داستان های مصور صوتی

24 مجموعه | 614 درس

اولین تابستون موش

توضیح مختصر

اولین تابستونِ موشه. اون با دوستش مینکا میره تا اطرافش رو کشف کنه. درباره ی هر چیزی که تو اطرافش می بینه از دوستش سوال می پرسه و مینکا هم بهش توضیح میده که چی هستن.

  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

راهنمای خواندن این درس

نکته اول:

ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیک‌های سایه و استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی نمایید.

نکته دوم:

اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

mouse’s first summer

One sunny summer day …

Mouse and Minka came along to play!

Tiptoe quick, off went Minka. “wait for me!” said mouse.

What’s over here? Wondered mouse. Drippy, sweet, wet, red, watermelon. “tasty!” said Minka.

What’s under there? Wondered mouse. Marching, munching, bold, black, ants. “out of the way!” said Minka.

What’s down there? Wondered mouse. Tipsy tumbly, tickly, green grass. “whee!” said Minka.

What’s up there? Wondered mouse. Oh, so high, bright, blue sky. “oooh!” said Minka.

What’s this for? Wondered mouse. Fluttery float, an orange kite. “hold on!” said Minka.

What’s in here? Wondered mouse. Sweet tart sip, yellow lemonade. “ooops!” said Minka.

What’s do we do with this? Wondered mouse. Nibbly crumb, soft white bread … and sticky, smooth, brown, peanut butter … And jiggly drip, purple jelly. “yum!” said Minka.

Oh! What’s all around? Wondered mouse. Wink, blink, fireflies glowing. “try to catch one!” said Minka.

Then pop! Boom! Crackle! What’s that? Wondered mouse. Fireworks fly, every color in the sky. “hooray!” said Minka.

“hooray for summer, mouse!”

ترجمه‌ی درس

اولین تابستون موش

یه روز آفتابیِ تابستون …

موش و مینکا اومدن تا با هم بازی کنن!

تند و سریع مینکا رو نوک انگشتاش رفت پایین. موش گفت: “صبر کن تا منم بیام!”

اونچا چه خبره؟ موش دلش می خواست بدونه. هندونه ی آبدار، شیرین، آبکی و قرمز. مینکا گفت: “چه خوشمزه!”

موش می خواست بدونه: “اون زیر چیه؟” مورچه های سیاه و شجاعی که راهپیمایی می کنن و می جون. مینکا گفت: “از سر راه برید کنار!”

موش می خواست بدونه: “اون پایین چیه؟” چمن های مست کننده و غلغلکی. مینکا گفت: “هوووو!”

موش می خواست بدونه: “اون بالا چیه؟” آه، آسمون روشن و آبی خیلی بلند. مینکا گفت: “اوووه!”

موش می خواست بدونه: “این برای چیه؟” یه بادبادک نارنجی که اون بالا شناور و در اهتزازه. مینکا گفت: “صبر کن.”

موش می خواست بدونه: “این تو چیه؟” لیموناد زرد که مزه ترش و شیرین داره. مینکا گفت: “آخ!”

موش می خواست بدونه: “با این چیکار کنیم؟” نون نرم و سفید برای ذره ذره خوردن …

و کره ی بادام زمینی قهوه ایِ چسبنده و نرم …. و ژله ی بنفش چکه ای که می لرزه.

مینکا گفت: “به به!”

موش می خواست بدونه: “آه، همه ی اینایی که دور و برن چین؟” کرم های شب تاب درخشان و چشمک زن و برق زن. مینکا گفت: “تلاش کن یکیش رو بگیری!”

بعد بوم! پااپ! ترق ترق! موش می خواست بدونه: “اون چیه؟” آتش بازی، همه رنگ تو آسمون. مینکا گفت: “هورااا!”

“هورا به خاطر تابستون موشه!”