سرفصل های مهم
پادشاه لیدی
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح خیلی سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی درس
پادشاه لیدی
پادشاه کرزوس زمانی یکی از ثروتمندترین پادشاهان جهان بود. او بر لیدیا، امپراتوری باستانی واقع در نزدیکی ترکیهی امروزی حکومت میکرد و کالای ارزشمندی را کنترل میکرد: طلا. افراد زیادی بهشدت نسبت به او حسادت میکردند.
روزی، یک پیامرسان اخبار جالبی را افشا کرد که ناآرامیهای سیاسی در پارس باعث تضعیف امپراتوری شده بود. پیش از آن، پارسیان بسیاری از کشورها را به دست گرفته بودند.
بسیاری از رهبران از فتح پارس ترسیده بودند. اما پادشاه کرزوس پویایی جنگ را بهتر از همیشه درک میکرد. او تصمیم گرفت که زمان مناسب برای تلاش برای غلبه بر پارسیها زمانی است که آنها ضعیف هستند.
او خواهان شروع جنگ بود، اما هیچکس با خواستههای او موافق نبود. سپس از یکی از اعضای خردمند مجلس سنا که از آتن دیدن میکرد، پرسید. او نگفت آیا باید به پارسیها حمله کند یا خیر. فقط اشاره کرد که خوششانسی شاه دوام نخواهد آورد.
سرانجام، پادشاه کرزوس یک پیامرسان را برای برقراری ارتباط با اوراکل، بانوی ویژهای که آینده را میدید، فرستاد. پیامرسان کوزههای شراب و سبد عدس را به اوراکل داد تا او را خوشحال کند.
وقتی پیامرسان برگشت، هیجانزده بود. پادشاه کرزوس پرسید:. «پیشگویی اوراکل چه بود؟»
پیامرسان پاسخ داد: «او گفت اگر به پارس حمله کنید، امپراتوری بزرگی را نابود خواهید کرد.»
این خبر کرزوس را شاد کرد. پس از شنیدن پیشگویی اوراکل، بسیاری از غیرنظامیان در ارتش لیدی ثبت نام کردند. پادشاه سپاهیان خود را لشکر کشید و آنها را برای جنگ با پارس آماده کرد. روحیهی آنها بالا بود، زیرا مطمئن بودند که پیروز میشوند.
طولی نکشید که پادشاه کرزوس برای حمله به پارسیان مجهز شد. با این وجود، ارتش پارس هنوز بسیار قوی بود. پس از چند ماه جنگ، بدیهی بود که پیشگویی اوراکل به حقیقت پیوستهاست.
با اینکه حمله به پارسیان به روش موردانتظار نبود، پادشاه کروزوس امپراتوری بزرگی را نابود کرد - امپراتوری خودش!
پادشاه کرزوس باید توصیههای مبهم را با دقت بیشتری در نظر میگرفت.
متن انگلیسی درس
The Lydian King
King Croesus was once one of the richest kings in the world. He ruled over Lydia, an ancient empire located near modern-day Turkey and controlled a valuable commodity: gold. Many people were very envious of him.
One day, a messenger disclosed some interesting news: political unrest in Persia had weakened the empire. Before then, the Persians had taken over many countries.
Many leaders were scared of the Persian conquest. But King Croesus understood the dynamics of war better than most. He decided that it would be a good time to try to beat the Persians while they were weak.
He advocated starting a war, but nobody shared his wishes. Then he asked a wise member of the senate who was visiting from Athens. He didn’t say whether he should attack the Persians or not. He only indicated that the king’s good luck wouldn’t last.
Finally, King Croesus sent a messenger to communicate the Oracle, a special lady who could see the future. The messenger gave the Oracle jugs of wine and baskets of lentils in order to make her happy.
When the messenger came back, he was in a festive mood. “What was the Oracle’s prophecy?” asked King Croesus.
The messenger responded, “She said that if you attack Persia, you will destroy a great empire.”
The news filled Croesus with happiness. After hearing the Oracle’s prophecy, many civilians enrolled in the Lydian army. The king marshaled his troops and prepared them for a war with Persia. Their morale was high because they were sure they would win.
Soon, King Croesus authorized an attack against the Persians. However, the Persian army was still very strong. After a few months of fighting, it was obvious that the Oracle’s prophecy had come true.
All be it not in a expected way by attacking the Persians, King Croesus had destroyed a great empire—his own!
King Croesus should have considered the ambiguous advice more carefully.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.