سرفصل های مهم
داستان کوتاه
توضیح مختصر
در این درس میتوانید لغات مهم و گرامر درس را با استفاده از یک داستان کوتاه و جذاب یاد بگیرید و به درس مسلط شوید.
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
به داستان کوتاه واسه «معلم انگلیسی بدجنس» خوش اومدین. بریم که شروع کنیم.
«معلم انگلیسی بدجنس»
یه معلم انگلیسی بدجنس بود. اون معلم خیلی بدی بودش. آیا یه معلم انگلیسی دوستداشتنی وجود داشت؟ نه، نه، نه، یه معلم انگلیسی بدجنسی وجود داشت.
آیا معلمه دوستداشتنی بود یا اینکه معلمه بدجنس بود؟ معلمه بدجنس بود، معلمه خیلی خیلی بدجنس بود. آیا معلمه صمیمی بود یا اینکه بدجنس بودش؟ معلمه بدجنس بود. معلمه خیلی بد بود. یه معلم انگلیسی پلیدی بود، خیلی بد، خیلی بدجنس.
معلم انگلیسی بدجنس کی بود؟ آیا معلم انگلیسی بدجنس کریس بودش؟ نه، نه، نه، معلومه که نه، کریس یه معلم فوقالعادهست، معلم انگلیسی بدجنس کریس نبود.
معلم انگلیسی بدجنس کی بود؟
دیو، اسمش دیو بود.
دیو یه معلم انگلیسی بدجنس بود.
آیا دیو یه معلم انگلیسی بودش، یا اینکه دیو یه معلم ریاضی بود؟
البته که دیو یه معلم انگلیسی بدجنس بود؛ اون یه معلم انگلیسی بودش.
آیا دیو دوستداشتنی بود؟ نه، دیو دوستداشتنی نبود. دیو پلید بود.
آیا دیو بدجنس بود؟ اوه آره، دیو خیلی بدجنس بود. اون پلید بود. اون بد بودش.
اون به کلاسش اومد. دانشآموزا سر نیمکتشون نشسته و منتظرش بودن.
اون کجا رفتش؟ اون به کلاسش رفت. اون وارد کلاسش شد.
آیا اون وارد کلاس تاریخش شد؟ نه، نه، تاریخ نه، اون وارد کلاس تاریخش نشد. اون وارد کلاس انگلیسیش شد.
کلاس انگلیسیش کجا بود، کجا؟ آیا کلاس انگلیسیش توی آمریکا بود؟ نه، نه، کلاس انگلیسیش توی آمریکا نبود.
آیا کلاس انگلیسیش توی آمریکای جنوبی بود؟ نه، نه، توی آمریکای جنوبی نبود.
آیا کلاس انگلیسیش توی ژاپن بود؟ آره، بود، کلاس انگلیسیش توی ژاپن بود
دیو داشت کجا تدریس میکرد؟ توی ژاپن. دیو داشت توی ژاپن تدریس میکرد.
دیو داشت توی کدوم شهر تدریس میکرد؟ آیا اون داست توی توکیو تدریس میکرد؟ نه، اینطور نبود، اون توی توکیو تدریس نمیکرد.
آیا اون داشت توی اوساکا تدریس میکرد؟ نه، اون توی اوساکا تدریس نمیکرد. اون داشت توی شیورا تدریس میکرد، شیورا.
آیا شیورا بزرگه، یا اینکه شیورا خیلی خیلی کوچیکه؟ شیورا خیلی خیلی کوچیکه.
شهر شیورا چه اندازهایه؟ خب، شهر شیورا خیلی خیلی کوچیکه.
پس، دیو کجا بود؟ اون توی شیورا، ژاپن بودش.
آیا دیو توی یه شهر خیلی بزرگ بود؟ نه، نبود، اون توی یه شهر خیلی بزرگ نبود.
اون توی چی بودش؟ یه شهر خیلی کوچیک. دیو توی یه شهر خیلی کوچیک بود.
اسم شهر چی بود؟ اسم شهر شیورا بود.
شیورا توی کجای ژاپنه؟ آیا شیورا توی شماله، یا اینکه شیورا توی جنوبه؟ شیورا توی شمال ژاپنه.
آیا شیورا توی شمال کاناداست؟ نه، نیست، توی شمال کانادا نیستش. توی شمال ژاپنه.
پس، آیا شیورا معمولا سرده، یا اینکه شیورا معمولا گرمه؟ شیورا معمولا سرده. شیورا توی شمال ژاپنه.
کی توی شمال ژاپن بود؟ دیو، دیو توی شمال ژاپن بود.
دیو چجور آدمی بود؟ دیو آدم پلیدی بود. دیو معلم انگلیسی بدجنسی بود.
اون وارد کلاسش توی شیورا در شمال ژاپن شد. دانشآموزا سر نیمکتشون نشسته و منتظرش بودن.
آیا دانشآموزا نشسته بودن، یا اینکه دانشآموزا ایستادن بودن؟ اوه، اونا نشسته بودن.
اونا کجا نشسته بودن؟ سر میزشون، اونا سر نیمکتشون نشسته بودن.
کیا سر میزاشون نشسته بودن؟ دانشآموزا، دانشآموزا سر میزاشون در حال نشستن بودن.
اونا چرا سر میزاشون در حال نشستن بودن؟ خب، واسه اینکه اونا در حال انتظار برای دیو بودن.
اونا واسه کی منتظر بودن؟ دیو، اونا در حال انتظار واسه دیو بودن.
کیا در حال انتظار واسه دیو بودن؟ دانشآموزا، دانشآموزا در حال انتظار واسه دیو بودن.
آیا دانشآموزا آمریکایی بودن؟ نه، اونا آمریکایی نبودن.
آیا دانشآموزا هندی بودن؟ نه، نه، نه، اونا هندی نبودن.
دانشآموزا چی بودن؟ اونا ژاپنی بودن. البته که دانشآموزا ژاپنی بودن.
و داشتن چی کار میکردن؟ نشستن و منتظر بودن، اونا در حال نشستن و انتظار واسه دیو بودن.
آیا دانشآموزا پلید بودن، خیلی بد، خیلی بدجنس؟ نه، نه، البته که نه، دانشآموزای ژاپنی خیلی خوب و خونگرمن.
پس، کی پلید بود؟ درسته، دیو معلم انگلیسی، پلید بود.
آیا همهی معلمای انگلیسی پلیدن؟ نه، تقریبا تموم معلمای انگلیسی پلیدن، ولی نه همهشون. اکثرشون، اما نه همه.
دیو به کلاس گفت، «ما هر روز گرامر انگلیسی خواهیم خوند. اگه اشتباه کنید، من با چوب میزنمتون». اوه نه، اوه نه، اوه نه، اوه نه، این وحشتناکه.
دیو به کلاس چی گفتش؟ اون گفت، «ما هر روز گرامر انگلیسی خواهیم خوند. اگه اشتباه کنید، من با چوب میزنمتون».
