که آیا کار را به‌خوبی انجام دادم.

دارم فکر می‌کنم که آیا می‌توانم با همکارانم کنار بیایم.

فرد استخدام‌کننده به من گفت که من برای کار خیلی شایسته بودم.

اگر آن درست باشد، من فکر می‌کنم که روز اول باید آسان‌تر می‌بود.

من فکر می‌کنم که شاید من باید مقداری از این احساسات رو بنویسم.

اگر بنویسم، شاید بتوانم مقداری بخوابم.

حال بیایید این داستان را از دیدگاه‌های مختلف بشنویم.

ب) من برای دو ساعت تلاش کرده بودم که به خواب بروم. ولی نتوانسته‌ام چشم‌هایم را ببندم.

در مورد امروز داشتم فکر می‌کردم.

روز اول کار من در شغل جدید بود.

داشتم فکر می‌کردم آیا کار را به‌خوبی انجام دادم.

من داشتم فکر می‌کردم که آیا می‌توانم با همکارانم کنار بیایم.

فرد استخدام‌کننده به من گفت که من برای کار خیلی شایسته بوده‌ام.

اگر آن درست بوده باشد، من فکر می‌کنم که روز اول باید آسان‌تر می‌بود.

من فکر کردم که شاید من باید مقداری از این احساسات را بنویسم.

احساس کردم که اگر من این کار را انجام بدهم، شاید بتوانم مقداری بخوابم.

اکنون چند سؤال وجود دارد که می‌توانید به آن‌ها پاسخ دهید یا فقط به پاسخ‌ها گوش دهید.

۱) من برای دو ساعت تلاش کرده‌ام که به خواب بروم. چه مدت تلاش کرده بودی به خواب بروی؟ من برای دو ساعت تلاش کرده‌ام که به خواب بروم.

۲) من نتوانسته‌ام چشم‌هایم را ببندم. چه کاری نتوانسته‌ای بکنی؟ من نتوانسته‌ام چشم‌هایم را ببندم.

۳) من در مورد امروز داشتم فکر می‌کردم. در مورد چه چیزی داشتی فکر می‌کردی؟ من در مورد امروز داشتم فکر می‌کردم.

۴) مدام فکر می‌کنم که آیا کار را به‌خوبی انجام دادم. در مورد چه چیزی فکر می‌کنی؟ مدام فکر می‌کنم آیا کار را به‌خوبی انجام دادم.

۵) مدام فکر می‌کنم که آیا می‌توانم با همکارانم کنار بیایم. تو در مورد کنار آمدن با چه کسانی داشتی فکر می‌کردی؟ من به این فکر می‌کنم که آیا می‌توانم با همکارانم کنار بیایم.

۶) فرد استخدام‌کننده گفت من برای این کار خیلی شایسته هستم. چه کسی گفت تو خیلی شایسته هستی؟ فرد استخدام‌کننده گفت من برای کار خیلی شایسته هستم.

۷) من احساس کردم که روز اول باید آسان‌تر می‌بود. فکر کردی روز اول باید چطور می‌بود؟ فکر کردم روز اول باید احساس آسان‌تری می‌داشت.

۸) من فکر کردم که شاید من باید مقداری از این احساسات را بنویسم. تو فکر کردی که باید چه کار کنی؟ من فکر کردم که شاید باید مقداری از این احساسات را بنویسم.