داستانی

4 | 58 درس

سم و کامبیز درباره ی یک دختر صحبت می کنند

توضیح مختصر

سم و کامبیز در مورد دختری صحبت می کنند.

  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

Sam and Kambiz talk about a girl

Yo my man Kambiz.

How was the date baby?

Hey…

Umm…

You know?!

What is up with that confused face you got there?

Didn’t she like you?

No man…No…

Actually it was…

Different…

Date was different?!

Oh you didn’t…you didn’t.

What? No… jeez… what?

What is wrong with you?

So what?

You’re freaking me out man… Tell me what happened?

She picked up the bills.

What?

WHAT?!!!

Yeah… She paid for the food.

It’s…

It’s…

Alright. Let me recap this.

Alright?

So you went on a date…

With an Iranian girl.

Yeah.

And you guys went to a restaurant.

You had lunch.

And

After it was finished.

She paid for it…

Abso-fu*king-lutely Impossible, I can’t believe it.

Yeah that’s why I said it was different.

An Iranian girl paid for lunch…

Iranian girls won’t pay for…

Hey…

We’re filming this.

Alright??

Iranian girls are awesome man… yeah…

Yeah of course… for sure…

But…

That was my date, you know?

I had a lot of fun, plus…

She picked up the bills.

So…

Best of both worlds…

See ya.

Hey…

An Iranian girl…

Paid for the lunch…

How this is even possible?

Alright…

Heh…

Filbert? What do you think?

Yeah…

To me it’s impossible too…

Kambiz… doesn’t she have a sister or a friend who carries the same trait?

Nope…

Unlucky…

ترجمه‌ی درس

سم و کامبیز درباره ی یک دختر صحبت می کنند

سلام دوست من کامبیز

قرار چطور بود عشقم؟

هی…

آم…

میدونی؟

قیافه گیج چی میگه دیگه؟

ازت خوشش نیومد طرف؟

نه بابا… نه

حقیقتش، اون…

متفاوت بود…

قرار متفاوت بود؟

اوه نگو که، نگو که

چی؟ نه، خدایا، چی؟

چته تو؟

پس چی؟

داری منو میترسونی پسر بگو چی شد

دختره حساب کرد

چی؟

چی؟

آره… دختره پول غذا رو داد …

اون…

اون…

خیلی خب. بیا مرورش کنم

خب؟

تو رفتی سر قرار…

با یه دختر ایرانی

آره

و شما رفتید رستوران

نهار خوردید

و

وقتی تموم شد

اون پولو داد…

غیر

غیر

غیر

غیر

غیر

غیر

غیر

غیر

غیر

غیر

غیر

غیر

غیرممکنه، نمیتونم باور کنم.

آره واسه همینه میگم متفاوت بود.

یه دختر ایرانی پول نهارو داد…

دخترای ایرانی پول

هی…

.داریم فیلم میگیریم.

خب؟

دخترای ایران عالی هستند پسر، آره

بله صد البته… حتما …

اما…

این قرار من بود، میدونی؟

کلی بهم خوش گذشت، به علاوه اینکه…

اون پولش رو حساب کرد

پس…

دنیا و آخرت با هم…

میبینمت

هی…

یه دختر ایرانی…

پول نهار رو داد…

این چطور ممکنه؟

خیلی خب…

هه…

فیلبرت؟ تو چی فکر میکنی؟

آره…

برای منم غیرممکنه…

کامبیز… طرف یه خواهر یا رفیقی نداره که همین اخلاقو داشته باشه؟

نچ…

بد شانسی…