دیو گفت دانشآموزا [قراره] چی بخونن؟ انگلیسی، گرامر انگلیسی. اون گفت اونا قراره گرامر انگلیسی بخونن.
آیا قرار بود که گرامر انگلیسی بخونن، یا قرار بود لغات انگلیسی بخونن؟ گرامر، اونا قرار بود گرامر انگلیسی بخونن.
آیا اونا قرار بود گرامر ژاپنی بخونن؟ نه، گرامر ژاپنی نه، اونا قرار نبود گرامر ژاپنی بخونن. اونا قرار بود گرامر انگلیسی بخونن.
کی قرار بودن گرامر انگلیسی بخونه؟ کلاس، کلاس قرار بود گرامر انگلیسی بخونه.
آیا قرار بود دیو گرامر انگلیسی درس بده؟ بله، دیو قرار بود گرامر انگلیسی درس بده، و دانشآموزا قرار بود گرامر انگلیسی بخونن.
اگه اشتباهی میکردن، چه اتفاقی میافتاد؟ اوه نه، اگه اشتباهی میکردن، دیو با چوبدستی میزدشون.
اگه اشتباهی میکردن، کی با چوب میزدشون؟ دیو، اگه اشتباهی مرتکب میشدن، دیو با چوب میزدشون.
اگه اشتباهی میکردن، دیو چی کار میکرد؟ با چوب میزدشون. اگه اشتباهی میکردن، دیو با چوب میزدشون.
اگه اشتباهی میکردن، آیا دیو با سنگ میزدشون یا با چوب؟ خب، با چوب. اگه اشتباهی میکردن،دیو با چوب میزدشون.
دیو کی رو میزد؟ دانشآموزا رو، درسته؟ اگه اشتباهی مرتکب میشدن، دیو با چوب میزدشون.
اگه اونا صحیح میگفتن، اگه اونا درست میگفتن، آیا میزدشون؟ نه، نه، اون اگه صحیح میگفتن نمیزدشون. اگه درست میگفتن نمیزدشون. اگه اشتباهی مرتکب میشدن میزدشون.
و قرار بود چی بخونن؟ گرامر انگلیسی، اونا قرار بود گرامر انگلیسی بخونن.
پس، دیو به کلاس گفت، «ما هر روز، گرامر انگلیسی خواهیم خوند. اگه اشتباه کنید، با چوب میزنمتون».
بعدش دیو کتاب درسیش رو باز کرد. اون گفتش، «ما امروز زمان فعل گذشتهی کامل استمراری و همچین شرطی آینده رو یاد میگیریم».
دیو چی رو باز کرد؟ کتاب درسیش رو، دیو کتاب درسیش رو باز کرد.
کی کتاب درسیش رو باز کرد؟ دیو، دیو کتاب درسیش رو باز کرد.
و دیو چی رو باز کرد؟ کتاب درسیش، دیو کتاب درسیش رو باز کرد.
دیو کتاب درسی کی رو باز کرد؟ کتاب درسی خودش رو، درسته؟ اون کتاب درسی خودش رو باز کرد.
آیا اون کتاب درسی یه دانشآموز رو باز کرد یا اینکه کتاب درسی خودش رو باز کرد؟ اون کتاب درسی خودشو باز کرد.
اون چرا کتاب درسی خودشو باز کرد؟ اون کتاب درسیش رو باز کرد تا شروع به تدریس کنه، شروع کنه به تدریس.
دانشآموزا قرار بود چی بخونن؟ خب، اونا قرار بود زمان فعل گذشته کامل استمراری و همچنین آینده شرطی رو یاد بگیرن.
آیا اونا قرار بود آینده شرطی رو هم یاد بگیرن؟ بله، درسته، as well as یعنی همچنین، as well as، همچنین.
پس اونا قرار بود همچنین آینده شرطی رو، آینده شرطی رو هم، یاد بگیرن. بعدش، دیو به یه دختر اشاره کرد و گفتش گذشتهی کامل استمراری چیه؟
اوه نه، اوه نه، اوه نه، دیو به کی اشاره کرد؟ یه دختر، دیو به یه دختری اشاره کرد.
آیا دیو به یه پسر اشاره کرد یا به یه دختری اشاره کرد؟ دیو به یه دختر اشاره کرد.
دیو از دختره چی پرسید؟ اوه، اون پرسید که گذشتهی کامل استمراری چیه؟
اون از کی پرسید؟ اون از یه دختر پرسید. اون از دختره پرسید، «گذشتهی کامل استمراری چیه»؟
آیا دیو به یه پسر اشاره کرد؟ نه، اون به یه پسر اشاره نکرد، دیو به یه دختر اشاره کرد.
کی اشاره کرد؟ دیو، دیو اشاره کرد.
اون به کی اشاره کرد؟ یه دختر، اون به یه دختر اشاره کرد.
دختره خیلی مضطرب بود. اون گفتش، «من نمی دونم».
آیا دختره خوشحال بود؟ نه.
آیا دختره غمگین بود؟ نه، نه.
دختره چه حسی داشت؟ درسته، اون مضطرب بود.
آیا اون یه ذره مضطرب بود؟ نه، نه، نه، اون خیلی مضطرب بود، خیلی. دختره خیلی مضطرب بود.
چرا دختره خیلی مضطرب بود؟ بخاطر اینکه اون نمیدونست. اون مضطرب بود واسه اینکه گذشتهی کامل استمراری رو نمیدونست.
اون گفتش، «من نمیدونم». به محض اینکه اون به صحبت کردن خاتمه داد، معلم پلید با یه چوب گنده پرید اون ور اتاق و زد تو سرش :)). دختره گریه کرد.
معلمه کِی پرید؟ اه، وقتی حرف زدن رو تموم کرد، به محض اینکه دختره حرف زدن رو تموم کرد.
آیا اون به محض اینکه دختره گریه کرد پرید؟ نه، نه، نه، نه به محض اینکه اون گریه کرد، به محض اینکه اون حرف زدن رو تموم کرد. به محض اینکه اون حرف زدن رو تموم کرد، معلمه پرید. وقتی حرف زدن رو تموم کرد، معلمه پرید.
کی به محض اینکه اون حرف زدن رو تموم کرد پرید؟ معلمه به محض اینکه اون حرف زدن رو تموم کرد پرید.
پس، معلم خوبه به محض اینکه اون حرف زدن رو تموم کرد پرید؟ نه، نه، نه، معلم خوبه نه. معلم پلیده به محض اینکه اون حرف زدن رو تموم کرد پرید.
معلم پلید چه نوع معلمی بود؟ انگلیسی، اون یه معلم انگلیسی پلید بود.
معلم انگلیسی پلید به محض اینکه اون حرف زدن رو تموم کرد پرید.
آیا اون با یه سنگ پرید؟ نه، اون با یه سنگ نپرید، اون با یه چوب گنده پرید.
و، اون چی کار کرد؟ خب، اون زد رو سر دختره.
اون کجای دختره رو زد؟ رو سرش، اون زد رو سر دختره.
