وقتی صدای اشیا رو میشنوی
آموزش رایگان زبان انگلیسی > دوره: انگلیسی با فائزه / فصل: داستان / درس: وقتی صدای اشیا رو میشنویسرفصل های مهم
وقتی صدای اشیا رو میشنوی
توضیح مختصر
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل ویدیویی
متن انگلیسی درس
This is not a regular headset
it tells you the truth when you put it on.
Yeah, like that would really happen!
Ouch
my back really hurts.
What am I hearing?
God damn it!
What’s up with this faucet?
Ouch!
You are hurting me!
What did I do to hurt you?
You can hear me?
Yeah, why not.
Sounds like the crew in Zabanshenas
each have a talent and supposedly
this is mine.
Hearing things.
Well, I hope that’s that
otherwise I’m just insane.
Ok
so I would like to seize the opportunity
and ask you something.
Yeah..sure…go ahead!
I would like you to squeeze us a bit more gently
and of course I am speaking on behalf of
the whole toothpaste community.
aha!
You see?
We’d prefer you people
to press the bottom of us
and gradually move your way up
but never do it from the middle.
That was a very good piece of information.
Is there anything else you would like me to know?
Well actually there are!
That is so s…
Ooh..
Ugh
of course you can talk too.
What is it now?
Hi!
Umm…I have Nyctophobia.
Well first of all
Thank you for not being British.
Second of all
Nyctophobia is…
The fear of darkness ma’m.
I just can’t go In there
it’s so scary in there.
Oh
I see you little fellow!
Sometimes in life
we do have shitty jobs we don’t like really much
but you know what?
There’s something we can do!
Quit?
Get on with it.
What did you think?
Life is a basket full of cherries?
Shush!
To kill a Mocking bird
Chapter 12
Jem was twelve.
He was difficult to live with.
Inconsistent, moody.
His appetite was appealing
and he told me so many times I stop…
Excuse me
Hi
Do you mind if I read it myself?
But this is my job!
Well
How can I put it?
I’d rather the toothpaste read it for me
but certainly not you!
With this awkward accent of yours.
It’s supposed to be Irish!
Clearly is not!
Sorry!
I hope this all ends when I wake up.
Oh..Damn you girl!
Your head weighs the same as
the head of an elephant.
Is she torturing you too?
Damn you girl!
ترجمهی درس
این یه هدست معمولی نیست
وقتی میذاریش رو گوشات حقیقتها رو بهت میگه!
آره، الکی مثلا همچین چیزی اتفاق میوفته!
آخ
کمرم خیلی درد میکنه.
چی دارم میشنوم؟
لعنتی!
این شیرآب چشه؟
آخ!
اینطوری میکنی دردم میگیره!
چیکار کردم که دردت گرفت؟
تو میتونی صدامو بشنوی؟
آره، چرا که نه.
انگار کارمندای زبانشناس
هرکدوم یه استعدادی دارن و از قرار معلوم
این استعداد منه.
شنیدن صدای اشیاء.
خب، امیدوارم که همین باشه
وگرنه فقط یه دیوونهم.
خب
خب من میخوام از فرصت استفاده کنم
و یه چیزی ازت بخوام.
آره…حتما..بگو!
ازت میخوام یکم آرومتر ما رو فشار بدی
و البته من دارم به نمایندگی از
کل انجمن خمیردندونها حرف میزنم.
آها!
میدونی؟
ما ترجیح میدیم که شما آدما
ته ما رو فشار بدین
و آروم آروم بیاین بالا
ولی هیچوقت اینکارو از وسط نکنین.
اطلاعات خیلی خوبی بود.
چیز دیگهایم هست که دوست داری من بدونم؟
خب راستش هست!
این خیلی….
اوه…
اَه
معلومه که توهم میتونی حرف بزنی.
چته حالا؟
سلام!
اممم…من نیکتوفوبیا دارم.
خب اول از همه
مرسی که بریتانیایی نیستی.
دوما
نیکتوفوبیا…
ترس از تاریکی خانم.
من فقط نمیتونم برم اون تو
خیلی ترسناکه.
آخی
میفهمم چی میگی کوچولو!
بعضی وقتا تو زندگی
شغلای مزخرفی داریم که زیاد ازشون خوشمون نمیاد
ولی میدونی چیه؟
یه کاری هست که میتونیم بکنیم!
استعفا؟
باهاش کنار بیا.
چی فکر کردی؟
زندگی هلو بپر تو گلوعه؟
هیس!
کشتن مرغ مقلد
فصل دوازده
جم دوازده سالش بود.
زندگی کردن باهاش سخت بود.
ناسازگار، دمدمی مزاج.
اشتهاش خیلی زیاد بود
و بارها ازم خواسته بود بس کنم…
ببخشید
سلام
اشکالی داره اگه خودم بخونم؟
ولی این کار منه!
خب
چطور بگم؟
ترجیح میدم خمیردندون اینو برام بخونه
ولی بی شک تو نه!
با این لهجهی ناجورِ عجیبت.
قرار بود مثلا ایرلندی باشه!
واضحا نیست!
ببخشید!
امیدوارم وقتی بیدار شم همه اینا تموم شن.
اه…لعنت بهت دختر!
کلهت هموزنِ
کلهی فیله.
تورم داره اذیت میکنه؟
لعنت بهت دختر!