انگلیسی با فائزه

4 فصل | 85 درس

انواع بوها به انگلیسی

توضیح مختصر

  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل ویدیویی

متن انگلیسی درس

Today we will learn 7 nouns

related to what you can hear with.

what?

Today we will learn 7 nouns

related to what you can sense with your nose!

Different kinds of smells

smell

Something that you can recognize by breathing in

through your nose.

For example:

She could sense the smell from the kitchen.

scent

The pleasant smell, especially from plants

flowers and fruits.

Also it is used to refer to the smell

left by an animal.

For example:

I like the beautiful scent of this red rose.

Odor

An unpleasant smell

We use deodorants

to cover the odor of our body.

whiff

Something that you can smell for a short time.

He caught a whiff of her perfume.

fragrance and perfume

They have the same meaning as scent

but they are just a bit more formal.

For example:

the sweet perfume of the orange blossoms

stink or stench

a very awful and unpleasant smell

I couldn’t get rid of the stink of sweat.

aroma

a pleasant smell of food or coffee

She could sense the aroma of fresh coffee.

Alright alright alright

now it is your turn to tell me

what verbs we can use for these nouns.

Write them in the comments

and let others know!

Ok

I’m going to see you soon!

Bye!

ترجمه‌ی درس

امروز ۷ تا اسم

مربوط به چیزی که میتونید بشنوید.

چی؟

امروز ۷ تا اسم یاد میگیریم

که در رابطه با چیزیه که با بینیتون میتونین حس کنین!

انواع مختلف بو

بو

چیزی که میتونین با نفس کشیدن

از طریق بینی، تشخیص بدین.

مثلا:

میتونست بو رو از آشپزخونه حس کنه.

رایحه

بوی مطبوع، خصوصا از گیاهان

گل ها و میوه‌ها.

همچنین برای اشاره به بوی

باقی مونده از یه حیوون هم به‌کار میره.

مثلا:

من از رایحه‌ی خوب این رز قرمز خوشم میاد.

بوی ناخوشایند

بوی نامطبوع

ما از دئودورانت

برای پوشوندن بوی ناخوشایند بدنمون استفاده میکنیم.

بو / بوی ضعیف

چیزی که میتونی بوش رو برای یه مدت کوتاه حس کنی.

او بوی عطرش به دماغش خورد.

عطر، رایحه

‫معنی‌هاشون با scent یکیه

ولی اینا یکم رسمی ترن.

مثلا:

عطر خوش شکوفه‌ها‌ی پرتقال

بوی گند

بوی خیلی بد و ناخوشایند

نمیتونستم از بوی گند عرق خلاص شم.

رایحه

بوی خوب غذا یا قهوه

میتونست عطر قهوه‌ی تازه رو حس کنه.

خب خب خب

حالا نوبت شماست که بهم بگید

چه فعل‌هایی میتونیم با این اسامی به‌کار ببریم.

تو کامنت‌ها بنویسید

که بقیه هم بدونن!

خب

به زودی میبینمتون!

خدانگهدار!