آیا اون زد رو دست دختره، یا اینکه زدش رو سر دختره؟ رو سرش، اون زد تو سر دختره.
اون با چی زدش؟
اون با یه چوب گنده زدش، اون با یه چوب گنده زد تو سرش.
دختره گریه کرد.
کی گریه کرد؟ دختره.
آیا دختره گریه کرد، یا اینکه معلمه گریه کرد؟ خب، دختره گریه کرد.
معلمه داشت لبخند میزد، اون خوشش اومد، اما دختره گریه کرد. باقی دانشآموزا خیلی ترسیده بودن.
آیا اونا ترسیده بودن یا خوشحال بودن؟ اونا ترسیده بودن، اونا وحشت کرده بودن.
آیا اونا خیلی ترسیده بودن یا یه ذره ترسیده بودن؟ خیلی، اونا خیلی ترسیده بودن.
کی خیلی ترسیده بود، دانشآموزای دیگه؟ البته، دانشآموزای دیگه خیلی ترسیده بودن.
اونا چرا ترسیده بودن؟ خب، بخاطر اینکه معلمه زد تو سر دختره، واسه همین اونا خیلی ترسیده بودن.
معلمه به یه پسر اشاره کرد و گفتش، «شرطی آینده چیه»؟
آیا اون به یه دختر دیگه اشاره کرد؟ نه، اون به دختر دیگهای اشاره نکرد، اون به یه پسر اشاره کرد.
اون به کی اشاره کرد؟ یه پسر، معلمه به یه پسر اشاره کرد.
معلم پلید چی پرسید؟ معلم پلید پرسید، «شرطی آینده چیه»؟
اون از کی پرسید؟ اون از یه پسری پرسید. معلم پلید از یه پسری پرسید. اون پرسید، «شرطی آینده چیه»؟
پسره چی گفت؟ در واقع، پسره هیچی نگفت.
آیا پسره حرف زد؟ نه، نزد، پسره صحبت نکرد. پسره هیچی نگفت.
آیا پسره یه چیزی گفت، یا اینکه پسره هیچی نگفت؟ هیچی، پسره هیچی نگفت.
کی هیچی نگفت؟ پسره، پسره هیچی نگفت.
معلمه گفت، «یپش برو (شروع کن)، جواب بده، حالا»!
آیا معلمه گفتش پاسخ دادن رو شروع کن؟ بله، بله، معلمه گفت شروع کن. معلمه گفت، «بفرما»!
Go ahead: شروع کن، شروع به انجام کاری کن، یه چیزن، مشابهن—.
معلمه گفت، «شروع کن، همین الان جواب بده». معلمه گفت، «بفرما، همین الان جواب بده».
کی گفت، «شروع کن»؟ معلمه گفت، «شروع کن».
آیا پسره گفت، «شروع کن»؟ نه، پسره نگفت، «شروع کن». معلمه گفت، «بفرما، شروع کن، الان جواب بده».
پسره گفت، «اما، اما ما هنوز یادش نگرفتهیم».
آیا کلاس تا الان یاد گرفته بودنش؟ نه، نگرفته بودن، اونا هنوز شرطی آینده رو یاد نگرفته بودن.
اونا چی رو یاد نگرفته بودن؟ خب، اونا شرطی آینده رو یاد نگرفته بودن.
آیا اونا شرطی آینده رو یاد گرفته بودن؟ اوه نه، اینطور نبود، نگرفته بودن، اونا شرطی آینده رو یاد نگرفته بودن.
اونا چی رو یاد نگرفته بودن؟ اونا هنوز شرطی آینده رو یاد نگرفته بودن.
آیا معلمه بهشون شرطی آینده رو یاد داده بود؟ نه، نداده بود، اون بهشون شرطی آینده رو یاد نداده بود. اونا هنوز شرطی آینده رو یاد نگرفته بودن.
کیا هنوز شرطی آینده رو یاد نگرفته بودن؟ شاگردا، درسته؟ شاگردا هنوز یادش نگرفته بودن. شاگردا هنوز یادش نگرفته بودن.
پس، پسره گفت، «اما، اما ما هنوز یادش نگرفتهیم». معلم پلید گفتش، «به عبارت دیگه، نمیدونیش».
آیا اون گفت، «به عبارت دیگه»؟ بله، بله، البته، گفتش، «به عبارت دیگه». اون گفت، «به شکل صریحتر (یا معادل به زبون ساده)». اون گفت، «به عبارت دیگه، نمیدونیش».
پس، ما وقتی میخوایم صریح باشیم میگیم «به عبارت دیگه». وقتی که چیزی رو صریحتر میگیم، وقتی چیزی رو خیلی مستقیم میگیم، میگیم «به عبارت دیگه». به عبارت دیگه تو نمیدونیش، درسته؟ معلمه خیلی صریحه، خیلی مستقیم، خیلی محکم. وقتی ما چیزیو خیلی محکم میگیم، میگیم «به عبارت دیگه». پس، معلمه گفت، «به عبارت دیگه، تو نمیدونی». «به عبارت دیگه»، معلمه گفت، «به عبارت دیگه، تو نمیدونی».
معلمه، دیو، پرید اونور اتاق و محکم زد تو سر پسره. پسره گریه کرد.
آیا اون آروم زد تو سرش یا محکم؟ خب، اون محکم زد تو سر پسره.
آیا اون با قدرت زد تو سر پسره یا با ملایمت زد تو سرش؟ با قدرت، محکم، اون محکم زد تو سر پسره. اون به آرومی نزد تو سر پسره. اون با ملایمت نزد تو سر پسره. اون محکم زد تو سر پسره.
اون محکم تو سر کی زد؟ پسره، اون محکم زد تو سر پسره.
اون چطور پسری بود؟ ژاپنی، درسته، درسته، توی ژاپن، اون یه پسر ژاپنی بود. اون محکم زد توی سر پسر ژاپنی.
بعد اینکه اون محکم زد تو سر پسر ژاپنی، پسره چی کار کرد؟ گریه کرد، اون گریه کرد. بعد اینکه معلمه زد تو سر پسره، پسره گریه کرد. پس، اون محکم زد تو سر پسره، و پسره گریه کرد.
بعد دانشآموزا چه حسی داشتن؟ اوه، اونا بینوا و ترسیده بودن.
آیا اونا خیلی خیلی خیلی خیلی ناراحت بودن؟ بله، اونا بینوا بودن؛ دانشآموزا بیچاره بودن. دانشآموزا خیلی خیلی ناراحت بودن.
آیا وحشتزده هم بودن؟ بله، اونا وحشتزده هم بودن، دانشآموزا ترسیده و بینوا بودن.
آیا معلمه، دیو، بینوا بود؟ اوه نه، دیو بینوا نبود، دیو خوشحال بود.
چرا دیو خوشحال بود؟ اوه مشخصا، دیو خوشحال بود بخاطر اینکه اون دوست داشت شاگردا رو بزنه.
آیا دانشآموزا خوشحال بودن؟ نه، نه، نه، دانشآموزا ترسیده و بینوا بودن.
