داستان 42- اریکا یک سگ جدید می‌خرد

آموزش رایگان زبان انگلیسی > دوره: نیمچه داستان‌ها / داستان انگلیسی: داستان 42- اریکا یک سگ جدید می‌خرد

نیمچه داستان‌ها

60 داستان انگلیسی

داستان 42- اریکا یک سگ جدید می‌خرد

توضیح مختصر

  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این داستان انگلیسی را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این داستان انگلیسی

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل صوتی

دانلود فایل صوتی

متن انگلیسی داستان انگلیسی

Next a story about Erika, who is buying a dog.

A) Erika wants to buy a new dog. She is looking at dogs in a pet store.

She asks the store clerk some questions.

She asks, “What kind of dog is the friendliest?”

The store clerk says, “That one”.

And he points to the smallest dog.

Erika asks, “Which dog is the smartest?”

The clerk points to the same dog again.

Erika thinks that dog is the best.

She decides to buy it.

She hopes her other pets will like the new dog.

Now the same story told by Erika’s sister.

B) My sister wanted to buy a new dog. She was looking at dogs in a pet store.

She asked the store clerk some questions.

She asked, “What kind of dog is the friendliest?”

The store clerk said, “That one”.

And he pointed to the smallest dog.

My sister asked, “Which dog is the smartest?”

The clerk pointed to the same dog again.

My sister thought that dog was the best.

She decided to buy it.

She hoped her other pets would like the new dog.

Now some questions about the story.

1) Erika wants to buy a new dog. What does Erika want to buy? Erika wants to buy a new dog.

2) The store clerk says the smallest dog is the friendliest one. Which one is the friendliest dog? The store clerk says the smallest dog is the friendliest one.

3) Erika thinks the smallest, friendliest, smartest dog is the best one. Which one does Erika think is the best? Erika thinks the smallest, friendliest, smartest dog is the best one.

4) Erika hopes her other pets will like the new dog. What does Erika hope? She hopes her other pets will like the new dog.

5) She was looking at dogs in a pet store. Where was she looking at dogs? She was looking at dogs in a pet store.

6) She asked the store clerk, “What kind of dog is the friendliest?”What did she ask the store clerk? She asked the store clerk, “What kind of dog is the friendliest?”

7) The smallest dog is also the smartest one. Which one is the smartest? The smallest dog is also the smartest one.

8) The sister decided to buy the one she liked the best. Which dog did she decide to buy? She decided to buy the one she liked the best.

And that was the story of Erika buying a new dog.

ترجمه‌ی داستان انگلیسی

این داستان در مورد اریکا است که می‌خواهد یک سگ بخرد.

الف) اریکا می‌خواهد یک سگ جدید بخرد. او دارد به سگ‌ها در مغازه‌ی حیوانات خانگی نگاه می‌کند.

او از فروشنده‌ی مغازه تعدادی سؤال می‌پرسد.

او می‌پرسد، «کدام یک از سگ‌ها دوستانه‌ترین است؟»

فروشنده‌ی مغازه می‌گوید، «آن».

و او به کوچک‌ترین سگ اشاره می‌کند.

اریکا می‌پرسد، «کدام سگ باهوش‌ترین است؟‌»

فروشنده‌ی مغازه دوباره به همان سگ اشاره می‌کند.

اریکا فکر می‌کند که آن سگ بهترین است.

او تصمیم می‌گیرد آن را بخرد.

او امیدوار است که حیوانات خانگی دیگرش سگ جدید را دوست داشته باشند.

حالا همین داستان توسط خواهر اریکا گفته شده است.

ب) خواهرم می‌خواست یک سگ جدید بخرد. او داشت به سگ‌ها در مغازه‌ی حیوانات خانگی نگاه می‌کرد.

او از فروشنده‌ی مغازه تعدادی سؤال پرسید.

او پرسید، «کدام یک از سگ‌ها دوستانه‌ترین است؟»

فروشنده‌ی مغازه گفت، «آن»

و او به کوچک‌ترین سگ اشاره کرد.

خواهر من پرسید، «کدام سگ باهوش‌ترین است؟»

فروشنده‌ی مغازه دوباره به همان سگ اشاره کرد.

خواهر من فکر کرد که آن سگ بهترین است.

او تصمیم گرفت آن را بخرد.

او امیدوار بود حیوانات خانگی دیگرش سگ جدید را دوست داشته باشند.

و حالا سؤالاتی در مورد داستان بالا می‌خوانیم.

۱) اریکا می‌خواهد یک سگ جدید بخرد. اریکا می‌خواهد چه چیزی بخرد؟ اریکا می‌خواهد یک سگ جدید بخرد.

۲) فروشنده‌ی مغازه می‌گوید که کوچک‌ترین سگ دوستانه‌ترین است. کدام یکدوستانه‌ترین است؟ فروشنده‌ی مغازه می‌گوید که کوچک‌ترین سگ دوستانه‌ترین است.

۳) اریکا فکر می‌کند که کوچک‌ترین، دوستانه‌ترین و باهوش‌ترین سگ بهترین است. اریکا فکر می‌کند که چه سگی بهترین است؟ اریکا فکر می‌کند که کوچک‌ترین، دوستانه‌ترین و باهوش‌ترین سگ بهترین است.

۴) اریکا امیدوار است که حیوانات خانگی دیگرش سگ جدید را دوست داشته باشند. اریکا به چه چیزی امیدوار است؟ اریکا امیدوار است که حیوانات خانگی دیگرش سگ جدید را دوست داشته باشند.

۵) او داشت به سگ‌ها در مغازه‌ی حیوانات خانگی نگاه می‌کرد. او در کجا داشت به سگ‌ها نگاه می‌کرد؟ او داشت به سگ‌ها در مغازه‌ی حیوانات نگاه می‌کرد.

۶) او از فروشنده‌ی مغازه پرسید، «کدام یک از سگ‌ها دوستانه‌ترین است؟». او از فروشنده‌ی مغازه چه پرسید؟ او از فروشنده‌ی مغازه پرسید، «کدام یک از سگ‌ها دوستانه‌ترین است؟».

۷) کوچک‌ترین سگ همچنین باهوش‌ترین است. کدام سگ باهوش‌ترین است؟ کوچک‌ترین سگ همچنین باهوش‌ترین است.

۸) خواهر تصمیم گرفت آن سگی را بخرد که بیشتر از همه دوست داشت. او تصمیم گرفت که کدام سگ را بخرد؟ او تصمیم گرفت آن سگی را بخرد که بیشتر از همه دوست داشت.

و این داستان اریکا بود که می‌خواست یک سگ جدید بخرد.