داستان 31- رزی برای شام به نزد دوستش می رود.

آموزش رایگان زبان انگلیسی > دوره: نیمچه داستان‌ها / داستان انگلیسی: داستان 31- رزی برای شام به نزد دوستش می رود.

نیمچه داستان‌ها

60 داستان انگلیسی

داستان 31- رزی برای شام به نزد دوستش می رود.

توضیح مختصر

با where سوال شده در صورتی که در پاسخ برای دیدن دوستش هست نه مکانی

  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این داستان انگلیسی را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این داستان انگلیسی

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل صوتی

دانلود فایل صوتی

متن انگلیسی داستان انگلیسی

Story thirty one.

Let’s meet Rosie, who is going to visit her friend.

A) Rosie’s friend lives far away. She has asked Rosie to come for dinner.

Rosie is happy to visit her friend.

Rosie has already bought a train ticket.

She travels by train to see her friend.

Rosie’s friend is very happy to see her.

Rosie’s friend has been cooking a big dinner.

She has been cooking chicken, vegetables, and dessert.

But Rosie is allergic to chicken.

So Rosie only eats the vegetables and dessert.

Now Rosie will tell the story.

B) My friend moved far away. She had asked me to come for dinner recently.

I was happy to visit my friend.

I bought a train ticket.

I traveled by train to see my friend.

My friend was very happy to see me.

My friend had been cooking a big dinner.

She had been cooking chicken, vegetables, and dessert.

But I am allergic to chicken.

So I only ate the vegetables and dessert.

Now I’ll ask some questions about the story. You can answer out loud, or just listen if you prefer.

1) Rosie’s friend moved far away. Does Rosie’s friend live close? No Rosie’s friend does not live close. Rosie’s friend moved far away.

2) Rosie’s friend had asked Rosie to come for dinner. What had Rosie’s friend asked? Rosie’s friend had asked Rosie to come for dinner.

3) Rosie was happy to visit her friend. Was Rosie happy to visit her friend? Yes, Rosie was happy to visit her friend.

4) Rosie bought a train ticket. What did Rosie buy? Rosie bought a train ticket.

5) Rosie traveled to see her friend. What did Rosie travel for ? Rosie traveled to see her friend.

 6) Rosie’s friend is very happy to see her. Is Rosie’s friend happy? Yes, Rosie’s friend is very happy to see her.

7) Rosie’s friend has been cooking a big dinner. What has Rosie’s friend been cooking? Rosie’s friend has been cooking a big dinner.

8) Rosie’s friend has been cooking chicken, vegetables, and dessert. Has Rosie’s friend been cooking beef? No, Rosie’s friend has not been cooking beef. She has been cooking chicken, vegetables, and dessert.

9) Rosie is allergic to chicken. Can Rosie eat chicken? No, Rosie can’t eat chicken. She is allergic to chicken.

10) Rosie only eats vegetables and dessert. What does Rosie eat? She only eats the vegetables and dessert, but not the chicken.

And that was the story of Rosie visiting her friend.

ترجمه‌ی داستان انگلیسی

داستان سی‌ویکم.

بیایید رُزی که قصد ملاقات دوستش را دارد ببینیم.

الف) دوست رُزی در جایی دور زندگی می‌کند. او از رُزی برای شام دعوت کرده است.

رُزی از ملاقات دوستش خوشحال است.

رُزی از قبل یک بلیت قطار خریده است.

او با قطار برای دیدن دوستش سفر می‌کند.

دوست رُزی از دیدن او بسیار خوشحال است.

دوست رُزی یک شام بزرگ پخته است.

او مرغ، سبزیجات و دسر پخته است.

اما رُزی به مرغ حساسیت دارد.

به همین خاطر، رُزی فقط سبزیجات و دسر می‌خورد.

حالا رُزی داستان را خواهد گفت.

ب) دوست من به جایی دور رفته است. او اخیراً از من برای شام دعوت کرده بود.

من از دیدن دوستم خوشحال بودم.

من یک بلیت قطار خریدم.

من با قطار برای دیدن دوستم سفر کردم.

دوستم از دیدن من بسیار خوشحال بود.

دوست من یک شام بزرگ پخته بود.

او مرغ، سبزیجات و دسر پخته بود.

اما من به مرغ حساسیت دارم.

به همین خاطر، من فقط سبزیجات و دسر خوردم.

حالا چند سؤال در مورد داستان خواهم پرسید. شما می‌توانید با صدای بلند پاسخ دهید، یا اگر ترجیح می‌دهید فقط گوش دهید.

۱) دوست رُزی به جایی دور رفته است. آیا دوست رُزی در جایی نزدیک زندگی می‌کند؟ نه، دوست رُزی در جایی نزدیک زندگی نمی‌کند. دوست رُزی به جایی دور رفته است.

۲) دوست رُزی از رُزی برای شام دعوت کرده بود. دوست رُزی چه درخواستی کرده بود؟ دوست رُزی از رُزی برای شام دعوت کرده بود.

۳) رُزی از ملاقات دوستش خوشحال بود. آیا رُزی از ملاقات دوستش خوشحال بود؟ بله، رُزی از ملاقات دوستش خوشحال بود.

۴) رُزی یک بلیت قطار خرید. رُزی چه چیزی خرید؟ رُزی یک بلیت قطار خرید.

۵) رُزی با قطار برای دیدن دوستش سفر کرد. رُزی به کجا سفر کرد؟ رُزی با قطار برای دیدن دوستش سفر کرد.

۶) دوست رُزی از دیدن او بسیار خوشحال است. آیا دوست رُزی خوشحال است؟ بله، دوست رُزی از دیدن او بسیار خوشحال است.

۷) دوست رُزی یک شام بزرگ پخته است. دوست رُزی چه چیزی پخته است؟ دوست رُزی یک شام بزرگ پخته است.

۸) دوست رُزی مرغ، سبزیجات و دسر پخته است. آیا دوست رُزی گوشت گاو پخته است؟ نه، دوست رُزی گوشت گاو نپخته است. او مرغ، سبزیجات و دسر پخته است.

۹) رُزی به مرغ حساسیت دارد. آیا رُزی می‌تواند مرغ بخورد؟ نه، رُزی نمی‌تواند مرغ بخورد. او به مرغ حساسیت دارد.

۱۰) رُزی فقط سبزیجات و دسر می‌خورد. رُزی چه چیزهایی می‌خورد؟ رُزی فقط سبزیجات و دسر می‌خورد ولی مرغ نمی‌خورد.

و این داستان رزی که به ملاقات دوستش می‌رود، بود.