کی خوشحال بود؛ دیو، معلم پلید.
و کی بینوا بودش؟ دانشآموزا، تموم شاگردا بینوا بودن. اونا از معلم پلید بدشون میاومد.
آیا اونا از معلمه بدشون میاومد، یا اینکه اونا عاشق معلمه بودن؟ اونا از معلمه بدشون میاومد.
اونا از کی بدشون میاومد؟ دیو معلمه.
و همهشون کجا بودن؟ همه توی ژاپن بودن، درسته؟ همه توی ژاپن بودن. دیو و شاگردا توی ژاپن بودن.
آیا شاگردا از والدینشون بدشون میاومد؟ نه، اونا از والدینیشون بدشون نمیاومد؟ اونا از دیو بدشون میاومد، اما اونا خوششانس بودن.
آیا اونا خوششانس بودن؟ بله، اونا خوششانس بودن.
کی خوششانس بود؟ دانشآموزا، دانشآموزا خوششانس بودن.
چرا شاگردا خوششانس بودن؟ بخاطر اینکه یه شاگردی تلفن همراه داشت.
آیا یه دانشآموز تلفن موبایل داشت؟ بله، درسته، یه شاگردی تلفن موبایل (همراه) داشت. یه شاگردی تلفن همراه داشت.
آیا اون یه رادیو داشت؟ نه، نه، نه، نه، اون رادیو نداشت.
اون چی داشت؟ اون یه تلفن همراه داشت.
آیا یه دختر تلفن همراه داشت، یا اینکه یه پسر تلفن همراه داشت؟ یه دختر، درسته؟ “she”، یه دختر تلفن همراه داشت.
اون یواشکی شمارهی دوستش، ایجی رو گرفت.
اون شمارهی کی رو گرفت؟ اون شمارهی ایجی رو گرفت.
آیا اون شمارهی کریس رو گرفت؟ نه، نه، اون شمارهی کریس رو نگرفت.
چرا نه، چرا اون شمارهی کریس رو نگرفت؟ بخاطر اینکه کریس تو مکزیک بودش. آها آره، پس کریس توی مکزیک بود.
ایجی کجا بود؟ ایجی تو ژاپن بود.
ایجی تو کدوم شهر بود؟ البته که شیورا، ایجی توی شیورا بود.
پس ایجی کجا بود؟ توی شیورا.
دختره شمارهی کی رو گرفت؟ اوه، اون شمارهی ایجی رو گرفت.
اسم دختره چی بود؟ اسمش کائوری بود، کائوری.
دانشآموزه کی بود؟ دانشآموزه کائوری بود. کائوری شمارهی ایجی رو گرفت.
ایجی تلفن رو جواب داد، «سلام».
پس ایجی چی رو جواب داد؟ تلفن رو، ایجی تلفن رو جواب داد. اون گفت، «سلام».
کائوری زمزمه کرد، «کائوریم، کمکمون کن ایجی، لطفا کمکون کن. «یه معلم انگلیسی پلید داره ما رو میزنه».
آیا کائوری زمزمه کرد یا اینکه کائوری داد زد؟ کائوری زمزمه کرد، اون داد نزد. اون زمزمه کرد.
آیا اون آروم صحبت کرد؟ بله، کائوری آروم صحبت کرد
آیا اون آروم صحبت کرد یا بلند؟ اون آروم صحبت کرد. اون زمزمه کرد.
کی زمزمه کرد؟ کائوری زمزمه کرد.
کائوری به کی زمزمه کرد؟ خب، اون به ایجی زمزمه کرد.
کائوری چرا زمزمه کرد، چرا؟ بخاطر اینکه نمیخواست دیو [صداش رو] بشوه. اون نمیخواست دیو بفهمه.
آیا اون میخواست که دیو صداش رو بشنوه؟ نه، نه، نه، اون نمیخواست دیو صداش رو بشنوه، بنابراین اون زمزمه کرد. کائوری زمزمه کرد، «کائوری هستم».
کائوری چی میخواست؟ کمک، کائوری کمک میخواست. کائوری میخواست ایجی کمکش کنه.
اون چرا میخواست ایجی کمکش کنه؟ بخاطر اینکه دیو، معلم انگلیسی، داشت میزدشون.
پس، آیا کائوری کمک میخواست؟ بله، کائوری کمک میخواست. اون به ایجی زمزمه کرد، «کائوری هستم، کمکون کن ایجی، لطفا کمکون کن. معلم انگلیسی پلید داره میزنمون».
ایجی گفت، «نگران نباش، سریع میآم اونجا».
ایجی چی گفت؟ اون گفت، «نگران نباش، سریع میآم اونجا».
آیا ایجی داشت سریع میاومد؟ بله، بله، اون گفت، «فورا میآم اونجا». فورا میآم اونجا. من سریعا میآم. فورا میآم اونجا.
آیا ایجی داشت سریع میاومد؟ بله، اون گفت فورا اونجا خواهم بود.
آیا ایجی سریع میرسید؟ بله، اون گفت، «فورا اونجا خواهم بود». فورا اونجا خواهم بود. سریعا خواهم رسید.
کی فورا اونجا میبود؟ ایجی فورا اونجا میبود.
چرا قرار بود ایجی فورا اونجا باشه؟ بخاطر اینکه میخواست به کائوری کمک کنه. پس، اون گفتش، «من فورا اونجا خواهم بود». من سریعا خواهم اومد. من سریعا خواهم رسید. من فورا اونجا خواهم بود.
ایجی پرید رو موتورش و به سمت مدرسه سرعت گرفت.
آیا ایجی به سمت مدرسی سرعت گرفت، یا اینکه ایجی آهسته روند؟ اون سرعت گرفت، اون به سمت مدرسه سرعت گرفت.
آیا ایجی سریع روند؟ آره، آره، اون خیلی سریع روند. اون به سمت مدرسه سرعت گرفت.
کی به سمت مدرسه سرعت گرفت؟ ایجی به سمت مدرسه سرعت گرفت.
ایجی چی کار کرد؟ به سمت مدرسه سرعت گرفت. اون پرید رو موتورش و به سمت مدرسه سرعت گرفت.
موتورش چه رنگی بود؟ آیا زرد بود؟ نه، زرد نبود. مشکی بود. موتور ایجی مشکی بود.
آیا موتور ایجی سبز بود، یا اینکه موتور ایجی مشکی بود؟ مشکی بود.
آیا ایجی رو یه موتور سبز به سمت مدرسه سرعت گرفت؟ نه، ایجی رو یه موتور سبز به سمت مدرسه سرعت نگرفت. ایجی رو یه موتور مشکی به سمت مدرسه سرعت گرفت.
اون به سمت کجا سرعت گرفت؟ اون به سمت مدرسه سرعت گرفت.
آیا اون به سمت یه مدرسه تو توکیو، ژاپن، سرعت گرفت؟ نه، نه، نه، توکیو نه. اون توی شیورا به سمت یه مدرسه سرعت گرفت. توی شیورا، ژاپن.
