سرفصل های مهم
واژگان
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
مرور بخش شنیداری اینگلیش پاد
به معنی گوش کنید و سپس کلمه ی مورد نظر از لغت نامه رو بگید.
مزاحم شدن یا زحمت دادن: trouble
یک دوره ی زمانی که در اون وضعیت اقتصاد یک کشور خوب نیست: recession
یک تاثیر منفیِ قوی در من داشت: hit me pretty hard
پولی که به یک شخص ، بانک، شرکت و یا غیره بدهکار هستین: debt
علاوه بر اون، اضافه بر: on top of all that
هیچ پولی نداشتن: broke
قرض کردن
برگرداندن پولی که قرض گرفتید: pay back
پولی که قرض گرفتید: a loan
پول قرض کردن: take out a loan
بیکار: unemployed
دوره ای که وضع اقتصاد از حالت معمولیش بدتره: downturn (کسادی، رکود)
بیاید سریع تر امتحان کنیم.
برگرداندن پولی که قرض گرفتید: pay back
بیکار: unemployed
یک دوره ی زمانی که در اون وضعیت اقتصاد یک کشور خوب نیست: recession
یک تاثیر منفیِ قوی در من داشت: hit me pretty hard
علاوه بر اون، اضافه بر: on top of all that
پولی که به یک شخص ، بانک، شرکت و یا غیره بدهکار هستین: debt
مزاحم شدن یا زحمت دادن: trouble
پول قرض کردن: take out a loan
پولی که قرض گرفتید: a loan
هیچ پولی نداشتن: broke
قرض کردن
دوره ای که وضع اقتصاد از حالت معمولیش بدتره: downturn (کسادی، رکود)
حالا کلمه رو بگید و اون رو در یک جمله بشنوید.
زحمت دادن، مزاحم شدن
میتونم یه لحظه مزاحمتون بشم؟
فقط احتیاج دارم که این فرم رو واسم امضا کنید.
زحمت دادن، مزاحم شدن
ببخشید که مزاحمتون میشم، اما میتونم امروز زود برم خونه؟
زحمت دادن، مزاحم شدن
میشه بی زحمت یه خودکار بهم بدین؟
خودکار من کار نمیکنه دیگه.
رکود
رکود باعث شده تا بسیاری از تجارتها (مشاغل) بسته (تعطیل) بشن.
رکود
وضع اقتصاد خیلی بد بنظر میرسه.
فکر میکنم که قراره رکود اتفاق بیفته.
رکود
شرکت من (شرکتی که توش کار میکنم) تعداد زیادی از کارمندان رو به خاطر رکود تعلیق کرده.
بهم آسیب رسوند (من رو از پا در آورد)
طلاق من خیلی بهم آسیب رسوند.
خیلی افسرده ام.
بهم آسیب رسوند (من رو از پا در آورد)
این سرماخوردگی من رو از پا در آورده.
یه هفته اس که توی تختم.
بهم آسیب رسوند (من رو از پا در آورد)
خبر مرگ فلافی منو خیلی ناراحت کرد.
روزهاست که دارم اشک میریزم.
قرض، بدهی
عموم به تازگی یه خونه خریده و حالا کلی بدهی داره.
قرض، بدهی
ما قبل اینکه بتونیم پولهامونو واسه سفر خرج کنیم باید قرضهامون رو پس بدیم.
قرض، بدهی
امسال شرکت ما به خاطر مدیریت بد کلی بدهی بالا آورد.
علاوه بر اون
دیروز ماشین من رو دزدیدن و علاوه بر اون خونه ام آتیش گرفت.
علاوه بر اون
کنسرت افتضاح بود و علاوه بر اون بلیت ها واقعا گرون بودن.
علاوه بر اون
ما اتوبوس رو از دست دادیم و علاوه بر اون بارونم گرفت.
بی پول
من همه ی پولم رو برای خرید یه تلویزیون جدید خرج کردم و حالا بی پولم.
بی پول
من بی پولم.
همه ی پولم رو سر بازی پوکر از دست دادم.
بی پول
من پول ندارم.
میتونی شام رو تو حساب کنی؟
متن انگلیسی درس
The EnglishPod Audio Review
Listen to the meaning then say the vocabulary word.
disturb or bother: trouble
a period of time when the economy of a country is bad: recession
had a strong negative effect on me: hit me pretty hard
the amount of money you owe to a person, bank, company, etc: debt
besides that, in addition to: on top of all that
not have any money: broke
borrow
return the money you borrowed: pay back
amount of money borrowed: a loan
borrow money: take out a loan
having no job: unemployed
a time when the economy is worse than usual: downturn
Let’s try that faster!
return the money you borrowed: pay back
having no job: unemployed
a period of time when the economy of a country is bad: recession
had a strong negative effect on me: hit me pretty hard
besides that, in addition to: on top of all that
the amount of money you owe to a person, bank, company, etc: debt
disturb or bother: trouble
borrow money: take out a loan
amount of money borrowed: a loan
not have any money: broke
borrow
a time when the economy is worse than usual: downturn
Now, say the word and hear it in a sentence.
trouble
Can I trouble you for a moment?
I just need you to sign this for me.
trouble
I’m sorry to trouble you, but can I go home early today?
trouble
Can I trouble you for a pen?
Mine is not working anymore.
recession
The recession is causing many business to close down.
recession
The economy is looking very bad.
I think there’s going to be a recession.
recession
My company has laid off many employees because of the recession.
hit me pretty hard
My divorce hit me pretty hard.
I’m so depressed.
hit me pretty hard
This cold has hit me pretty hard.
I’ve been in bed for a week.
hit me pretty hard
The news of Fluffy’s death hit me pretty hard.
I’ve been crying for days.
debt
My uncle just bought a new house and now he’s in a lot of debt.
debt
We have to pay off our debts before we can spend money on a vacation.
debt
Our company got into a lot of debt this year because of bad management.
on top of all that
My car got stolen yesterday and on top of all that my house burned down.
on top of all that
The concert was terrible and on top of all that the tickets were really expensive.
on top of all that
We missed the buss and on top of all that it started raining.
broke
I spent all my money on a new TV so now I’m broke.
broke
I’m broke.
I lost all my money playing poker.
broke
I’m broke.
Can you pay for dinner?
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.