داستانی

4 | 58 درس

سم می خواهد بازیگر شود

توضیح مختصر

این بار سم میخواهد که یک بازیگر شود اما او هیچ استعداد بازیگری ای ندارد.

  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

Sam wants to become an actor

Hey what’s up?

Yo Kambiz I’m so anxious man

Anxious? For what?

Actually I have an audition Tomorrow.

Audition?

I just decided to become an actor.

Come on…Actor?

Stop alright?

I know what you’re gonna say.

You’re gonna say

I don’t have any talent

I can’t be an actor.

Just whatever man

I need your help, that’s all I want

Alright

What exactly can I do for you?

I just want you to practice with me, that’s it.

Practice? But I’m not an actor man.

I don’t care man

Just… I don’t know.

I need some practice before the audition

That’s it.

Okay…umm… let’s practice.

Alright.

Okay…Okay… so umm.

Let’s do this.

Let’s imagine this scenario.

I come inside

And I ask you about my father

I say, maybe… I don’t know.

Where is my father?

Okay

And

You tell me, my father is dead.

Okay?

Try to be as natural as possible

Easy

Cool…

Let’s do it

where is my father?

Your father is dead man.

What is this?

Why are you laughing man?

I don’t know

I just tried to be as natural as possible

You laugh?

When you announce the death of someone?

Yeah

It’s really funny, isn’t it?

Stop…Alright?

Please don’t laugh

I don’t know

Just don’t laugh, let’s do it again

Alright, so…

Yeah, alright.

I got it, let’s do it again

Where is my father?

Your father

Is dead

Wait!

What the hell was that?

What?

This, and this…

Why the hell did you look at the camera?

Y’know? I just…

Tried to be a little bit dramatic

In the audition

Because I think that doing these things

Looking at the camera…

It’s In my opinion of course, very professional.

Alright…You’re great man…

I’m perfectly sure

You’re gonna nail the audition.

Just do whatever you want to do…

Wow! really?

I just knew I had it in me.

Yeah, whatever…

Yeah. Alright.

ترجمه‌ی درس

سم می خواهد بازیگر شود

سلام چه خبر؟

کامبیز، من خیلی نگرانم پسر

نگران؟ برای چی؟

حقیقتش فردا آزمون دارم

آزمون؟

حقیقتش تصمیم گرفتم بازیگر شم

بیخیال…بازیگر؟

بس کن باشه؟

میدونم چی قراره بگی

الانه که بگی

من هیچ استعدادی ندارم

نمیتونم بازیگر بشم

بیخیال پسر

من به کمکت نیاز دارم، همش همینو میخوام

باشه

دقیقاً چیکار می تونم برات انجام بدم؟

فقط ازت میخوام باهام تمرین کنی، همین

تمرین کنم؟ ولی من که بازیگر نیستم

برام مهم نیست

فقط…نمیدونم

من قبل از آزمون نیاز به تمرین دارم

همین

خیلی خب، آمم، بیا تمرین کنیم

خیلی خب

خب… خب … پس آممم

بیا اینکارو کنیم

بیا این سناریو رو در نظر بگیریم

من میام داخل

و ازت درباره بابام می پرسم

میگم، شاید… نمیدونم

بابام کجاست؟

اوکی

و

و تو بهم میگی که بابام مرده

باشه؟

سعی کن تا می تونی طبیعی باشی

آب خوردن

حله…

بزن بریم

بابام کجاست؟

بابات مرده پسر

این چیه؟

چرا داری می خندی؟

نمیدونم

فقط سعی کردم تا جای ممکن طبیعی باشم

میخندی؟

وقتی خبر مرگ یه نفرو میدی؟

آره

خیلی خنده داره، نیست؟

بس کن…باشه؟

خواهشاً نخند

نمیدونم

فقط نخند، بیا یه بار دیگه بریم

باشه، خب…

باشه، حله

متوجه شدم، بیا یه دور دیگه بریم

پدرم کجاست؟

بابات

مرده

صبر کن!

این دیگه چه مسخره بازی ای بود؟

چیه؟

این و این…

چرا به دوربین نگاه کردی اصن؟

میدونی؟ من خواستم

سعی کردم یکم جلوه بدم

تو آزمون

چرا که فکر میکنم انجام این کارا

به دوربین نگاه کردن…

به نظر من البته، خیلی حرفه ایه

خیلی خب…اقا تو خیلی خوبی…

من کاملا مطمئنم

تو آزمون موفق خواهی شد

فقط کاری رو که میخوای انجام بده…

اوه! واقعاً؟

میدونستم که استعدادش رو داشتم

باشه، هر چی…

آره. حله