اون از در جلو دوید تو تا ته سالن، و [با شدت و ناگهانی] وارد کلاس شد.
آیا اون به آهستگی وارد کلاس شد؟ نه، اون به آهستگی وارد کلاس نشد. اون خیلی سریع وارد کلاس شد. اون باشدت و ناگهانی وارد کلاس شد.
کی باشدت و ناگهانی وارد کلاس شد؟ ایجی باشدت و ناگهانی وارد کلاس شد.
آیا اون خیلی سریع وارد کلاس شد یا خیلی آهسته؟ خیلی سریع، اون باشدت و ناگهانی اومد، درسته؟ Burst، خیلی سریع. اون باشدت و ناگهانی وارد کلاس شد.
اون باشدت و ناگهانی وارد چی شد؟ خب، اون باشدت و ناگهانی وارد کلاس شد.
اون به معلم پلید گفت، «زدن دانشآموزا رو تمومش کن، عوضی»!
ایجی سر کی داد زد؟ ایجی داد زد، داد زد سر دیو.
آیا ایجی میخواست دیو دانشآموزا رو بزنه؟ نه، البته که نه، اون نمیخواست. ایجی نمی خواست که دیو دانشآموزا رو بزنه.
اون گفت، زدن این دانشآموزا رو تموم کن.
آیا ایجی مودب بود؟ آیا ایجی خوشرفتار بود؟ نه، نه، نه، ایجی مودب نبود. اون بهش گفت عوضی. اون گفت، «هی عوضی»!
آیا “bastard” کلمهی خوشایندیه؟ نه، نیست، bastard کلمهی خوشایندی نیست. Bastard کلمهی خیلی بدیه.
ایجی گفت، «زدن دانشآموزا رو تموم کن، عوضی»! بعد، ایجی دوید اون ور اتاق و یه میز رو بلند کرد و معلم پلید رو باهاش زد.
ایجی با چی معلم پلید رو زد؟ اون معلم پلید رو با یه میز زد.
آیا اون، آیا اون معلم پلید رو با یه صندلی زد، یا اینکه معلم پلید رو با یه میز زد؟ اون معلم پلید رو با یه میز زد.
کی دیو رو با میز زد؟ ایجی، ایجی دیو رو با میز زد.
معلم پلید، دیو، افتاد رو زمین. اون شکست خورده بود.
دیو چی کار کرد؟ دیو افتاد رو زمین.
آیا دیو افتاد رو یه صندلی؟ نه، اون نیفتاد رو صندلی، اون افتاد رو زمین.
آیا ایجی افتاد رو زمین؟ نه، نه، اون نیفتاد رو زمین. ایجی ایستاده بود. دیو افتاد رو زمین.
چرا دیو افتاد رو زمین؟ بخاطر اینکه شکست خورده بود.
آیا ایجی دیو رو شکست داد؟ بله، ایجی دیو رو شکست داد. ایجی دیو رو زد.
آیا دیو ایجی رو شکست داد، یا اینکه ایجی دیو رو شکست داد؟ ایجی دیو رو شکست داد.
ایجی چطور دیو رو شکست داد؟ به وسیلهی زدنش با میز. ایجی دیو رو به وسیلهی زدنش با میز شکست داد.
آیا ایجی دیو رو به وسیلهی زدنش با یه مداد شکست داد؟ نه، نه، نه، نه، ایجی دیو رو به وسیلهی زدنش با یه مداد شکست نداد. ایجی دیو رو به وسیلهی زدنش با یه میز شکست داد.
کی دیو رو شکست داد؟ ایجی [این کار رو] کرد.
ایجی به کائوری نگاه کرد و گفت، «ازم میخوای باهاش چی کار کنم»؟
ایجی چی پرسید؟ اون پرسید، «ازم میخوای باهاش چی کار کنم»؟
با کی چی کار کنه؟ با دیو چی کار کنه. ازم میخوای با دیو چی کار کنم؟
ایجی به کی نگاه کرد؟ اون به کائوری نگاه کرد.
ایجی از کی پرسید؟ همچنین، کائوری. ایجی از کائوری پرسید، «ازم میخوای با دیو چی کار کنم»؟
کائوری چی گفت؟ کائوری گفت، «به میل خودت».
آیا کائوری تصمیم گرفت؟ نه، نه، نه، نه، نه، کائوری تصمیم نگرفت. اون گفت، «به میل خودت»، یعنی خودت تصمیم بگیر.
آیا اون میخواست ایجی تصمیم بگیره؟ بله، درسته، اون میخواست ایجی تصمیم بگیره.
اون از ایجی میخواست چه تصمیمی بگیره؟ اون از ایجی میخواست تصمیم بگیره با دیو چی کار کنه. اون گفتش، «به میل خودت». تو تصمیم بگیر.
به میل [تصمیم] کی بود؟ به میل ایجی بودش.
به تصمیم کی بود؟ ایجی، تصمیم ایجی بود. به میل ایجی بود.
پس، کی تصمیم میگرفت؟ ایجی، ایجی تصمیم میگرفت. کائوری گفت، «به میل خودت». ایجی، به میل تو. تو تصمیم بگیر.
و بنابراین ایجی معلم پلید رو از پنجره پرت کرد بیرون.
ایجی دیو رو کجا پرت کرد؟ بیرون پنجره، ایجی دیو رو پرت کرد بیرون پنجره.
ایجی چی کار کرد؟ دیو رو پرت کرد بیرون پنجره.
آیا اون دیو رو شوت کرد بیرون پنجره (با پا)، یا اینکه دیو رو پرت کرد بیرون پنجره(با دست)؟ اون دیو رو پرت کرد بیرون پنجره.
کی دیو رو پرت کرد بیرون پنجره؟ ایجی، ایجی دیو رو پرت کرد بیرون پنجره.
اون دیو رو کجا پرت کرد؟ بیرون پنجره، ایجی دیو رو پرت کرد بیرون پنجره.
و ایجی گفت، «دیگه خبری از مطالعهی رنجآور گرامر نیست، شما آزادید».
آیا قرار بود بچهها دوباره گرامر مطالعه کنن؟ نه، نه، اینطور نبود، ایجی گفت، «دیگه خبری از مطالعهی رنجآور گرامر نیست».
آیا قرار بود دانشآموزا توی آینده گرامر مطالعه کنن؟ نه، اینطور نبود. [قرار نبود در آینده] گرامر مطالعه کنن. ایجی گفت، «دیگه خبری از مطالعهی رنجآور گرامر نیست، شما آزادید».
آیا شاگردا آزاد بودن؟ بله، بودن، شاگردا آزاد بودن.
آیا تموم شاگردای توی کلاس آزاد بودن؟ بله، همهشون آزاد بودن.
دانشآموزا کجا بودن؟ توی ژاپن، توی شیورا، ژاپن.
دانشآموزا هلهله کردن. همه خوشحال بودن.
آیا شاگردا گریه کردن، یا اینکه شاگردا هلهله کردن؟ دانشآموزا هلهله کردن.
آیا دانشآموزا خوشحال بودن؟ بله، بودن، اونا هلهله کردن. دانشآموزا هلهله کردن.
کیا هلهله کردن؟ دانشآموزا هلهله کردن.
آیا ایجی هلهله کرد؟ نه، نه، ایجی هلهله نکرد، دانشآموزا هلهله کردن.
دانشآموزا چرا هلهله کردن؟ بخاطر اینکه آزاد شده بودن. دیگه خبری از گرامر نبود، دانشآموزا هلهله میکردن بخاطر اینکه آزاد شده بودن.
دانشآموزا چه حسی داشتن؟ البته که اونا خوشحال بودن. اونا خیلی خوشحال بودن، و هلهله میکردن.
خب، این آخرشه. کارمون تمومه. به این داستان کلی کلی گوش بدین. اگه داستان آسونه، بهش کلی گوش بدین. اگه داستان سخته، بازم بهش کلی گوش بدین. عمیق یاد بگیرید. خب، بدرود.
متن انگلیسی درس
Welcome to the mini-story for Evil English Teacher. Let’s get started.
“Evil English Teacher”
There was an evil English teacher. He was a very bad teacher. Was there a nice English teacher? No, no, no, there was an evil English teacher.
Was the teacher nice, or was the teacher mean? Ah, the teacher was mean, the teacher was very, very mean. Was the teacher friendly, or was the teacher mean? The teacher was mean. The teacher was very bad. There was an evil English teacher, very bad, very mean.
Who was the evil English teacher? Was the evil English teacher Chris? No, no, no, of course not, Chris is a great teacher, the evil English teacher wasn’t Chris.
Who was the evil English teacher? Dave, his name was Dave. Dave was an evil English teacher.
Was Dave an English teacher, or was Dave a math teacher? Of course, Dave was an evil English teacher; he was an English teacher. Was Dave nice? No, Dave wasn’t nice. Dave was evil.
Was Dave mean? Oh yes, Dave was very mean. He was evil. He was bad. He came into his class. The students were sitting at their desks, waiting for him.
Where did he go? He went to his class. He came into his class.
Did he come into his history class? No, no, not history, he didn’t come into his history class. He came into his English class. Where was his English class, where? Was his English class in America? No, no, his English class wasn’t in America.
Was his English class in South America? No, no, it wasn’t in South America. Was his English class in Japan? Yes, it was, his English class was in Japan. Where was Dave teaching? In Japan. Dave was teaching in Japan.
What town was Dave teaching in? Was he teaching in Tokyo? No, he wasn’t, he wasn’t teaching in Tokyo. Was he teaching in Osaka? No, he wasn’t teaching in Osaka. He was teaching in Shiura, Shiura. Is Shiura big, or is Shiura very, very small? Shiura is very, very small. What size is Shiura town? Well, Shiura town is very, very small.
So, where was Dave? He was in Shiura, Japan. Was Dave in a very big city? No, he wasn’t, he wasn’t in a very big city.
What was he in? A very small town. Dave was in a very small town. What was the town’s name? The town’s name was Shiura. Where in Japan Is Shiura? Is Shiura in the North, or is Shura in the South? Shiura is in the North of Japan.
Is Shiura in the North of Canada? No, it’s not, it’s not in the North of Canada. It’s in the North of Japan. So, is Shiura cold usually, or is Shiura hot usually? Shiura is usually cold. Shiura is in the North of Japan.
Who was in the North of Japan? Dave, Dave, was in the North of Japan. What kind of person was Dave? Dave was an evil person. Dave was an evil English teacher. He came into his class in Shiura in the North of Japan. The students were sitting at their desks, waiting for him. Were the students sitting, or were the students standing? Oh, they were sitting.
Where were they sitting? At their desks, they were sitting at their desks. Who was sitting at their desks? Students, the students were sitting at their desks. Why were they sitting at their desks? Well, because they were waiting for Dave. Who were they waiting for? Dave, they were waiting for Dave. Who was waiting for Dave? The students, the students were waiting for Dave.
Where the students Americans? No, they weren’t Americans. Were the students Indians? No, no, no, they weren’t Indians. What were the students? They were Japanese. Of course, the students were Japanese. And what were they doing? Sitting and waiting, they were sitting and waiting for Dave. Were the students evil, very bad, very mean? No, no, of course not, Japanese students are very nice and very friendly. So, who was evil? That’s right, Dave the English teacher, was evil.
Are all English teachers evil? No, almost all English teachers are evil, but not all. Most, but not all. Dave said to the class, “Every day we’ll study English grammar. If you make a mistake, I’ll hit you with a stick”. Oh, no, oh, no, oh, no, oh, no, it’s terrible. What did Dave say to the class? He said, “Every day we’ll study English grammar. If you make a mistake, I’ll hit you with a stick”.
What did Dave say the students would study? English, English grammar. He said they would study English grammar. Would they study English grammar, or would they study English vocabulary? Grammar, they would study English grammar. Would they study Japanese grammar? No, not Japanese grammar, they wouldn’t study Japanese grammar. They would study English grammar.
Who would study English grammar? The class, the class would study English grammar. Would Dave teach English grammar? Yes, Dave would teach English grammar, and the students would study English grammar. If they made a mistake, what would happen? Oh no, if they made a mistake, Dave would hit them with a stick. If they made a mistake, who would hit them with a stick? Dave, if they made a mistake, Dave would hit them with a stick.
If they made a mistake, what would Dave do? Hit them with a stick. If they made a mistake, Dave would hit them with a stick. If they made a mistake, would Dave hit them with a rock or with a stick? Well, with a stick. If they made a mistake, Dave would hit them with a stick. Who would Dave hit? Students, right? If the students made a mistake, Dave would hit them with a stick.
Would he hit them if they were correct, if they were right? No, no, he wouldn’t hit them if they were correct. He wouldn’t hit them if they were right. He would hit them if they made a mistake.
And what would they study? English grammar, they would study English grammar.
So, Dave said to the class, “Everyday, we’ll study English grammar. If you make a mistake, I’ll hit you with a stick”. Then Dave opened his textbook. He said, “Today we’ll learn the past perfect progressive verb tense as well as the future conditional”. What did Dave open? His textbook, Dave opened his textbook.
Who opened his textbook? Dave, Dave opened his textbook. And what did Dave open? His textbook, Dave opened his textbook. Whose textbook did Dave open? His own textbook, right? He opened his own textbook. Did he opened a student’s textbook, or did he open his own textbook? He opened his own textbook.
Why did he open his textbook? How he opened his textbook to begin teaching, to begin teaching. What would the students study? Well, they would study the past perfect progressive verb tense as well as the future conditional.
Would they also study the future conditional? Yes, that’s right, as well as means also, as well as, also. So, they would also study the future conditional, as well as the future conditional. Then, Dave pointed to a girl and said what’s the past perfect progressive? Oh, no, Oh, no, Oh, no, who did Dave point at? A girl, Dave, pointed at a girl.
Did Dave point at a boy, or did they point at a girl? Dave pointed at a girl. What did Dave ask the girl? Oh, he asked her what’s the past perfect progressive. Who did he ask? He asked a girl. He asked the girl: what’s the past perfect progressive? Did Dave point at a boy? No, he didn’t point at a boy; Dave pointed at a girl.
Who pointed? Dave, Dave pointed. Who did he point at? A girl, he pointed at a girl. The girl was very nervous. She said: I don’t know. Was the girl happy? No. Was the girl sad? No, no. How did the girl feel? That’s right; she was nervous.
Was she a little nervous? No, no, no, she was very nervous, very. The girl was very nervous. Why was the girl very nervous? Because she didn’t know. She was nervous because she didn’t know the past perfect progressive. She said: I don’t know. As soon as she finished speaking, the evil teacher jumped across the room with a large stick and hit her on the head. The girl cried.
When did the teacher jump? Ah, when she finished speaking, as soon as the girl finished speaking. Did he jump as soon as the girl cried? No, no, no, not as soon as she cried, as soon as she finished speaking. As soon as she finished speaking, the teacher jumped. When she finished speaking, the teacher jumped.
Who jumped as soon as she finished speaking? The teacher jumped as soon as she finished speaking. So, the good teacher jumped as soon as she finished speaking? No, no, no, not the good teacher. The evil teacher jumped as soon as she finished speaking.
What kind of teacher was the evil teacher? English, he was an evil English teacher. The evil English teacher jumped as soon as she finished speaking. Did he jump with a rock? No, he didn’t jump with a rock, he jumped with a large stick. And, what did he do? Well, he hit the girl on the head. Where did he hit the girl? On the head, he hit the girl on the head. Did he hit the girl on her hand, or did he hit the girl on the head? On the head, he hit the girl on the head.
What did he hit her with? He hit her with a large stick, a large stick; he hit her with a large stick on the head. The girl cried. Who cried? The girl. Did the girl cry, or did the teacher cry? Well, the girl cried. The teacher was smiling, he liked it, but the girl cried. The other students were very scared.
Were they afraid, or were they happy? They were afraid they were scared. Were they very scared or they a little scared? Very, they were very scared. Who was very scared, the other students? Of course, the other students were very scared. Why were they scared? Well, because the teacher hit the girl on the head, so they were very scared. The teacher pointed to a boy and said: what is the future conditional?
Did he point to another girl? No, he didn’t point to another girl; he pointed to a boy. Who did he point to? A boy, the teacher, pointed to a boy. What did the evil teacher ask? The evil teacher asked: what is the future conditional? Who did he ask? He asked a boy. The evil teacher asked a boy. He asked: what is the future conditional? What did the boy say? Actually, the boy said nothing.
Did the boy speak? No, he didn’t, the boy didn’t speak. The boy said nothing. Did the boy say something, or did the boy say nothing? Nothing, the boy, said nothing. Who said nothing? The boy, the boy, said nothing. The teacher said: go ahead, answer, now!
Did this teacher say begin answer? Yes, yes, the teacher said begin. The teacher said, go ahead! Go ahead: begin, start to do something, they’re the same, same, same, same. The teacher said: begin, answer now. The teacher said: go ahead answer now. Who said, go ahead? The teacher said: go ahead. Did the boy say go ahead? No, the boy didn’t say go ahead. The teacher said: go ahead begin answer now. The boy said: but, but, we, we haven’t learned it yet. Had the class learned yet? No, they had not; they had not learned the future conditional yet.
What had they not learned? Well, they had not learned the future conditional. Had they learned the future conditional? Oh, no, they hadn’t, hadn’t, they hadn’t learned the future conditional. What hadn’t they learned? They hadn’t learned the future conditional yet. Had the teacher taught them the future conditional? No, he hadn’t, he hadn’t taught them the future conditional. They hadn’t learned the future conditional yet.
Who hadn’t learned the future conditional yet? The students, right? The students hadn’t learned it yet. The students hadn’t learned it yet. So, the boy said but, but we haven’t learned it yet. The evil teacher said: In other words, you don’t know it. Did he say in other words? Yes, yes, of course, he said, “In other words”. He said more directly. He said in another way; you don’t know it. So, we say in other words, when we are going to be direct.
When we will say something more directly when we will say something very direct, we say in other words. In other words, you don’t know it, right? The teacher, is very direct, very straight, very strong. When we say something again very strong, we say in other words. So, the teacher said, “In other words, you don’t know it”. In other words, The teacher said, “In other words, you don’t know it”. The teacher, Dave, jumped across the room and hit the boy hard on the head. The boy cried. Did he hit the boy softly or hard on the head? Well, he hit the boy hard on the head.
Did he hit the boy powerfully on the head or gently on the head? Powerfully, hard, he hit the boy hard on the head. He didn’t hit the boy softly. He didn’t hit the boy gently. He hit the boy hard on the head. Who did he hit hard on the head? The boy, he hit the boy hard on the head.
What kind of boy was he? Japanese, right, right, there in Japan, he was a Japanese boy. He hit the Japanese boy hard on the head. After he hit the Japanese boy hard on the head, what did the boy do? Cried, he cried. After the teacher hit the boy on the head, the boy cried. So, he hit the boy hard on the head, and the boy cried.
How did the students feel then? Oh, they were scared and miserable. Were they very, very, very, very unhappy? Yes, they were miserable; the students were miserable. The students were very, very unhappy.
Were they also scared? Yes, they were also scared; the students were scared and miserable. Was the teacher Dave miserable? Oh, no, Dave wasn’t miserable, Dave was happy. Why was Dave happy? Oh, obviously, Dave was happy because he liked to hit students.
Were the students happy? No, no, no, the students were scared and miserable. Who was happy? Dave, the evil teacher. And who was miserable? The students, all the students were miserable. They hated the evil teacher. Did they hate the teacher, or did they love the teacher? They hated the teacher.
Who did they hate? Dave, the teacher. And where was everybody? Everybody was in Japan, right? Everybody was in Japan. Dave and the students were in Japan. Did the students hate their parents? No, they didn’t hate their parents. They hated Dave, but they were lucky. Were they lucky? Yes, they were lucky. Who was lucky? The students, the students were lucky.
Why were the students lucky? Ah, because one student had a cell phone. Did one student have a mobile phone? Yes, that’s right, one student had a mobile phone. One student had a cell phone.
Did she have a radio? No, no, no, no, she didn’t have a radio. What did she have? She had a cell phone. Did a girl have a cell phone, or did a boy have a cell phone? A girl, right? “She”, a girl had a cell phone. She secretly dialed the number of her friend, AJ.
Whose number did she dial? She dialed AJ’s number. Did she dial Chris’s number? No, no, she didn’t dial Chris’s number. Why not, why didn’t she dial Chris’s number? Because Chris was in Mexico. Ah yeah, so Chris was in Mexico. Where was AJ? AJ was in Japan.
What town was AJ in? Shiura, of course, AJ was in shura. So where was AJ? In Shiura. Whose number did the girl dial? Oh, she dialed AJ’s number. What was the girl’s name? Ah, her name was Kaori, Kaori. Who was the student? The student was Kaori. Kaori dialed AJ’s number. AJ answered the phone: hello. So, what did AJ answer? The phone, AJ, answered the phone. He said: hello. Kaori whispered: this is Kaori, help us, AJ, please help us. An evil English teacher is beating us.
Did Karori whisper, or did Kaori yell? Kaori whispered; she didn’t yell. She whispered. Did Kaori speak softly? Yes, Kaori spoke softly. Did she speak softly or loud? She spoke softly. She whispered. Who whispered? Kaori whispered.
Who did Kaori whisper to? Well, she whispered to AJ. Why did Kaori whisper, why? Because She didn’t want Dave to hear her. She didn’t want Dave to know. Did she want Dave to hear her? No, no, no, she didn’t want Dave to hear her, so she whispered. Kaori whispered: this is Kaori.
What did Kaori want? Ah, help, Kaori wanted help. Kaori wanted AJ to help her. Why did she want AJ to help her? Because Dave, the English teacher, was beating them. So, did Kaori want help? Yes, Kaori wanted help. She whispered to AJ: this is Kaori, help us, AJ, please help us. The evil English teacher is beating us. AJ said: don’t worry, I’ll be right there.
What did AJ say? He said: don’t worry, I’ll be right there. Was AJ coming soon? Yes, yes, he said I’ll be right there. I’ll be right there. I am coming soon. I’ll be right there. Was AJ coming fast? Yes, he said I’ll be right there. Would AJ arrive quickly? Yes, he said I’ll be right there. I’ll be right there. I’ll arrive quickly.
Who would be right there? AJ would be right there. Why would AJ be right there? Oh, because he wanted to help Kaori. So, he said I’ll be right there. I will come quickly. I will arrive quickly. I’ll be right there. AJ jumped on his motorcycle and sped to the school.
Did AJ speed to the school, or did AJ drive slowly? Oh, he sped, AJ sped to the school. Did AJ drive fast? Yes, yes, he drove very fast. He sped to the school. Who sped to the school? AJ sped to the school. What did AJ do? Sped to the school. He jumped on his motorcycle and sped to the school. What color was his motorcycle? Was it yellow? No, it wasn’t yellow. It was black. AJ’s motorcycle was black.
Was AJ’s motorcycle green, or was AJ’s motorcycle black? It was black. Did AJ speed to the school on a green motorcycle? No, AJ didn’t speed to the school on a green motorcycle. AJ sped to the school on a black motorcycle. Where did he speed to? He sped to the school. Did he speed to a school in Tokyo, Japan? No, no, no, not Tokyo. He sped to a school in Shiura. In Shiura, Japan. He ran through the front door, down the Hall, and burst into the class.
Did he enter the classroom slowly? No, he didn’t enter the classroom slowly. He entered the classroom very fast. He burst into the class. Who burst into the class? AJ burst into the class. Did he come into the class very fast or very slowly? Very fast, he burst, right? Burst; very fast. He burst into the class. What did he burst into? Well, he burst into the classroom. He said to the evil teacher: stop hitting these students, you bastard!
Who did AJ yell at? AJ yelled, ah, AJ yelled at Dave. Did AJ want Dave to hit the students? No, of course not, he didn’t. AJ didn’t want Dave to hit the students. He said, stop hitting these students. Was AJ polite? Was AJ nice? No, no, no, it was not polite. He called him a bastard. He said: you bastard.
Is bastard a nice word? No, it’s not, bastard is not a nice word. Bastard is a very bad word. AJ said, stop hitting these students, you bastard. Then, AJ ran across the room he picked up a desk and hit the evil teacher with it. What did AJ hit the evil teacher with? He hit the evil teacher with a desk.
Did he, did he hit the evil teacher with a chair, or did he hit the evil teacher with a desk? He hit the evil teacher with a desk. Who hit Dave with a desk? AJ, AJ hit Dave with a desk. The evil teacher, Dave, fell to the floor. He was beaten. What did Dave do? Dave fell to the floor. Did Dave fall on a chair? No, he didn’t fall on a chair, he fell to the floor. Did AJ fall to the floor? No, no, AJ didn’t fall to the floor. AJ was standing. Dave fell to the floor.
Why did Dave fall to the floor? Because he was beaten. Did AJ defeat Dave? Yes, AJ defeated Dave. AJ beat Dave. Did Dave beat AJ, or did AJ beat Dave? AJ beat Dave. How did AJ beat Dave? By hitting him with a desk. AJ beat Dave by hitting him with a desk. Did AJ beat Dave by hitting him with a pencil? No, no, no, no, AJ didn’t beat Dave by hitting him with a pencil. AJ beat Dave by hitting him with a desk.
Who beat Dave? AJ did. AJ looked at Kaori and said: what do you want me to do with him? What did AJ ask? He asked: what do you want me to do with him? To do with who? To do with Dave. What do you want me to do with Dave? Who did AJ look at? He looked at Kaori. Who did AJ ask? Also, Kaori. AJ asked Kaori: what do you want me to do with Dave?
What did Kaori say? Kaori said: it’s up to you. Did Kaori decide? No, no, no, no, no, Kaori did not decide. She said “It’s up to you”: means you decide. Did she want AJ to decide? Yes, that’s right; she wanted AJ to decide. What did she want AJ to decide? She wanted AJ to decide what to do with Dave. She said: it’s up to you. You decide. Who was it up to? Oh, it was up to AJ. Whose decision was it? AJ’s, it was AJ’s decision. It was up to AJ.
So, who would decide? AJ, AJ, would decide. Kaori said: it’s up to you. AJ, it’s up to you. You decide. And so AJ threw the evil teacher out the window. Where did AJ throw Dave? Out the window, AJ threw Dave out the window.
What did AJ do? Threw Dave out the window. Did he kick Dave out the window, or did he throw Dave out the window? He threw Dave out the window. Who threw Dave out the window? AJ, AJ threw Dave out the window. Where did he throw Dave? Out the window, AJ through Dave out the window. And AJ said: no more evil grammar study, you are free.
Would the children study grammar again? No, no, they wouldn’t, AJ said: no more evil grammar study. Would the students study grammar in the future? No, they wouldn’t. They wouldn’t study grammar. AJ said no more evil grammar study, you are free. Were the students free? Yes, they were, the students were free. Were all the students in the class free? Yes, they were all free. Where were the students? In Japan, in Shiura, Japan. The students cheered, yay! Everyone was happy. Did the students cry, or did the students cheer? The students cheered, yay.
Were the students happy? Yes, they were happy, they cheered. The students cheered. Who cheered? The students cheered. Did AJ cheer? No, no, AJ didn’t cheer, the students cheered. Why did the students cheer? Because they were free. No more grammar, the students cheered because they were free.
How did the students feel? They were very happy, of course. The students were very happy, and they cheered, yay! OK, that is the end. We are finished. Listen to this story many, many times. If the story is easy, listen to it many times. If the story is difficult, also listen to it many times. Learn deeply. OK bye, bye.